(۱۵) اذکار اذان
۲۲- هر چـه را که مؤذن مىگوید، شنونده تکرار کند مگر در: «حَيَّ عَلَى الصَّلاةِ، وَحَيَّ عَلَى الفَلاَحِ»، کـه در جـواب مىگوید: «لاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّةَ إلاَّ بِاللهِ» [۵۰].
معنی کلمات حدیث:
الفَلاَحِ: موفقیت و رستگاری.
رهنمود حدیث:
رسول اکرم صبهترین سنتها را برای ما بجا گذاشته و از جمله سنتهایش این است که شنوندهی اذان، کلمات اذان را با مؤذن تکرار کند جز در گفتن: «حی علی الصلاة وحی علی الفلاح» که هنگام شنیدن آنها باید گفت: «ولا حول ولا قوة الا بالله»
فوائد حدیث:
۱- فقط الله متعال، یاری میدهد، قدرت میبخشد و توفیق میدهد.
۲- اذان جزو شعایر بزرگ اسلام است که شیطان با شنیدن آن فرار میکند.
۳- ارج نهادن به شعایر الهی بیانگر تقوای قلب است.
ضمنا: هیچ روایت صحیحی در مورد اینکه هنگام شنیدن «قد قامت الصلاة» گفته شود: «أقامها الله وأدامها» وجود ندارد بلکه قول صحیح همین است که خود «قد قامت الصلاة» تکرار شود چرا که«اقامه» نیز اذان نامیده میشود چنانکه رسول اکرم صفرمود: «بين كل أذانين صلاة» بین دو اذان (یعنی اذان و اقامه) میتوان نماز خواند.
۲۳ـ «وَأَنَا أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيْكَ لَهُ، وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُوْلُهُ، رَضِيْتُ بِاللهِ رَبًّا، وَبِمُحَمَّدٍ رَسُوْلاً، وَبِالإِسْلاَمِ دِيْنًا» [۵۱].
«و من گواهى مىدهم که هیچ معبود، بحقی جز الله وجود ندارد، یکتاست و شریکى ندارد، و محمد ص بنده و فرستادهى اوست، من از اینکه الله، پروردگار و محمد، پیامبر و اسلام، دین من است، راضى و خشنودم».
پس از اینکه مؤذن شهادتین را گفت، این ذکر، خوانده شود [۵۲].
معنی کلمات حدیث:
رَضِيْتُ: پذیرفتم و تسلیم شدم.
رهنمود حدیث:
شاید حکمت این کار در آن باشد که اذان دارای کلماتی است که در برگیرنده عقیده توحیدی است چنانکه آغاز اذان با الله اکبر است که در واقع اعتراف به عظمت الله و اینکه از همه بزرگتر است میباشد. سپس به اثبات وحدانیت الله و نفی هر نوع شریک از وی پرداخته که او ذاتا غنی و بینیاز است. همچین به اثبات نبوت و اقرار به رسالت محمد ص میپردازد و بعد از آن به نماز فرا میخواند که دلیل عملی ایمان است بهویژه خواندن آن بهصورت جمعی در مسجد و نیز دعوت به رستگاری داده میشود که شامل رستگاری دنیا و آخرت است و در پایان با تکبیر و تعظیم الله و همچنین بیان وحدانیت وی ختم میشود، اگر واقعا انسان این مفاهیم بزرگ اذان را متوجه بشود، قلبا و قالبا بهسوی نماز رو خواهد آورد.
فوائد حدیث:
۱- لازمهی رضایت الله، اخلاص در کارها است.
۲- لازمه رضایت به نبوت رسول الله ص پیروی از سنتهای قولی و عملی ایشان است.
۳- به شنیدن اذان و تکرار کلمات آن با مؤذن تشویق شده است.
۴- بعد از پایان اجابت مؤذن، بر پیامبر ص درود فرستاده شود [۵۳].
معنی کلمات حدیث:
الصلاة على النبي: صلاة از طرف الله یعنی تعریف و رحمت و از طرف انسانها یعنی درود فرستادن بر پیامبر.
رهنمود حدیث:
بعد از اینکه انسان مسلمان با قلب و زبانش کلمات اذان را با مؤذن تکرار میکند، مستحب است که در پایان بر رسول اکرم صدرود بفرستد و بهترین کلمات درود همان درود ابراهیمی است که در پایان تشهد میخوانیم یعنی: «اللهم صل على محمد وعلى آل محمد كما صليت على إبراهيم وعلى آل إبراهيم....» تا عالم پائین (انسانها) همراه با عالم بالا (فرشتگان و الله) بر رسول اکرم صدرود بفرستند.
فوائد حدیث:
۱- انسان مسلمان موظف است که برای رسول اکرم ص، بعد از اتمام اذان، خواهان «وسیله» بشود چنانکه در حدیث آمده است:
هرکسی که برای رسول اکرم صخواهان وسیله باشد روز قیامت مشمول شفاعت ایشان قرار خواهد گرفت.
۲- برای هر مسلمانی که صدای اذان را میشنود مستحب است که کلمات اذان را با مؤذن تکرار نماید فرق نمیکند که در حالت طهارت باشد یا خیر مگر اینکه که مانعی وجود داشته باشد مانند اینکه در حال ادای نماز بوده یا در حال همبستری یا مشغول قضای حاجت باشد مستحب است که بعد از زوالِ مانع، پاسخ اذان را بدهد.
