ترجمه و شرح «مشکوة المصابیح»- جلد دوم

فهرست کتاب

فصل دوم

فصل دوم

760 ـ (7) عن سلمَةَ بنِ الأكوَعِ، قال: قلتُ: يا رسولَ اللَّهِ! إني رجلٌ أَصِيدُ؛ أفأُصَلّي في القَمِيصِ الواحدِ؟ قال: «نعمْ، وازْرُرْهُ ولو بِشَوْكةٍ». رواه أبو داود، وروى النسائيُّ نحوَه [500].

760- (7) سلمة بن اكوع س گوید: به پیامبر ج گفتم: ای رسول‌خدا ج! من مردی شکارچی هستم (که به خاطر اینکه به راحتی شکارم را دنبال نمایم، فقط از یک تکه‌ لباس استفاده می‌کنم، حال شما بفرمایید: که) آیا می‌توانم در یک قطعه پیراهن نماز بخوانم؟ پیامبر ج فرمود: آری، ولی گریبان آن را ببند، اگر چه با خاری باشد.

[این حدیث را ابوداود روایت کرده و نسائی نیز بسان آن را روایت نموده است].

شرح: «وازره»:آن را با دکمه ببند. «شوكة»: خار

البته بستن گریبان پیراهن در صورتی لازم است که جامه، گشاد باشد، چرا که در این صورت، دکمه‌نمودن آن برای پوشاندن عورت در وقت رکوع و سجده کمک زیادی خواهد کرد. البته باید دانست که این احادیث مربوط به اوائل عهد پیامبر ج می‌باشد که خود ایشان و یاران باوفا و جان نثارشان از جهت خوراک، پوشاک و مسکن در مضیقه و تنگنا بودند و بسا اوقات که بیش از یک لنگ یا یک قطعه پیراهن، چیز دیگری نداشتند، و با آن عورت خویش را می‌پوشیدند وسینه و شانه‌هایشان در اکثر اوقات برهنه و عریان بود.

761 ـ (8) وعن أبي هريرةَ، قال: بينما رجلٌ يُصَلّي مُسبِلٌ إزارَه، قال له رسولُ اللَّهِ: «إذهَبْ فَتَوَضَّأْ»، فذهبَ وتَوَضَّأ، ثمَّ جاءَ. فقالَ رجلٌ: يا رسولَ الله! ما لكَ أمَرتَه أنْ يَتَوَضَّأَ؟ قال: «إنَّه كانَ يُصَلِّي وهوَ مُسبِلٌ إزارَه، وإنَّ اللَّهَ لا يَقبِلُ صَلاةَ رجلٍ مُسبِلٍ إزارَه». رواه أبو داود [501].

761- (8) ابوهریره س گوید: روزی، فردی از مسلمانان در حالی نماز می‌خواند که شلوارش را از قوزک پا فروهشته و آویزان کرده بود. پیامبر ج بدو فرمود: برو و وضو بگیر. آن مرد نیز برحسب فرمان پیامبر ج، رفت و پس از وضوی کامل، پیش رسول‌خدا ج آمد.

مردی به پیامبر ج گفت: ای رسول‌خدا ج! چرا این مرد را به تجدید وضو امر کردی؟ پیامبر ج فرمود: آن مرد در حالی نماز می‌خواند که شلوارش از قوزک پا، پائین‌تر بود. و براستی خداوند نماز آن شخصی را که اسبال ازار می‌کند، قبول نخواهد کرد.

[این حدیث را ابوداود روایت کرده است].

شرح: پیامبر ج از باب تهدید و سختگیری و تشدید وتغلیظ در امر «اسبال ازار» (پائین‌آوردن شلوار بر قوزک پا)، آن مرد را به تجدید وضو امر کرد، در حالی که نماز شخصی که «اسبال ازار» می‌کند، گر چه در مرحله‌ی صحیح‌بودن و رفع ذمه قرار دارد، ولی از نظر تأثیر باطنی و نورانیت، و قبولیت و پذیرش خویش، بسیار ناقص و بی‌نور و بی‌تأثیر خواهد بود.

