(۳۲) دعای قنوت در نماز وتر
۱۱۶- «اَللهم اهْدِنِيْ فِيْمَنْ هَدَيْتَ، وَعَافِنِيْ فِيْمَنْ عَافَيْتَ، وَتَوَلَّنِيْ فِيْمَنْ تَوَلَّيْتَ، وَبَارِكْ لِيْ فِيْمَا أَعْطَيْتَ، وَقِنِيْ شَرَّ مَا قَضَيْتَ، فَإِنَّكَ تَقْضِيْ وَلاَ يُقْضَى عَلَيْكَ، إِنَّهُ لاَ يَذِلُّ مَنْ وَالَيْتَ [وَلاَ يَعِزُّ مَنْ عَادَيْتَ]، تَبَارَكْتَ رَبَّنَا وَتَعَالَيْتَ» [۱۴۹].
ترجمه: «الهى! مرا در زمره کسانى قـرار ده که آنـها را هـدایت کردهاى، و مرا جزو کسانى قرار ده که به آنها عافیت عطا فرموده اى. الهى! مرا جزو کسانى قرار ده که تو یاور آنانى، و هر چه که به من عنایت فرمودهاى، مبارکش بگردان، و مرا از قضایای بد، حفاظت کن، توئى که حکم مىکنى، احدى بر تو حاکمیت ندارد، همانا کسیکه تو او را حمایت کنى، ذلیل و خوار نمىشود و کسى که تو با او دشمنى کنى، هرگز عزت نمىیابد. پروردگارا! تو بابرکت و بلندمرتبه هستى».
معنی کلمات حدیث:
تَبَارَكْتَ: یعنی دارای خیر و برکت فراوان و فراگیر در دنیا و آخرت هستی.
تَعَالَيْتَ: بلند مرتبه و از شبیه و شریک پاک و منزهی.
رهنمود حدیث:
رسول اکرم صاین دعا را به دخترش؛ فاطمه؛ آموزش داد تا آن را در نماز وتر بعد از برخاستن از رکوع بخواند البته قبل از رکوع نیز خواندن آن اشکالی ندارد چنان که روایات دیگری موید این مطلب هستند.
این دعا در برگیرندهی جملات پر باری است از جمله طلب ثبات و استقامت بر هدایت که باعث همنشینی و همراهی با پیامبران، صدیقین، شهدا و نیکان در آخرت میباشد. و در آن از الله متعال، عافیت طلبیده شده که شامل عافیت قلب از بیماریهای اعتقادی و عافیت جسم از بیماریهای جسمی میشود. و نیز از الله متعال طلب دوستی و همراهی نموده چرا که الله با هر کسی باشد او را غمی نیست.
فوائد حدیث:
هدایت فقط از طرف الله متعال بوده، دارای دو نوع است:
الف) بیان و راهنمایی که با ارسال پیامبران و فرو فرستادن کتابها بوجود میآید.
ب) توفیق و رسیدن به مقصود که این فضل الهی است.
۲- از پیامدهای خوب طاعت و بندگی میتوان به برکت در فهم، علم و عمل به آن و همچنین برکت در مال، عمر و فرزندان اشاره کرد.
ضمنا: دعای فوق مخصوص نماز وتر است و خواندن آن در قنوت نماز فجر، اشتباهی بیش نیست.
۱۱۷- «اَللهم إِنِّيْ أَعُوْذُ بِرِضَاكَ مِنْ سَخَطِكَ، وَبِمُعَافَاتِكَ مِنْ عُقُوْبَتِكَ، وَأَعُوْذُ بِكَ مِنْكَ، لاَ أُحْصِيْ ثَنَاءً عَلَيْكَ، أَنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْسِكَ» [۱۵۰].
ترجمه: «الهى! از خشم تو به خشنودیت، و از عذاب تو به عفوت، پناه مىبرم، از خشمت به تو پناه مىبرم. الهى! من نمىتوانم تو را آنطور که شایستهاى، مدح کنم، تو آن چنانىکه خود را مدح کردهاى».
