ترجمه و شرح «مشکوة المصابیح»- جلد دوم

فهرست کتاب

فصل سوم

فصل سوم

422 ـ (32) عن ثابت بن أبي صَفيَّة، قال: قلتُ لأبي جعفر ـ هو محمّد الباقر ـ حَدَّثَكَ جابرٌ: أنَّ النَّبيَّ تَوَضَّأَ مَرَّةً مَرَّةً، ومَرَّتين ومَرَّتين، وثَلاثاً وثَلاثاً؟ قال: نعم. رواه الترمذي، وابن ماجة [144].

422- (32) ثابت بن ابی صفیه سگوید: از ابوجعفر صادق ـ یعنی محمد باقر س ـ پرسیدم: آیا جابر س به تو خبر داده که پیامبر ج گاهی اوقات هر عضو از اعضای وضو را یکبار، وگاهی دو بار و گاهی نیز سه بار می‌شست؟

ابوجعفر س در پاسخ فرمود: آری، جابر س چنین چیزی را به ما گفته است.

[این حدیث را ترمذی و ابن‌ماجه روایت کرده‌اند].

423 ـ (33) وعن عبد الله بن زيد، قال: إنَّ رسولَ الله جتَوَضَّأَ مَرَّتينِ مَرَّتين، وقال: «هو نُورٌ على نُورٍ» [145].

423- (33) عبدالله بن زید س گوید: رسول‌خدا ج وضو گرفت و هر عضو خویش را دوبار شست و فرمود: دوبار شستن هر عضو از اعضای وضو، نوری است بر فراز نوری.

424 ـ (34) وعن عثمانَ، س، قال: إنَّ رسولَ الله جتَوَضَّأَ ثَلاثاً ثَلاثاً، وقال: «هذا وُضُوئي ووُضوءُ الأنبياءِ قَبلي، ووُضوءُ إبراهيم». رواهما رزينٌ، والنَّووِيُّ ضَعَّف الثانيَ في:«شرح مسلم» [146].

424- (34) عثمان س گوید: پیامبر ج وضو گرفت و هر عضو خویش را سه بار شست و فرمود: «این، کیفیت و چگونگی وضوی من و وضوی پیامبران پیش از من، به ویژه وضوی حضرت ابراهیم÷است. (یعنی روش و سنّت من این است که هر عضو از اعضای وضو را سه بار بشویم و پیامبران پیش از من نیز چنین می‌کردند)».

[این دو حدیث را «رزین» روایت کرده است. و امام نووی در شرح مسلم، حدیث دوم را ضعیف شمرده است].

شرح: چنانچه قبلاً نیز گفته شد، از مجموع روایات، درباره‌ی کیفیت و چگونگی وضوی رسول‌خدا ج معلوم می‌شود که عادت و معمول آن حضرت ج چنین بود که هر عضو را سه بار می‌شست و یکبار بر سر مسح می‌کرد. ولی گاهی نیز اتفاق می‌افتاد که هر عضو را فقط یک بار، یا دو بار می‌شست تا به مسلمانان و نمازگزاران بفهماند که اگر هرعضو یکبار یا دو مرتبه شسته شود وضو جایز و درست است و خلل و نقصی در صحت و درستی آن ایجاد نخواهد شد. و در حقیقت پیامبر ج کارهای جایز را یکبار یا دو بار انجام داده است، تا مردم گمان نکنند که این کارها حرام و ناجایز هستند، ولی بر کارهای سنّت و واجب، دوام و ثبات داشته است. در اینجا هم پیامبر ج با دوام بر سه بار شستن هر عضو، به ما نشان داده است که سه بار شستن هر عضو بهتر و سنّت است، و حتی فراتر از آن سنت و روش انبیای پیشین نیز می‌باشد. و با یکبار یا دو بار شستن هر عضو نیز جایز بودن آن را اعلام داشته است.