و در حقیقت «اسبال ازار»، ثمره و نتیجه‌ی نماز را ضایع، و مقصود و منظور از تشریع نماز را فاسد می‌کند، چرا که نماز به انسان، تواضع، فروتنی، انکساری، خشوع، خضوع، ایثار، از خودگذشتگی و... را می‌آموزد، ولی «اسبال ازار»، رهاورد و دستاوردی جز تکبر، نخوت، خودخواهی، خودبزرگ‌بینی، خودمحوری وغرور، نخواهد داشت. و در واقع مقتضای این حدیث، آن است که نمازگزار از نمازش، ثواب و پاداشی نمی‌برد، به این معنا که در میزان عمل، ثواب و پاداش نماز، در برابر گناه «اسبال ازار» و آنچه همراه آن بیان شد، وزنی در پیشگاه خداوند ندارد.

762 ـ (9) وعن عائشةَ لا، قالتْ: قالَ رسولُ اللَّهِ: «لا تُقبَلُ صَلاةُ حائِضٍ إلاَّ بِخَمارٍ». رواه أبو داود، والترمذيّ [502].

762- (9) عایشه ـ لـ گوید: پیامبر ج فرمود: نماز هیچ زن بالغی، بدون مقنعه و روسری قبول نخواهد شد.

[این حدیث را ابوداود و ترمذی روایت کرده‌اند].

شرح: «حائض»:به معنای زنی است که عادت ماهیانه می‌شود و به سبب آمدن خون قاعدگی به بلوغ رسیده و نماز و دیگر فرائض الهی بر او فرض گردیده است.

«خمار»:چارقد، روسری.

بنابراین، زن بالغ باید هنگام نمازخواندن، تمام اعضای بدن خویش را غیر از صورت و دوکف دست، بپوشاند، چرا که تمام اعضای بدن زن غیر از صورت و دو دستش هنگام نماز، عورت است.

763 ـ (10) وعن أمِّ سلمَةَ، أنَّها سألَتْ رسولَ اللَّهِ: أتُصَلِّي المرأةُ في دِرعٍ وخمارٍ ليسَ عليها إزارٌ؟ قال: «إذا كانَ الدِّرعُ سابِغاً يُغَطِّي ظُهورَ قَدَمَيها». رواه أبو داود، وذكرَ جماعةً وقفوهُ على أمِّ سلمةَ [503].

763- (10) از (ام المؤمنین) «ام سلمه» ـ لـ روایت است که وی از رسول‌خدا ج پرسید: آیا زن می‌تواند با پیراهن و روسری، بدون اینکه شلوار به پا داشته باشد، نماز بخواند؟

پیامبر ج فرمود: هرگاه پیراهنی بلند که همه‌ی اعضای بدن او را بپوشاند و حتّی پشت پاهایش را نیز تحت پوشش قرار دهد، داشته باشد، می‌تواند با چنین پیراهن و مقنعه‌ای نماز بخواند.

[این حدیث را ابوداود روایت کرده و گفته است: برخی از علمای عرصه‌ی علم حدیث، این حدیث را موقوف بر ام سلمه ـ لـ می‌دانند، یعنی این حدیث از اقوال ام سلمه ـ لـ است نه پیامبر ج.

مترجم گوید: باید دانست که «ام سلمه»ـ لـ، همسر پیامبر اکرم ج این حدیث را از پیش خویش نمی‌گوید، و یقیناً این چنین چیزی را از پیامبر ج شنیده و ممکن نیست که در چنین مسائلی از نزد خود، چنین چیزی بگوید، از این‌رو می‌توان گفت که این حدیث در حکم حدیث مرفوع است].

«درع»:پیراهن زنانه. «خمار»:مقنعه و روسری. «ازار»:شلوار. جامه‌ای که نیمه‌ی پائین بدن را بپوشاند. «درع سابغ»:پیراهنی فراخ و بلند که همه‌ی اعضای بدن (از سر تا پشت پاها) را بپوشاند.