کلمات حدیث:
نگا: شماره ۴۷.
رهنمود حدیث:
مستحب است که این دعا در این موارد خوانده شود چنان که جزو دعاهایی است که در سجده نیز خوانده میشود چنان که در شماره ۴۷ بیان گردید.
۱۱۸- «اَللهم إِيَّاكَ نَعْبُدُ، وَلَكَ نُصَلِّي وَنَسْجُدُ، وَإِلَيْكَ نَسْعَى وَنَحْفِدُ، نَرْجُوْ رَحْمَتَكَ، وَنَخْشَى عَذَابَكَ، إِنَّ عَذَابَكَ بِالْكَافِرِيْنَ مُلْحَقٌ، اَللهم إِنَّا نَسْتَعِيْنُكَ، وَنَسْتَغْفِرُكَ، وَنُثْنِيْ عَلَيْكَ الْـخَيْرَ، وَلاَ نَكْفُرُكَ، وَنُؤْمِنُ بِكَ، وَنَخْضَعُ لَكَ، وَنَخْلَعُ مَنْ يَكْفُرُكَ» [۱۵۱].
ترجمه: «بـار الها! فقط تـو را بـنـدگى مىکنیم، و بـراى تـو نـماز مىخوانیم، و تـو را سجـده مىنمائیم، و بـه سوى تـو تـلاش مىکنیم [عملى انجام مىدهیم که به تو نزدیک شویم] و به رحمت تو امیدواریم، و از عذاب تو مىترسیم، هر آینه عذاب به کفار خواهد رسید.
بار الها! از تو مدد مىجوییم، و آمرزش مىخواهیم، و براى تو ثناى نیک مىگوییم، و به تـو کفر نمىورزیم، و به تو ایمان مىآوریم، و براى تو خشوع مىکنیم، و از کسى که به تو کفر مىورزد، کناره مىگیریم».
معنی کلمات حدیث:
نَسْعَى: باشتاب خواهیم آمد.
نَحْفِدُ: شتاب ورزیدن در اجرای دستورات الله.
مُلْحَقٌ: خواهد رسید.
نَخْلَعُ: اعلام بیزاری میکنیم.
رهنمود حدیث:
در این ذکر اعتراف به یگانگی و توحید خالص از روی امید به رحمتهای الله متعال و ترس از عذابش شده عذابی که حتما کافران و دشمنان الله با آن مواجه خواهند بود. همچنین از شرک و مشرکین اعلام برائت شده و اقرار به عبودیت کامل فقط برای الله تعالی گریده است.
فوائد حدیث:
۱- مشروعیت دعا و قنوت و طلب کمک از الله متعال در نمازهای پنجگانه هنگام بروز حوادث
۲- یکی از بزرگترین اسباب دفع بلا و مصیبت، تحقق توحید خالص است.
۳- شیفتگی عمر بن خطاب در پیروی از رسول الله تا جایی که به پیروی از ایشان قنوت نازله میخواند.
[۱۴۹] اصحاب سنن أربعه، احمد، دارمی، حاکم و بیهقی. آنچه بین دو کروشه است از بیهقى روایت شده است. و نگا: صحیح ترمذى (۱/۱۴۴) و صحیح ابن ماجه (۱/۱۹۴) و إرواء الغلیل (۲/۱۷۲) أثر ألبانى. [۱۵۰] أصحاب سنن أربعه وأحمد. نگا: صحیح ترمذى (۳/۱۸۰) و صحیح ابن ماجه (۱/۱۹۴) وإرواء الغلیل (۲/۱۷۵). [۱۵۱] بیهقی در کتاب السنن الکبرى (۲/۲۱۱) و سندش را صحیح دانسته و شیخ ألبانی در کتاب إرواء الغلیل (۲/۱۷۰) گفته: سندش صحیح است و آنرا به عمر سنسبت داده است.