«وضوء الانبياء قبلي ووضوء ابراهيم»: پیامبر ج در این حدیث، حضرت ابراهیم÷را از میان تمام پیامبران، مخصوصاً یادآوری کرد، زیرا عرب‌ها و مسلمانان آن روز، غالباً از نسل ابراهیم ÷و اسماعیل÷بودند و یا به خاطر این که آنها همگی ابراهیم÷را بزرگ می‌شمردند و از او به صورت یک پدر روحانی و معنوی احترام می‌کردند، هر چند آئین پاک او، با انواع خرافات آلوده شده بود.

425 ـ (35) وعن أنسٍ، قال: كان رسولُ الله جيَتَوضَّأُ لِكلِّ صَلاةٍ، وكانَ أحدُنا يَكفِيهِ الوُضُوءُ ما لم يُحْدِث. رواه الدارميّ [147].

425- (35) انس س گوید: رسول‌خدا ج به هنگام ادای هر نماز (چه وضو داشتند و چه نداشتند) وضویی جدید می‌گرفتند، ولی ما (مسلمانان) نماز‌ها را تا آن گاه که بی‌وضو نمی‌شدیم، با یک وضو می‌خواندیم (بنابراین وضو بالای وضو فقط یک امر استحبابی است، اما فضیلت و پاداش زیادی دارد).

[این حدیث را دارمی روایت کرده است].

426 ـ (36) وعن محمَّد بن يحيى بن حِبَّان، قال: قلتُ لعُبيد الله بن عبدِ اللَّهِ بنِ عُمر: أرَأيْتَ وُضُوءَ عبد الله بن عمر لِكُلِّ صلاةٍ طاهراً كان أو غَيرَ طاهرٍ، عَمََّن أخَذَه؟ فقال: حدَّثته أسماءُ بنتُ زيد بن الخطَّاب أنَّ عبدالله بن حَنظلة بن أبي عامرٍ الغسيل، حَدَّثَها أنَّ رسولَ الله جكان أُمِرَ بالسِّواك عند كلِّ صلاةٍ، ووُضِعَ عنه الوُضوءُ إلاَّ مِن حَدَثٍ. قال: فكانَ عبدُالله: يرى أنَّ به قُوَّةً على ذلك، فَفَعَلَه حَتَّى مَات. رواه أحمد [148].

426 ـ (36) محمد بن یحیی بن حبّان س می‌گوید: از عبیدالله، پسر عبدالله بن عمر ـ بـ پرسیدم: از کیفیت و چگونگی وضوی عبدالله بن عمر ـ بـ برایم بگو، که بر مبنای چه دلیلی، به هنگام ادای هر نماز ـ چه وضو داشت و چه نداشت ـ وضویی جدید می‌گرفت؟ آیا حدیثی از پیامبر ج بدو رسیده که به ما نرسیده است؟

عبیدالله گفت: اسماء بنت زید بن خطاب بدو خبر داده که عبدالله بن حنظلة بن ابي عامر الغسيل، گفته: رسول‌خدا ج (در ابتدای اسلام) به هنگام ادای هر نماز ـ چه وضو داشت و چه نداشت ـ به گرفتن وضویی جدید فرمان یافت. و چون وضوگرفتن برای هر نماز، بر رسول‌خدا ج سخت و طاقت‌فرسا و رنج‌آور گشت، به مسواک‌کردن به هنگام ادای هر نماز فرمان یافت، و وضوی نماز از ذمّه‌اش برداشته شد، و وضوگرفتن فقط آن‌گاه فرض می‌شود که انسان بی‌وضو بوده و قصد نمازگزاردن را داشته باشد.

عبیدالله گوید: (پدرم) عبدالله بن عمر ـ بـ، به خود این توان و قدرت را می‌دید تا برای هر نماز، وضویی جدید بگیرد، از این‌رو، تا دَم مرگ به هنگام ادای نماز، وضویی جدید می‌گرفت (و با این حال چشم از این خاکدان فرو بست و چهره در نقاب خاک کشید).