764 ـ (11) وعن أبي هريرةَ: أنَّ رسولَ اللَّهِ نهى عنِ السَّدْل في الصلاةِ، وأنْ يُغَطِّيَ الرَّجُلُ فاهُ. رواه أبو داود، والترمذيّ [504].

764- (11) ابوهریره س گوید: پیامبر ج از فروهشتن (و آویزان کردن) لباس و پوشاندن دهان در نماز نهی فرمود.

[این حدیث را ابوداود و ترمذی روایت کرده‌اند].

شرح: «سدل»‌:برخی از علماء می‌گویند: «سدل»:یعنی فروهشتن و آویزان کردن لباس بر تن به طوری که به زمین برسد.

برخی دیگر گویند: «سدل» این است که مرد بدون آنکه دو طرف لباسش را از جلو به خود بپیچد، آن را رها کند، و اگر آن را به خود بپیچد، سدل محسوب نمی‌شود.

و برخی نیز گویند: «سدل» یعنی اینکه کسی با لباسش خود را بپیچاند و دست‌هایش را داخل آن قرار دهد و به همین حالت به رکوع و سجده برود.

برخی گویند: «سدل»: حالتی است که شخص، وسط لباسش را روی سرش قرار دهد و بدون آنکه دو طرف آن را روی شانه‌هایش قرار دهد، آن را رها کند.

البته می‌توان این حدیث را بر تمامی این معانی حمل کرد، چون سدل در بین همه‌ی این حالات مشترک است.

و علّت نهی از «سدل» نیز می‌تواند در چند چیز باشد:

الف) در زمان پیامبر ج عادت و معمول یهودیان این‌چنین بود، از این‌رو به خاطر اینکه تشابه با آنها نشود، پیامبر ج، مسلمانان را از آن نهی کرد.

ب) چون «سدل» یکی از مظاهر تکبّر و نخوت، و غرور و خودخواهی، و یکی از اعمال و کردار گردنکشان و متکبران است، و بیشتر مشاهده می‌کنیم که انسان‌های متکبر، کت خویش را بر دوش می‌اندازند و اطراف آن را بدون اینکه به هم ببندند و یا بدون اینکه دست‌ها را در آستین‌های آن داخل کنند، در جوانب خویش، رها می‌کنند.

«ان يغطّي الرجل فاه»[پیامبر ج از اینکه فرد نمازگزار، دهانش را در نماز با چیزی بپوشاند، نهی فرمود]: چرا که بستن دهان، مزاحم اتمام و تحسین قرائت و کمال سجده، و مخلّ خشوع و خضوع نماز است.

765 ـ (12) وعن شَدَّادِ بن أوْسٍ، قال: قالَ رسولُ اللَّهِ ج: «خالِفُوا اليهودَ، فَإنَّهُمْ لا يُصَلُّونَ في نِعالِهِم ولا خِفافِهِم». رواه أبو داود [505].

765- (12) شدادبن اوس س گوید: پیامبر ج فرمود: (با خواندن نماز در موزه و کفش) با یهودیان مخالفت نمائید، چرا که آنها در کفش‌ها و موزه‌هایشان نماز نمی‌خوانند. (البته باید دانست که خواندن نماز در موزه وکفش، در صورتی درست است که هردو از آلودگی و نجاست و پلیدی و چیزهای کثیف، پاک باشند).

[این حدیث را ابوداود روایت کرده است].

766 ـ (13) وعن أبي سعيدٍ الخُدريِّ، قال: بَينَما رسولُ اللَّهِ يُصَلِّي بأصحابِه إذْ خَلَعَ نَعلَيهِ فَوَضَعَهُما عَنْ يَسارِه، فَلَمَّا رأى ذلكَ القَومُ، ألقَوْا نِعالهُم. فلمَّا قَضى رسولُ اللَّهِ صَلاتَه، قال: «ما حمَلَكُم على إلْقائِكُم نِعالَكُم؟» قالوا: رَأيناكَ ألقَيتَ نَعلَيكَ، فَألقَينا نَعالَنا. فقالَ رسولُ الله ج: «إنَّ جِبريلَ أتاني فأخبِرَني أنَّ فِيهِما قَذَراً. إذا جاءَ أحدُكُم المسجدَ، فَلْيَنظُرْ، فَإنْ رأى في نَعلَيه قَذَراً، فَلْيَمسَحْهُ، وَلْيُصَلِّ فِيهِما». رواه أبو داود، والدارميّ [506].

