ترجمه و شرح «مشکوة المصابیح»- جلد دوم

فهرست کتاب

فصل اول

فصل اول

654 ـ (1) عن معاويةَ، قال: سمعتُ رسولَ اللَّهِ جيقولُ: «المُؤَذِّنُونَ أطْوَلُ النّاسِ أعناقاً يومَ القيامةِ». رواه مسلم [386].

654 ـ (1) ــ معاویه س گوید: از رسول‌خدا ج شنیدم که فرمود: اذان‌گویانِ (آگاه و با اخلاص که از روی صداقت و اخلاص و اعتقاد و عمل، مردم را به سوی نماز فرا می‌خوانند) در روز رستاخیز، از همه‌ی مردم گردنی برافراشته‌تر دارند و از دیگران به اندازه‌ی یک سر و گردن بلندترند.(یعنی آنها سربلندترین و گردن‌فرازترین مردمان در روز قیامت خواهند بود).

[این حدیث را مسلم روایت کرده است].

شرح: در حقیقت این بلندی و سرافرازی، همان بلندی مقام رهبری و دعوت‌کردن دیگران به سوی خدا و به سوی عبادت و نیایشی همچون نماز است. چرا که اذان از نام «الله» شروع می‌شود و با نام «الله» پایان می‌پذیرد، جمله‌های موزون، عبارات کوتاه، محتویات روشن و مضمون سازنده و آگاه کننده است.

در حقیقت چه شعاری از این رساتر که با نام خدای بزرگ آغاز می‌گردد و با اعلام وحدانیت و یگانگی آفریدگار جهان، و گواهی به رسالت پیامبر او، اوج می‌گیرد و با دعوت به رستگاری، فلاح، نماز و یاد خدا پایان می‌پذیرد.

پس جا دارد چنین شعاری، منادیانش را در روز قیامت، از همه سربلندتر و گردن‌فرازتر قرار دهد.

655 – (2) وعن أبي هريرةَ، قال: قال رسولُ الله ج: «إذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ، أدْبَرَ الشَّيطانُ له ضُراطٌ حتى لا يَسمَعَ التَّأذِينَ، فإذا قُضِيَ النّداءُ أقبَلَ، حتى إذا ثُوِّبَ بالصَّلاةِ أدْبَرَ، حتى يخطِرَ بين المرءِ ونفسِه، يقول: أُذكُرْ كذا، أُذكُرْ كذا، لِما لمْ يَكُنْ يَذكُرُ، حتى يَظَلَّ الرَّجُلُ لا يَدري: كم صلّى؟». متفق عليه [387].

655 – (2) ابوهریره س گوید: پیامبر ج فرمود: وقتی برای نماز (با صدای بلند و رسا) اذان گفته می‌شود، شیطان پشت می‌گرداند و می‌گریزد (و به صورت توهین و استهزاء و تمسخر و ریشخند) سر و صدایی با دهان از خود در می‌آورد تا صدای اذان را نشنود.

و چون گفتن اذان تمام شود، برمی‌گردد (و مشغول شیطنت و وسوسه‌کردن می‌شود) و همین‌که اقامه‌ی نماز، گفته شود، مجدداً فرار را بر قرار ترجیح می‌دهد و پشت می‌کند و می‌گریزد. و هنگامی که اقامه تمام شد برمی‌گردد (و دوباره به شیطنت و وسوسه‌گری و انحراف و گمراهی نماز‌گزاران می‌پردازد) و میان انسان (نمازگزار) و نفس او، وسوسه ایجاد می‌کند و بدو می‌گوید: فلان موضوع را به یاد آور، و فلان مسئله را به خاطر بیاور ـ از چیزهایی که قبلاً در یاد و فکر او نبوده است ـ و به اندازه‌ای فرد نمازگزار را وسوسه می‌کند و وی را در حالتی قرار می‌دهد که نمی‌داند چند رکعت نماز خوانده است.

[این حدیث را بخاری و مسلم روایت کرده‌اند].

