تشیع و معتقدات آن

فهرست کتاب

۱- ائمه را رب و پروردگار دانستن:

۱- ائمه را رب و پروردگار دانستن:

مطمئناً این عنوان خواننده محترم را به تعجب و شگفتی وا می‌دارد، اما با مراجعه به آنچه در کتاب‌های تفسیر و حدیث مذهب تشیع نوشته شده، متوجه خواهیم شد این مسأله حقیقت تلخی است که بایستی آن را پذیرفت.

در کتاب «مرآة الأنوار» روایتی دروغین از علی بن ابی طالب سنقل شده که ایشان گفته‌اند: «من همان رب و پروردگار زمین هستم که آن را آرام نگاه می‌دارم» [۲].

ببینید گستاخی و خیره سری دجالان به کجا رسیده است. آیا رب و پروردگار زمین کسی جز خالق آن می‌باشد؟ و آیا امکان دارد علی ابن ابی طالب سچنین سخن کفر آلود و ملحدانه‌ای بر زبان بیاورند؟ خداوند متعال می‌فرماید:

﴿۞إِنَّ ٱللَّهَ يُمۡسِكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ أَن تَزُولَاۚ وَلَئِن زَالَتَآ إِنۡ أَمۡسَكَهُمَا مِنۡ أَحَدٖ مِّنۢ بَعۡدِهِۦٓۚ[فاطر: ۴۱].

«خداوند آسمان‌ها و زمین را از نابودی محفوظ نگاه می‌دارد. و اگر آن‌ها رو به زوال نهند کسی جز او نمی‌تواند آن‌ها را از زوال و نابودی باز دارد».

اکنون به ذکر مثال دیگری می‌پردازیم. در آیه ۶۹ سوره الزمر خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَأَشۡرَقَتِ ٱلۡأَرۡضُ بِنُورِ رَبِّهَا[الزمر: ۶۹].

«و زمین (محشر در روز قیامت) از نور رب پروردگار خود نورانی گشت».

بیایید ببینیم کتاب‌های تفسیر شیعه این آیه را چگونه تفسیر کرده‌اند.

در روایتی که راوی آن مفضل بن عمر می‌باشد از ابا عبدالله نقل شده که در مورد تفسیر این آیه گفته‌اند: «مراد از نور رب هنگام ظهور امام چه رخ خواهد داد؟ ایشان فرمودند: نور امام برای مردم کافی بوده و دیگر احتیاجی به نور خورشید و ماه نخواهد بود» [۳].

اکنون به ذکر مثال دیگری می‌پردازیم. در سوره کهف آیه ۱۱۰ خداوند متعال مى‌فرماید: ﴿وَلَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا ١١٠[الکهف:۱۱۰]. «و در عبادت و پرستش رب و پروردگار خود، شرک نورزد».

در کتاب تفسیر عیاشی در مورد آین آیه گفته شده: مراد این است که شخص درمورد مسأله خلافت در برابر امیرالمؤمنین علی ÷سر تسلیم فرود آورد و أحدی را با ایشان شریک نگرداند» [۴].

همانگونه که معانی واضح و آشکار این آیات بر آن دلالت دارند مراد از کلمه «رب» در این آیات خداوند متعال بوده و تفسیر کردن این کلمه به امام نمی‌تواند چیزی جز گمراهی و ضلالت باشد.

این گمراهی‌ها و ضلالت‌ها به جایی رسیده که در یکی از روایات مصادر شیعه در مورد قصه اسراء و معراج پیامبر جگفته شده: «از رسول الله جپرسیده شد خداوند در شب معراج به چه زبان و لغتی با شما سخن گفتند؟ رسول الله جپاسخ دادند: به لغت و زبان علی بن ابی طالب. این مسأله چنان مرا به شگفتی و تعجب وا داشت که از خداوند متعال پرسیدم: این شما بودید که با من سخن گفتید یا علی ابن ابی طالب؟» [۵].

ما قبلاً نیز به این نکته اشاره کردیم که شناعت و قبح این گمراهی‌ها بهترین برهان و دلیل بر بطلان آن‌ها است.

[۲] مرآه الانوار لابی الحسن الشریف بن الموالی محمد طاهر البناطی الفتونی ص ۵۹، (مطبعه الافتاب، طهران ۱۳۷۴ هـ). [۳] تفسیر القمی لعلی بن ابراهیم القمی ۲/۲۵۳، (تصحیح و تعلیق: طیب الموسوی الجزائری، ط. الثانیة، بیروت ۱۳۸۷ هـ)، البرهان لهاشم بن سلیمان الکتکانی ۴/۸۷ (ط: طهران، الثانیه)، تفسیر الصافی للفیض الکاشانی ۴/۳۳۱ ، (تصحیح: حسین الاعلمی، موسسه الاعلمی، بیروت). [۴] تفسیر العیاشی لمحمد بن مسعود العیاشی ۲/۳۵۳، (تصحیح وتعلیق: هاشم الرسولی المحلاتی، المکتبه العلمیه، طهران)، والبرهان ۲/۴۹۷ (چاپ سابق الذکر). وتفسیر الصافی ۳/۲۷۰ (چاپ سابق الذکر) . [۵] کشف الغمه اللأربلی ۱/۱۰۶، (تعلیق: هاشم الرسولی، المطبعه العلمیه، قم ۱۳۸۱ هـ).