۲۵ـ [بعد از درود] گفته شود: «اَللهم رَبَّ هَذِِهِ الدَّعْوَةِ التَّامَّةِ، وَالصَّلاَةِ القَائِمَةِ، آتِ مُحَمَّدًا الْوَسِيْلَةَ وَالْفَضِيْلَةَ، وَابْعَثْهُ مَقَامًا مَحْمُوْدًا الَّذِيْ وَعَدْتَهُ، [إِنَّكَ لاَ تُخْلِفُ الْـمِيْعَادَ]» [۵۴].
«بار الها! اى پروردگارِ این نداى کامل و نماز بر پا شونده، به محمد ص «وسیله» (مقامى والا در بهشت) و فضیلت عنایت بفرما، و او را به «مقام شایسته اى» که وعده فرموده اى نایل بگردان، [همانا تو خُلف وعده نمىکنى]».
معنی کلمات حدیث:
الدَّعْوَةِ التَّامَّةِ: دعوت توحید.
الْوَسِيْلَةَ: مقام ویژهای در بهشت است.
الْفَضِيْلَةَ: برتری بر سایر مخلوقات.
مَقَامًا مَحْمُوْدًا: جایگاه بسیار شایسته که مراد شفاعت است.
رهنمود حدیث:
این دعا بعد از اذان گفته میشود و اشاره به این آیه دارد ﴿عَسَىٰٓ أَن يَبۡعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامٗا مَّحۡمُودٗا﴾[الإسراء: ۷۹]. «باشد که پروردگارت به تو جایگاه شایستهای ببخشد».
تفسیر بیشتر علما در مورد ﴿مَقَامٗا مَّحۡمُودٗا﴾این است که مراد از آن، شفاعت عظمی در قیامت است که از الله میخواهد تا قضاوت بین بندگان را آغاز نماید. و برخی گفتهاند مراد از ﴿مَقَامٗا مَّحۡمُودٗا﴾چنگ زدن ایشان به یکی از حلقههای دروازه بهشت است و برخی گفتهاند مراد از آن بدست گرفتن لوای حمد در قیامت و عدهای گفتهاند لباس مخصوصی است و برخی معتقداند که قرار گرفتن ایشان در سمت راست عرش است که البته دیدگاه نخست ارجحیت دارد.
فوائد حدیث:
۱- شفاعت برای رسول اکرم صآنهم به اجازهی الله متعال ثابت است.
۲- این حدیث، ردی است بر کسانی که منکر شفاعت هستند که آن بر چند نوع است.
۳- بیان جایگاه رفیع رسول اکرم صبنابراین شایسته است که انسان مسلمان از ایشان پیروی نماید تا در کنار ایشان از چنین مقام بالایی برخوردار گردد از الله مسألت مینمائیم که ما را جزو پیروان واقعی ایشان قرار دهد.
ضمنا: شیخ آلبانی در «ارواء الغلیل (۱/۲۶۰)» میگوید: جملهی «إنك لا تخلف الـمیعاد» در دعای اذان، شاذ و ضعیف است همچنین کلمات: «والدرجة العالية الرفیعة» فاقد اصل و اساس هسنتد.
۲۶- «شخص در بین اذان و اقامه براى خود دعا کند، چرا که دعا در این هنگام رد نمىشود» [۵۵].
رهنمود حدیث:
از آنجا که دعا عین عبادت است رسول اکرم صبرای ما سنت قرار داده تا در فاصلهی اذان و اقامه که فرصت با فضیلتی است دعا کنیم و امید است که دعا در این لحظه به خواست الله پذیرفته شود بهشرطی که مانعی برای پذیرش آن وجود نداشته باشد مانند: خوراک، نوشیدنی و لباس حرام و این وقت یکی از اوقاتی است که امید پذیرفته شدن دعا بیش از سایر اوقات میرود.اوقات دیگری که امید پذیرفته شدن دعا در آنها زیاد است عبارتند از:
۱- یک سوم آخر شب.
۲- ساعتی در روز جمعه.
۳- هنگام روبه رو شدن با دشمن در جنگ.
۴- درسجده.
فوائد حدیث:
۱- انسان مسلمان باید اوقات قبولی دعا را جستجو نماید.
۲- این حدیث رد بر اهل تصوف است که میگویند: دعا کردن متهم نمودن الله تعالی است و در این باره به روایت جعلی استدلال میکنند که وقتی ابراهیم خلیل داخل آتش نمرود بهسر میبرد، جبرئیل آمد و گفت: من در خدمتم؟ ابراهیم گفت: من نیازی به کمک تو ندارم.
جبرئیل گفت: پس از الله بخواه تا کمکت کند؟ ابراهیم در جواب گفت: او خودش بهتر میداند و نیازی به سوال من نیست.
[۵۰] بخارى (۱/۱۵۲) و مسلم (۱/۲۸۸). [۵۱] مسلم (۱/۲۹۰). [۵۲] ابن خزیمه (۱/۲۲۰). [۵۳] مسلم (۱/۲۸۸). [۵۴] بخارى (۱/۱۵۲) و آنچه بین کروشهها آمده از سنن بیهقى (۱/۴۱۰) روایت شده، و علامه عبدالعزیز بن باز در کتاب (تحفة الأخیار ص۳۸) سندش را حسن دانسته است. [۵۵] ترمذی و أبوداود و أحمد و نگا: إرواء الغلیل (۱/۲۶۲).