شرح: «ضراط»:شارحین، این واژه را به دو گونه ترجمه کرده‌اند:

1- شیطان برای اینکه صدای اذان را نشنود و به خاطر توهین و اسائه‌ی ادب به اذان، با دهانش سر و صدا و هیاهو به راه می‌اندازد.

2- شیطان برای اینکه صدای اذان را نشنود و به خاطر توهین و تمسخر و استهزاء و ریشخند به اذان، پشت می‌کند و می‌گریزد و با مقعدش باد در می‌آورد، چرا که عرب‌ها به باد در‌آوردن از مقعد، «ضُراط» می‌گویند.

به هر حال در حقیقت این یک روش قدیمی برای مبارزه در برابر نفوذ حق است، که امروز نیز پیروان شیطان و شیطان‌صفتان به صورت گسترده‌تر و خطرناک‌تری ادامه می‌دهند که برای انحراف ساختن افکار مردم و خفه‌کردن صدای منادیان حق و عدالت، محیط را آنچنان آلوده و پر از جنجال و هیاهو می‌‌کنند که هیچ کس صدای آنها را نشنود.

گاه با جار و جنجال و سوت و صفیر، گاه با داستان‌های خرافی و دروغین، گاه با افسانه‌ها و رمان‌های عشقی و هوس‌انگیز، و گاه از مرحله‌ی سخن نیز فراتر رفته و مراکز سرگرمی و فساد و انواع فیلم‌های مبتذل و سکسی و مطبوعات بی‌محتوای سرگرم‌کننده و بازی‌های دروغین سیاسی و هیجان‌های کاذب، و خلاصه هر چیزی که افکار مردم را از محور حق منحرف سازد، به وجود می‌آورند و در این راستا لحظه‌ای کوتاهی نمی‌کنند.

و از همه بدتر این که، گاه بحث‌های بیهوده‌ای در میان دانشمندان یک قوم، مطرح می‌‌کنند و چنان آنها را به قیل و قال درباره‌ی آن وا می‌دارند که هرگونه مجال تفکر در مسائل بنیادی از آنها گرفته شود.

656 – (3) وعن أبي سعيدٍ الخُدريِّ، قال: قال رسولُ الله ج: «لا يَسمَعُ مَدىَ صَوتِ المؤَذِّن جِنٌّ، ولا إنسٌ، ولا شيءٌ؛ إلاَّ شَهِدَ له يومَ القيامةِ». رواه البخاريّ [388].

656 – (3) ابوسعید خدری س گوید: پیامبر ج فرمود: هر جن و انسان و چیز دیگری که صدای مؤذن را تا دورترین نقطه می‌شنوند، در روز قیامت برای او شهادت می‌دهند (از این‌رو برای مؤذن مستحب است که با اخلاص و صداقت و از روی اعتقاد و عمل اذان گوید. و در وقت اذان صدایش را هر چه قدر که می‌تواند بلند و رسا نماید تا انسان‌ها و مخلوقات زیادتری صدای او را بشنوند و در روز قیامت، به نفع و سود وی، در پیشگاه خداوندشهادت و گواهی دهند).

[این حدیث را بخاری روایت کرده است].

«مَدَی صوت»:انتهای مسافتی که صدا بدان برسد.

657 – (4) وعن عبدِ الله بن عمرو بنِ العاص، قالَ: قالَ رسولُ الله ج: «إذا سَمِعتُم المؤَذِّنَ فَقُولُوا مثلَ ما يقولُ، ثمَّ صلُّوا عليَّ؛ فإنَّه مَنْ صلّى عليَّ صلاةً، صلَّى اللَّهُ عليه بها عشْراً، ثمَّ سَلُوا اللَّهَ ليَ الوَسيلَةَ؛ فإنَّها مَنزِلَةٌ في الجنَّةِ لا تَنبَغِي إلاَّ لِعَبدٍ مِنْ عِبادِ الله، وأرجُو أنْ أكُونَ أنا هو، فمَنْ سَأَلَ لِيَ الوَسِيلَةَ حَلَّتْ عليه الشَّفاعةُ». رواه مسلم [389].