[این حدیث را احمد روایت کرده است].

شرح: از مجموع روایات معلوم می‌شود که برای آن حضرت ج وضوگرفتن برای هر نماز واجب بود، ولی بعدها منسوخ شد و حکمش از وجوب به استحباب نزول پیدا کرد و وضوگرفتن برای هر وقت نماز، مستحب اعلام شد و فقط آن‌گاه فرض می‌شود که انسان بی‌وضو بوده و قصد نمازگزاردن را داشته باشد. چنانکه انس بن مالک س می‌گوید:

«رسول‌خدا ج به هنگام ادای هر نماز وضویی جدید می‌گرفت، ولی ما نمازها را تا آن‌گاه که بی‌وضو نمی‌شدیم، با یک وضو می‌خواندیم».

بنابراین وضو بالای وضو، فقط یک امر مستحبی است، اما فضیلت و ثواب زیادی دارد. چنانکه در روایتی آمده است:

«وضو بالای وضو، نوری بر بالای نوراست».

و نیز روایت است که:

«هرکس بر بالای وضو، وضو کند، برایش ده نیکی و حسنه نوشته می‌شود.»

و نیز در روایتی آمده است که:

«رسول‌خدا ج در روز فتح مکه، همه‌ی نمازها را با یک وضو خواند. عمر س از ایشان پرسید: امروز شما کاری کردید که تاکنون نمی‌کردید. رسول‌خدا ج فرمود: ای عمر! من قصداً این کار را کردم. یعنی تا چنین تصور نشود که وضوکردن برای هر نماز، واجب است».

عبدالله بن عمر ـ بـ به یار پیرو پیامبراکرم ج معروف و مشهور بود، چون به طور دقیق از اقوال و افعال آن حضرت ج پیروی می‌کرد و به خاطر محبت فوق‌العاده‌اش نسبت به رسول‌خدا ج، حتی در آن اعمالی که پیامبر ج از باب تقرب به خدا انجام نداده بود، از آن حضرت ج پیروی می‌کرد. زید بن اسلم گوید:

ابن عمر ـ بـ را دیدم که ازارش را باز کرده و نماز می‌خواند، در این مورد از او پرسیدم، او هم جواب داد: من رسول‌خدا ج را دیدم که این کار را می‌کند.

باز مجاهد می‌گوید:

با ابن عمر ـ بـ مشغول مسافرت بودیم، از جایی گذشت، از جاده خارج شد، از او پرسیدند که: چرا این کار را کردی؟ او پاسخ داد: «رأيتُ رسول الله فَعل هذا، ففعلتُ» من رسول‌خدا را دیدم که این کار را می‌کند، پس من هم این کار را کردم.

باز هم در یکی از سفرهای حج بود که شترش را خواباند. همراهانش نیز شترانشان را خواباندند وگفتند: چه می‌خواهی؟ تنها کاری که کرد این بود که کمی دورتر رفت و قضای حاجت کرد. وقتی از او پرسیدند، گفت: وقتی پیامبر ج حج کرد، به اینجا که رسید، قضای حاجت نمود و من نیز دوست دارم که در اینجا قضای حاجت کنم.

این داستان‌ها بیانگر کمال حب و عشق عبدالله بن عمرـ بـ به پیامبر ج است. وی دوست می‌داشت که شترش، پاهایش را همان جایی بگذارد که شتر پیامبر ج در وقت ایستادن، پاهایش را نهاده است.

