ترجمه و شرح «مشکوة المصابیح»- جلد دوم

فهرست کتاب

فصل سوم

فصل سوم

448 ـ (19) عن أُبَيِّ بن كعب، قال: إنَّما كانَ الماءُ مِن الماءِ رُخْصَةً في أوَّلِ الإسلامِ، ثُمَّ نُهِيَ عنها. رواه الترمذي، وابوداود، والدارميّ [171].

448- (19) اُبی بن کعب س گوید: حدیث «انّما كان الماء من الماء» [با انزال منی، غسل واجب می‌شود]. مربوط به آسان‌گیری و رخصتی است که در صدر اسلام بوده است، ولی بعدها از آن نهی شد و حکم آن منسوخ گردید. (یعنی در اوائل اسلام برابر این حدیث، گروهی بر این باور بودند:کسی که با همسرش نزدیکی می‌کرد، هر چند دخول کامل هم انجام می‌گرفت و دو آلت تناسلی ختنه‌شده زن و مرد به هم می‌رسید و سر آلت تناسلی مرد در فرج زن داخل می‌شد، مادام که آب منی خارج نمی‌شد،نیاز به غسل نداشت، و تنها شستن آلت تناسلی و وضو، کافی بود، ولی حکم این حدیث، به احادیث دیگر پیامبر ج و اجماع صحابه ش و مسلمانان باطل شد، و اجماع امت بر این منعقد شد که به مجرد داخل‌شدن سر آلت تناسلی مرد در فرج زن، غسل بر هردو واجب می‌شود، خواه منی مرد یا زن خارج شود یا خیر).

[این حدیث را ترمذی، ابوداود و دارمی روایت کرده‌اند].

449 ـ (20) وعن عليّ س، قال: جاء رجلٌ إلى النبيِّ جفقال: إني اغتَسَلتُ مِن الجَنابَةِ، وصَلَّيتُ الفَجرَ، فَرَأيتُ قَدْرَ مَوضع الظُّفرَ لم يُصِبْهُ الماءُ. فقال رسولُ الله ج: «لو كُنتَ مَسَحتَ عليه بيدِكَ أجْزَأَكَ». رواه ابن ماجة [172].

449- (20) علی س گوید: مردی به نزد رسول‌خدا ج آمد وگفت: من از جنابت غسل نمودم و نماز بامداد را اقامه کردم، پس از ادای نماز متوجه شدم که به مقدار و اندازه‌ی جای ناخنی از بدنم را آب نرسیده و خشک مانده است (حال شما بفرمائید که تکلیف من چیست)؟ پیامبر ج فرمود: اگر(پس از غسل) بر همان موضعی که خشک مانده بود، دست خویش را (با تَری آب) می‌کشیدی و می‌مالیدی، کفایت می‌کرد، و غسلت درست بود (ولی حال که دیر شده است، مجدداً از جنابت غسل کن و نماز بامداد خویش را قضا آور).

[این حدیث را ابن‌ماجه روایت کرده است].

450 ـ (21) وعن ابنِ عُمر، قال: كانت الصَّلاةُ خمسينَ، والغُسْلُ مِن الجنابةِ سبعَ مراتٍ، وغَسلُ البَولِ من الثوْبِ سبعَ مرّات. فلم يَزَلْ رسولُ الله جيَسألُ، حتى جُعلتِ الصَّلاةُ خمساً، وغُسلُ الجنابةِ مَرَّةً، وغَسلُ الثَّوب منَ البَوْلِ مَرَّةً. رواه ابوداود [173].

450- (21) ابن عمرـ بـ گوید: (در شب معراج) پنجاه نماز (در شبانه‌روز) بر امت مقرر گردید و نیز غسل از جنابت هفت مرتبه و شستن لباس بر اثر ملوّث شدن به ادرار، هفت مرتبه واجب و معین شد. ولی پیامبر ج پیوسته از پروردگار تقاضای کم‌کردن و تخفیف آن را نمود، تا اینکه پنجاه نماز را به پنج نماز (در شبانه روز) و غسل از جنابت و شستن لباس بر اثر ملوث‌شدن به ادرار، هردو از هفت مرتبه به یک مرتبه تخفیف یافت (و خداوند تخفیفی را که لازم بود، نسبت به بندگان خود انجام داد و جانب تیسیر و تخفیف را بر جانب تشدید و تعسیر و عُسر و حرج ترجیح داد).

[این حدیث را ابوداود روایت کرده است].

[171]- ترمذی ح 110 و قال: حسن صحیح، ابوداود ح 214، دارمی ح 759. [172]- ابن ماجه ح 664. [173]- ابوداود ح 247.