657 – (4) عبدالله بن عمرو بن العاص ش گوید: پیامبر ج فرمود: هرگاه ندای مؤذن را شنیدید آنچه را می‌گوید تکرار کنید، سپس بر من صلوات و درود بفرستید، چون هرکس بر من یک درود بفرستد خداوند در برابر آن، ده درود بر او می‌فرستد، سپس از خداوند طلب «وسیله» کنید، که «وسیله» مقام و جایگاهی است در بهشت که تنها به یکی از بندگان خدا داده می‌شود و امیدوارم که آن بنده، من باشم. پس کسی که از خدا برایم طلب «وسیله» کند، شفاعت (من در روز رستاخیر) شامل حالش می‌گردد.

[این حدیث را مسلم روایت کرده است].

شرح: «صلّی الله علیه بها عشراً»(خداوند در برابر آن، ده صلوات بر او می‌فرستد): منظور از «صلوات خدا» در اینجا انواع تکریم، پیروزی‌ها و ترفیع مقام نزد خدا و بندگان است، و نیز می‌تواند منظور از آن، آمرزش و بخشش گناهان باشد، ولی روشن است که «صلوات» مفهوم وسیعی دارد که هم این امور و هم سائر رحمت‌ها و نعمت‌های الهی را شامل می‌شود.

«حلّت علیه الشفاعة»:شفاعت (من در روز رستاخیز) بر او واجب می‌شود.

658 – (5) وعن عمرَ س، قال: قال رسولُ الله ج: «إذا قالَ المؤذِّنُ: اللَّهُ أكبرُ، اللَّهُ أكبرُ؛ فقالَ أحدكم: اللَّهُ أكبرُ. اللَّهُ أكبرُ ثمَّ قال: أشهَدُ أنْ لا إلهَ إلاَّ اللَّهُ؛ قال: أشهدُ أن لا إلهَ إلاَّ اللَّهُ. ثمَّ قال: أشهدُ أنَّ محمَّداً رسولُ الله؛ قال: أشهدُ أنَّ محمداً رسولُ الله. ثمَّ قال: حيَّ على الصَّلاةِ؛ قال: لا حوْلَ ولا قُوَّةَ إلاَّ بِاللَّهِ. ثمَّ قال: حيَّ على الفَلاحِ؛ قال: لا حَولَ ولا قوَّةَ إلاَّ بالله. ثمَّ قال: اللَّهُ أكبرُ، اللَّهُ أكبرُ؛ قالَ: اللَّهُ أكبرُ، اللَّهُ أكبرُ. ثمَّ قالَ: لا إلهَ إلاَّ اللَّهُ؛ قال: لا إلهَ إلاَّ اللَّهُ منْ قَلبِه، دَخَلَ الجنَّةَ». رواه مسلم [390].

658 – (5) عمر س گوید: پیامبر ج فرمود: هرگاه یکی از شما با «الله اکبر الله اکبر» مؤذن، بگوید: «الله اکبر الله اکبر»، و با «أشهد أن لا إله الا الله» مؤذن، بگوید: «أشهد أن لا إله الا الله» و با «أشهد أن محمداً رسول الله» مؤذن، بگوید: «أشهد أن محمداً رسول الله»، و با «حی علی الصوة» مؤذن، بگوید: «لا حول ولا قوة الا بالله»، و با «حی علی الفلاح» مؤذن، بگوید: «لا حول ولا قوة لا بالله»، و با «الله اکبر الله اکبر» مؤذن بگوید: «الله اکبر الله اکبر» و با «لا اله الا الله» او، از ته قلب و از روی صداقت و اخلاص و اعتقاد و عمل بگوید: «لا اله الا الله»، وارد بهشت می‌شود.

[این حدیث را مسلم روایت کرده است].

شرح: از دو حدیث بالا دانسته شد که مستحب است کسی که اذان و اقامه را می‌شنود، آنچه را که مؤذن می‌گوید، تکرار کند.