آری عبدالله بن عمر ـ بـ، پیرو حقیقی سنّت و روش پیامبر ج بود و پیوسته اوامر و فرامین، و تعالیم و آموزه‌های نبوی را نصب‌العین وآویزه‌ی گوش و سرلوحه‌ی زندگی خویش قرار می‌داد. و تا جان در بدن داشت؛ سعی و کوشش وی در این بود که به اقوال و افعال پیامبر ج جامه‌ی عمل بپوشاند و به خاطر محبت وعشق فوق‌العاده‌اش نسبت به پیامبر ج حتی در آن اعمالی که از باب تقرب به خدا انجام نداده بود و یا در حد مباح بود و پیامبر ج آن را انجام داده بود، از ایشان پیروی می‌کرد، به این جهت به یار پیرو آن حضرت ج معروف گردیده بود، چون به طور دقیق از اقوال و افعال پیامبر ج پیروی می‌کرد.

427 ـ (37) وعن عبد الله بن عمرو بن العاص، أَنَّ النبيَّ مَرَّ بسَعدٍ وهو يَتَوَضَّأُ، فقال: «ما هذا السَّرَفُ يا سعدُ؟». قال: أفي الوُضوءِ سَرَفٌ؟! قال: «نعم! وإنْ كُنتَ على نَهرٍ جارٍ». رواه أحمد، وابن ماجة [149].

427- (37) عبدالله بن عمرو بن العاص ـ بـ گوید: رسول‌خدا ج از کنار سعدبن ابی وقاص س گذر کرد و مشاهده نمود که حضرت سعد س وضو می‌گیرد (و در مصرف آب اسراف و زیاده‌روی می‌نماید، از این‌رو بدو) فرمود: ای سعد! این چه اسرافی است، (چرا بدون ضرورت در مصرف آب، اسراف وزیاده‌روی می‌کنی)؟

سعد س گفت: آیا در آب وضو هم اسراف و زیاده‌روی می‌شود؟ (یعنی آیا در کار خیری چون وضو نیز اسراف تحقق می‌یابد)؟ پیامبر ج فرمود: آری، زیاده‌روی در آب وضو هم، در اسراف داخل است، گر چه تو برکنار رود آبی روان، نشسته باشی (باز هم حق نداری، در مصرف آب وضو، اسراف و زیاده‌روی نمایی).

[این حدیث را احمد و ابن‌ماجه روایت کرده‌اند].

شرح: از این حدیث، یکی از قواعد مهم و اساسی اسلام استنباط می‌شود وآن اینکه: «هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند».

یعنی حسن نیت و قصد نیک، وکار بایسته و شایسته، در تغییر حرام، تأثیر ندارد و حرام را حلال نمی‌کند و صفت پلیدی که اساس حرام بودن است با حسن نیت وکار خیر زدوده نمی‌شود.

پیامبر ج می‌فرماید:

«انّ الله لا يمحو السّيء بالسّيء ولكن يمحوا السيء بالحسن، انَّ الخبيث لا يمحو الخبيث» [احمد]

«خداوند بد را با بد پاک نمی‌کند بلکه بد را با نیک پاک می‌کند، و پلید، پلید را پاک نمی‌کند».

پس کسی که به قصد بنای مسجد، یا ساختن پناهگاهی برای یتیمان، یا تأسیس مدرسه برای حفظ و قرائت قرآن، یا صدقه‌دادن به فقراء و نیازمندان واهداف خیر دیگر، اقدام به رباخواری و غصب اموال دیگران می‌کند، کار او حرام است و نیت پاک او در حلال کردن حرام و تخفیف گناه تأثیری ندارد.

وکسی که برای وضوگرفتن و با نیتی پاک و خوب، در مصرف آب اسراف و زیاده‌روی می‌کند در حقیقت، قصد نیک وکار خیرش، تأثیری در مباح قراردادن اسراف و تبذیر نمی‌شود. از این‌رو، اسلام قاعده‌ی «هدف، وسیله را توجیه می‌کند.» را انکار می‌کند و جز وسیله‌ی پاکیزه برای اهداف شریف، چیز دیگری را نمی‌پذیرد، و همواره باید هدف شریف و وسیله‌ پاکیزه باشد. زیرا هر عمل صالح و نیکی، شامل دو رکن است و جز بر پایه‌ی آن دو، هیچ عمل صالحی پذیرفته نمی‌شود:

1- اخلاص وتصحیح نیت؛ به دلیل حدیث: «انّما الاعمال بالنيّات».