766- (13) ابوسعید خدری س گوید: در همین اثنا که پیامبر ج پیشنماز یارانش بود و برای آنها امامت می‌داد، ناگاه کفش‌هایش را از پای درآورد وآنها را در سمت چپش نهاد. چون مردم این صحنه را دیدند، آنها نیز به دنبال پیامبر ج کفش‌هایشان را از پای درآوردند.

وقتی پیامبر ج از نماز فارغ شد، فرمود: چرا کفش‌هایتان را درآوردید؟ گفتند: تو را دیدیم کفش‌هایت را درآوردی، ما هم آنها را درآوردیم. پیامبر ج فرمود: جبرئیل پیش من آمد و به من خبر داد که بر کفش‌های من نجاست و پلیدی است، پس هرگاه کسی از شما به مسجد آمد (کفش‌هایش را وارونه کرده و به زیرآنها) نگاه کند، اگر نجاستی دید آن را بر زمین بمالد و سپس با آن نماز بخواند.

[این حدیث را ابوداود و دارمی روایت کرده‌اند].

767 ـ (14) وعن أبي هريرةَ، قال: قالَ رسولُ اللَّهِ: «إذا صَلَّى أحدُكم، فلا يَضَعْ نَعلَيهِ عَنْ يمينِه، ولا عنْ يَساره، فَتَكُونَ عن يمينِ غيرِه، إلاَّ أنْ لا يكونَ عن يسارِه أحدٌ، ولْيَضَعَهُما بَينَ رِجلَيه». وفي روايةٍ: «أو لِيُصَلِّ فِيهِما». رواه أبو داود، وروى ابنُ ماجة معناه [507].

767- (14) ابوهریره س گوید: پیامبر ج فرمود: وقتی یکی از شما خواست نماز بخواند، پس نباید کفش‌هایش را در طرف راست و یا سمت چپ خویش بگذارد (چرا که اگر کفش‌هایش را در سمت چپ خویش بگذارد، ممکن است در طرف چپش کسی نشسته باشد) و کفش‌ها در جهت راست وی قرار بگیرد، مگر اینکه در سمت چپش کسی نشسته نباشد (در این صورت می‌تواند کفش‌ها را در ناحیه‌ی چپ خویش بگذارد) و باید کفش‌های خویش را در روبروی خویش بگذارد.

ـ و در روایتی آمده است: ـ یا باید با کفش‌ها نماز بخواند (البته در صورتی که از نجاست و پلیدی پاک باشد).

[این حدیث را ابوداود روایت کرده و ابن‌ماجه نیز به همین معنا روایت کرده است].

[500]- ابوداود 1/416 ح 632، نسایی نیز نظیر این حدیث را در سننش 2/70 ح 765 نقل نموده است، مسند احمد 4/49. [501]- ابوداود 1/419 ح 638 و ابوداود عبارت «اذهب فتوضّأ» را دو بار ذکر نموده است. [502]- ابوداود 1/421 ح 641، ترمذی 2/215 ح 377 و قال: حدیث حسن، ابن ماجه 1/215 ح 655، مسنداحمد 6/150. [503]- ابوداود 1/420 ح 641، امام مالک نیز اول این حدیث را در مؤطا کتاب صلاة الجماعة 1/142 ح 38 نقل کرده است. [504]- ابوداود 1/423 ح 643، ترمذی نیز حصه‌ی اول حدیث را در سننش 2/217 ح 378 روایت کرده است.، مسنداحمد 2/341. [505]- ابوداود 1/427 ح 651. [506]- ابوداود 1/426ح 650، دارمی 1/370 ح 1378، مسنداحمد 3/20. [507]- ابوداود 1/428 ح 654 و ابوداود روایت دوم را نیز در سننش حدیث 655 روایت کرده است و ابن ماجه نیز نظیر آن را نقل نموده است 1/460ح1432.