پس کسی که آنچه را مؤذن می‌گوید، تکرار کند، و یا هنگام «حی علی الصلوة»و «حی علی الفلاح»بگوید: «لا حول ولا قوة الا بالله» و یا «حی علی الصلوة»و «حی علی فلاح»و «لا حول ولا قوة الا باالله»را با هم بگوید، باز هم طبق سنت عمل کرده است.

البته در جواب اقامه نیز کلمات اقامه به طور آهسته گفته می‌شوند و هنگام «قد قامت الصلوة»، أقامهااللهُ وأدامَها،گفته شود. [ابوداود ج 1 ص 94]

659 – (6) وعن جابرٍ، قال: قال رسولُ اللَّهِ ج: «مَنْ قالَ حِينَ يسمعُ النِّداءَ: اللَّهُمَّ رَبَّ هذهِ الدَّعوَةِ التَّامَّةِ، وَالصَّلاةِ القائِمَةِ، آتِ محمَّداً الوَسِيلَةَ والفَضِيلَةَ، وَابعَثْهُ مَقَاماً مَحمُوداً الَّذِي وَعَدْتَ؛ حَلَّتْ له شَفاعَتي يومَ القيامة». رواه البخاريُّ [391].

659 – (6) جابر س گوید: پیامبر ج فرمود: هرکس پس از شنیدن اذان (از روی صداقت و اخلاص و اعتقاد و عمل و از ته قلب) بگوید: «اللهُمَّ رَبَّ هذهِ الدَّعوَة التَّامَّة، والصَّلاةِ القائِمَةِ، آتِ محمَّداً الوَسيلةَ والفَضيلةَ، وابعَثْهُ مقاماً مَحموداً الذي وَعَدْتَه» یعنی: «پروردگارا! به حق این دعوت کامل(اذان) و نمازی که هم اکنون بر پا می‌شود، وسیله و فضیلت را به محمد ج عطا فرما و در روز رستاخیز او را به مقام محمود و ستوده‌ای که به او وعده داده‌ای مبعوث فرما».

شفاعت من در روز قیامت شامل حال او می‌گردد.

[این حدیث را بخاری روایت کرده است].

شرح: «الوسیلة»: وسیله در پرتو حدیث گذشته: مقامی است در بهشت که تنها به یکی از بندگان خدا داده می‌شود، و آن بنده کسی نیست جز شخص پیامبر ج.

«الفضیلة»:عنوان همان مقام و امتیاز مخصوص است که به رسول‌خدا ج عنایت می‌شود، فضیلتی افزون بر سایر مخلوقات.

«مقاماً محموداً»:بدون شک، «مقام محمود» مقام بسیار برجسته و شامخی است که ستایش برانگیز است که ستایش و تمجید همگان را بر می‌انگیزد و در حقیقت مراد از «مقام محمود» مقام شفاعت کبری است که در آن رسول‌اکرم ج از پروردگار، تمنا و تقاضا می‌نماید که دادگاهی مردمان را با لطف و کرم، و فضل و احسان خود آغاز فرماید، چرا که پیامبر ج بزرگترین شفیعان در عالم رستاخیز است و آنها که شایسته شفاعت باشند، مشمول این شفاعت بزرگ خواهند شد.

660 – (7) وعن أنسٍ، قال: كانَ النبيُّ جيُغِيرُ إذا طَلَعَ الفَجرُ، وكانَ يَستَمِعُ الأذانَ، فإنْ سمعَ أذاناً أمْسَكَ، وإلاَّ أغارَ. فَسَمِعَ رجلاً يقولُ: اللَّهُ أكبرُ اللَّهُ أكبرُ. فقالَ رسولُ اللَّهِ: «على الفِطْرَةِ». ثمَّ قال: أشهدُ أنْ لا إلهَ إلاَّ اللَّهُ فقالَ رسولُ الله ج: «خَرَجتَ مِنَ النَّارِ». فنظَروا إليه فإذا هوَ رَاعِي مِعْزَىً. رواه مسلم [392].

