فصل سوم
535 – (10) عن أبي الجُهَيمِ بن الحارِثِ بن الصّمَّةِ، قال: أقبَلَ النبيُّ جمن نحوِ بئرِ جَمَلٍ، فلقِيَه رجلٌ فَسَلَّمَ عليه، فَلَمْ يَرُدَّ النبي جحتى أقْبَلَ على الجِدارِ، فَمَسَحَ بِوَجهِه ويَدَيهِ، ثمَّ ردَّ عليه السَّلامَ. متفقٌ عليه [258].
535 – (10) ابوجهیم بن حارث بن صَمّه س گوید: پیامبر ج از طرف «بئر جمل» [محلی است در نزدیکی مدینهی منوره] برمیگشت. در بین راه مردی با او ملاقات کرد و سلام نمود. (و چون پیامبر ج آب همراه نداشت) جواب سلام او را نداد تا رو به دیوار کرد (و دست بر دیوار کشید) و صورت و دستهایش را با آن مسح کرد و سپس جواب سلام او را داد.
[این حدیث را بخاری و مسلم روایت کردهاند].
536 – (11) وعن عَمَّارِ بن ياسِرٍ: أنَّه كانَ يُحَدِّثُ: أنَّهم تَمَسَّحُوا وهم معَ رسولِ الله جبِالصَّعيدِ لِصَلاةِ الفَجْرِ، فَضَرَبُوا بأكُفِّهِمُ الصَّعيدَ، ثمَّ مَسَحُوا بِوُجُوهِهِمْ مَسْحةً واحدةً، ثمَّ عادوا، فَضَرَبوا بأكُفِّهم الصَّعيدَ مَرَّةً أخرى، فَمَسَحُوا بأيدِيهِم كلّها إِلى المَناكِبِ والآباطِ منْ بُطُونِ أيدِيهِم. رواه ابوداود [259].
536 – (11) از عماربن یاسر ـ بـ روایت است که میگفت: صحابه ش درحالی که همراه پیامبر ج (در مسافرت) بودند، برای نماز بامداد با خاک (پاک) تیمم کردند. این طور که کف دستهایشان را بر خاک زدند و سپس با آنها یک بار صورتشان را مسح کردند. پس از آن دوباره نیز کف دستهایشان را بر خاک زدند و با آنها دستهایشان را از قسمت ظاهری دو دست تا شانهها، و از قسمت داخلی تا زیر بغلها مسح نمودند.
[این حدیث را ابوداود روایت کرده است].
شرح: پیرامون روش و چگونگی تیمم دو مسئله حائز اهمیت و محل اختلاف علماء و صاحبنظران اسلامی است:
الف) نخست اینکه در تیمم چند ضربه است: امام ابوحنیفه، امام مالک، امام شافعی، لیث بن سعد و جمهور علماء و اندیشمندان اسلامی براین باورند که تیمم دو ضربه است یکی برای صورت و دیگری برای دستها.
و استدلال جمهور عبارت است از: حدیث جابر س که پیامبر ج فرمود:
«التيمم ضربة لوجه وضربة للذراعين الي الـمرفقين». [دارقطنی و بیهقی]
و حدیث ابنعمر ـ بـ که گفت: پیامبر ج فرمود:
«التيمم ضربتان: ضربة للوجه وضربة لليدين الي الـمرفقين». [دارقطنی و مستدرک حاکم]
و حدیث عماره که گفت:
«كنت فيالقوم حين نزلت الرخصة في الـمسح بالتراب إذا لم نجد الماء، فأمرنا فضربنا واحدة للوجه ثم ضربة اخري لليدين الي الـمرفقين». [رواه البزاز وقال الحافظ في الدراية باسناد جيد، آثار السنن]
و حدیث شماره 536 و...
و امام احمد و اسحاق، و اوزاعی و برخی از ظواهر معتقدند که برای تیمم یک ضربه کافی است.
ب) اختلاف دیگر، دربارهی مقدار مسح دستها است: امام احمد و در روایت مشهور امام مالک بر این باورند که مسح دست، فقط تا مچ دستها واجب است و به حدیث «ان النبي ج أمره بالتيمم للوجه والكفين»استدلال کردهاند.
ولی امام ابوحنیفه، شافعی، لیث بن سعد و جمهور براین باورند که مسح دست تا آرنج واجب است و به چند حدیث استدلال جستهاند:
سه حدیث نخست که در رابطه با دو ضربهبودن تیمم آوردیم و حدیث شماره 535 و 529 و امام زهری معتقد است که مسح دستها تا شانه واجب است و به حدیث عماربن یاسر ـ بـ (شماره 536) استدلال جسته است. ولی جمهور علماء و صاحبنظران اسلامی این حدیث را اینگونه توجیه کردهاند که در ابتدای نزول حکم تیمم، روشی که صحابهی کرام ش در تیمم به کار میبردند، اجتهاد خود آنان بود و تقریر پیامبر ج در این زمینه به ثبوت نرسیده است، لذا در مقابل روایات و احادیث صریح و صحیح، نمیتوان از این حدیث، استدلال کرد.
[258]- بخاری 1/441 ح 337، مسلم 1/281 ح(114-369)، ابوداود 1/233 ح 329، نسایی 1/165 ح 311، مسنداحمد 4/169. [259]- ابوداود 1/224 ح 318، نسایی در حدیثی طولانی به نقل این حدیث پرداخته است: 1/167 ح 314، مسنداحمد 4/320.