2- موافقت آن با سنّت و برنامه الهی، نبوی و شرعی. براساس این حدیث پیامبر جکه فرمود: «من عَمل عملاً ليس عليه أمرنا فهو رَدٌّ».

«کسی عملی را انجام دهد که دین ما آن را تأیید نکرده، مردود است».

428 ـ (38) وعن أبي هريرة، وابن مسعود، وابنِ عُمر، عن النبيّ، قال: «مَنْ تَوَضَّأ وَذَكَرَ اسمَ اللهِ، فإنَّه يَطْهُر جسدُه كلُّه، ومَن تَوَضَّأ ولم يَذْكُرِ اسمَ الله؛ لم يَطهُرْ إلاَّ مَوضِعُ الوُضُوءِ» [150].

428- (38) ابوهریره، ابن‌مسعود، و ابن عمر ش گویند: پیامبر ج فرمود: «هر کس با نام الله، وضو گیرد، و در ابتدای وضوی خویش «بسم الله» بگوید، این وضو، تمام بدن او را پاک و پاکیزه می‌گرداند (و از تأثیر آن، تمام بدن، پاک و نورانی و پاکیزه و درخشنده می‌شود).

و هرکس بدون نام خدا وضو گیرد و در ابتدای وضوی خویش «بسم الله» را نگوید، این وضو، جز اعضای وضوی او را پاک و پاکیزه نمی‌کند (یعنی از چنین وضویی که بدون یاد و ذکر خدا و بدون گفتن «بسم الله» انجام گیرد، از آن فقط اعضای وضو پاک می‌شود و چنین وضویی بسیار ناقص و بی‌نور خواهد بود، گرچه چنین وضویی در مرحله‌ی صحیح بودن قرار دارد، ولی از نظر تأثیر باطنی و نورانیت خویش، بسیار ناقص و بی‌برکت خواهد بود).

429 ـ (39) وعن أبي رافع، قال: كان رسولُ الله جإذا تَوَضَّأ وُضوءَ الصَّلاةِ حَرَّكَ خاتمَه في أصْبُعِه. رواهما الدارقطني، وروى ابن ماجة الأخير [151].

429- (39) ابورافع س گوید: پیامبر ج عادت داشت که چون وضو می‌گرفت، انگشتری خویش را که در دست داشت، خوب حرکت می‌داد (تا جایی از انگشتانش خشک نماند وآب به تمام اعضای واجب‌الغسل برسد، و ذره‌ای شک و شبهه را باقی نگذارد. از این‌رو دانسته شد که یکی از آداب تکمیلی وضو، حرکت و تکان‌دادن انگشتری است، تا آب به تمام نقاط دست و اعضای واجب‌الغسل برسد و خلل و نقصی را در وضو ایجاد نکند).

[دو حدیث بالا را دارقطنی روایت کرده است. و ابن‌ماجه نیز حدیث دوم را روایت نموده است].

[144]- ترمذی ح 45، ابن ماجه ح 410. [145]- رواه رزین و فیه مقال. [146]- رواه رزین و فیه مقال. [147]- بخاری ح 214، ابوداود به همین معنی نقل کرده است ح 171، نسایی ح 131، ترمذی ح 60 و قال: حسن صحیح، ابن ماجه ح 509، دارمی ح 720، مسنداحمد 3/ 132. [148]- مسنداحمد 5/ 225، ابوداود ح 48. [149]- مسنداحمد 2/221، ابن ماجه ح 425. [150]- دارقطنی ح 12 باب «التسمیة علی الوضوء». [151]- دارقطنی 1/83 باب «صفة وضوء رسول الله» و در این حدیث دو راوی ضعیف وجود دارد از این رو دارقطنی گفته است:«لایصح هذا»، ابن ماجه ح 449.