660 – (7) انس س گوید: عادت پیامبر ج بود که به هنگام طلوع صبح، بر دشمنان و بدخواهان می‌تاخت و یورش می‌برد (و معمول پیامبر ج بود که هرگاه با گروهی جهاد و پیکار می‌کرد، به آنها حمله و یورش نمی‌برد، تا صبح گردد و) منتظر شنیدن اذان از آن منطقه می‌شد، اگر صدای اذان را می‌شنید، از جنگ و پیکار با ایشان خودداری می‌کرد (چون اذان را شعار اسلام و مسلمانی می‌دانست) و اگر صدای اذان را نمی‌شنید، بر ایشان یورش می‌برد.

باری در یکی از جنگ‌ها، پیامبر ج از مردی شنید که می‌گوید:«الله اکبر الله اکبر». پیامبر ج فرمود:(گواهی می‌دهم که این مرد) بر فطرت و سرشت حقگرایانه و مخلصانه‌ی خداباوری و خداشناسی است.

(چرا که اذان گفتن، فقط شعار خداباوران و خداشناسان و مسلمانان وحقگرایان است). سپس آن مرد گفت: «اشهد ان لا اله الا الله». پیامبر ج فرمود:(به خاطر اعتراف به توحید و یگانگی خدا) از آتش سوزان دوزخ نجات یافتی.

(انس س گوید): صحابه ش متوجه‌ی آن مرد شدند تا ببینند آن مرد کیست (که پیامبر ج چنین نوید و بشارتی را بدو می‌دهد)؟ ناگهان متوجه شدند که وی چوپان بزها است.

[این حدیث را مسلم روایت کرده است].

شرح: «یُغیر»:بر دشمنان و بدخواهان می‌تاخت و یورش می‌برد. «راعی»:چوپان. «مِعزیً»:اسم جنس است به معنای بُز.

از این حدیث دانسته می‌شود که شعار مسلمانان در هر منطقه و مکانی، اذان است، و چنانچه قبلاً نیز گفته شد، هر ملتی در هر عصر و زمانی برای برانگیختن عواطف و احساسات افراد خود و دعوت آنها به وظایف فردی و اجتماعی، شعاری داشته است، مسحیان در گذشته و امروز با نواختن صدای ناموزون ناقوس، پیروان خود را به کلیسا دعوت می‌‌کنند و به صدا درآوردن ناقوس، جزء شعار دین آنها است.

ولی در اسلام برای این دعوت، از شعار اذان استفاده می‌شود که به مراتب رساتر و موثرتر است. چه شعاری از این رساتر که با نام خدای بزرگ آغاز می‌گردد و با اعلام وحدانیت و یگانگی آفریدگار جهان و گواهی به رسالت پیامبر او، اوج می‌گیرد و با دعوت به رستگاری، فلاح، نماز و یاد خدا پایان می‌پذیرد. از نام «الله» شروع می‌شود و با نام «الله» پایان می‌پذیرد، جمله‌هایش موزون، عباراتش کوتاه، محتویاتش روشن، و مضمونش سازنده و آگاه‌کننده است.

در حقیقت صدای اذان، مانند ندای آزادی، و نسیم حیات بخش استقلال و عظمت و ابهت مسلمانان است که گوش‌های مسلمانان راستین را نوازش می‌دهد و بر جان بدخواهان رعشه و اضطراب می‌افکند و یکی از رموز بقای اسلام و یکی از خصوصیات و میّزه‌ها و شاخصه‌های مسلمانی است.

661 – (8) وعن سعدِ بن أبي وقَّاصٍ، قال: قالَ رسولُ الله ج: «مَنْ قال حِينَ يَسمَعُ المؤَذِّنَ: أشهدُ أنْ لا إلهَ إلاَّ اللَّهُ وحدَهُ لا شرِيكَ له، وأنَّ محمداً عبدُه ورسُوُله، رَضِيتُ باللَّهِ رَبّاً، وبِمُحمَّدٍ رسُولاً، وبالإسلام دِيناً، غُفِرَ له ذَنبُه». رواه مسلم [393].

661 – (8) سعد بن ابی وقاص س گوید: پیامبر ج فرمود: هرکس به وقت شنیدن اذان بگوید: «اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریك له وان محمداً عبده ورسوله، رضیتُ بالله رباً وبمحمد رسولاً وبالاسلام دیناً» یعنی: «گواهی راستین بر این می‌دهم که خدایی جز خدای یگانه نیست و گواهی به این حقیقت می‌دهم که محمد ج بنده و فرستاده‌ی خداست. من به پروردگاری خدا و اینکه محمد ج رسول و فرستاده‌ی خدا و اینکه اسلام دین من است، راضی و خرسند هستم (و بدان افتخار می‌کنم)».

تمام گناهان (صغیره‌ی) او معاف و بخشوده می‌شوند.

[این حدیث را مسلم روایت کرده است].

662 – (9) وعن عبدِ الله بن مُغفَّلٍ، قال: قال رسولُ الله ج: «بينَ كُلِّ أذانَينِ صَلاةٌ، بَينَ كلِّ أذانَينِ صَلاةٌ، بَينَ كلِّ أذانَينِ صَلاةٌ»، ثمَّ قالَ في الثَّالِثَةِ: «لمَنْ شاءَ». متفقٌ عليه [394].

662 – (9) عبدالله بن مغفل س گوید: پیامبر ج فرمود: «میان هردو اذان، نمازی است، میان هردو اذان، نمازی است» و در مرتبه سوم فرمود:«برای هرکس که بخواهد. (یعنی خواندن نماز میان دو اذان [اذان و اقامه] مستحب است، و فرض یا واجب نیست)».

[این حدیث را بخاری و مسلم روایت کرده‌اند].

«بین کل اذانین»: [میان هردو اذان] مراد از هردو اذان: میان اذان و اقامه است.

[386]- مسلم 1/290ح (14-387)، ابن ماجه 1/240 ح 725، مسنداحمد 4/95. [387]- بخاری 2/84 ح 608، مسلم 1/291 ح (19-389)، ابوداود 1/355ح516، نسایی 2/21 ح 670، دارمی 1/295 ح 1204، مؤطا مالک کتاب الصلاة 1/69 ح 6، مسنداحمد 2/313. [388]- بخاری 2/87 ح609، نسایی 2/12 ح 644، ابن ماجه 1/239 ح 723، مؤطا مالک کتاب الصلاة 1/69 ح 4، مسنداحمد 3/35. [389]- مسلم 1/288ح (11-384)، ابوداود 1/359ح523، ترمذی 5/547 ح 3614، نسایی 2/25 ح 678، مسنداحمد 2/168. [390]- مسلم 1/289ح (12-385)، ابوداود 1/361ح 528. [391]- بخاری 2/94 ح 614، ابوداود 1/362ح529، ترمذی 1/413 ح 211، نسایی 1/26 ح 680، ابن ماجه 1/239 ح722. [392]- مسلم 1/288ح (9-382)، ترمذی این حدیث را تا عبارت«... و الا اغار» نقل کرده است:4/140ح 1618،ابوداود 3/98ح 2634، دارمی 2/287 ح 2445، بخاری نیز اول این حدیث را در پی روایتی طولانی روایت کرده است:2/89ح610. [393]- مسلم 1/290 ح (13-386)، ابوداود 1/360ح 525، ترمذی 1/411 ح 210، نسایی 2/26 ح 679، ابن ماجه 1/238 ح 721، مسنداحمد 1/181. [394]- بخاری 2/110ح 627، مسلم 1/573 ح (304-838)، ابوداود 2/59 ح 1283، ترمذی 1/351 ح 185، نسایی 2/28 ح 681، ابن ماجه 1/368 ح 1162، دارمی 1/397 ح 1440، مسنداحمد 4/86 و احمد بن حنبل عبارت «ثم قال فی الثالثة ..» را ذکر نکرده است.