فصل سوم
636 – (13) عن زيد بن ثابت وعائشةَ، قالا: الصَّلاةُ الوُسطى صَلاةُ الظهرِ. رواه مالكٌ عن زيد، والترمذيُّ عنهما تعليقاً [366].
636 – (13) زید بن ثابت و عایشه ـ بـ گویند: «صلوة الوسطی» (نماز میانه) نام «نماز ظهر» است.
[این حدیث را مالک از زید، و ترمذی از زید و عایشه ش، به صورت تعلیق روایت نمودهاند].
637 – (14) وعن زيدِ بنِ ثابت، قال: كانَ رسولُ اللَّهِ يُصَلِّي الظهْرَ بالهاجِرَةِ، ولم يكُنْ يُصَلّي صلاةً أشدَّ على أصحابِ رسولِ الله جمنها. فنزلَتْ: ﴿حَٰفِظُواْ عَلَى ٱلصَّلَوَٰتِ وَٱلصَّلَوٰةِ ٱلۡوُسۡطَىٰ﴾[البقرة: 238]. وقال: إنَّ قبلَها صلاتَينِ وبعدَها صلاتَينِ. رواه أحمدُ، وابوداود [367].
637 – (14) زید بن ثابت س گوید: پیامبر ج نماز ظهر را به هنگام شدت گرما (و زوال خورشید از وسط آسمان) میخواند، و هیچ نمازی بر یاران رسولخدا ج سختتر از آن نبود (چرا که در شدت گرمای هوای نیمروز تابستان و گرفتاریهای شدید کسب و کار اقامه میشد) از اینرو این آیه نازل شد: «در انجام نمازها بویژه نماز میانه، کوشا باشید و محافظت ورزید» [368]. و زید بن ثابت س گوید: نماز ظهر، نماز میانه است، چرا که قبل از آن دو نماز (عشاء و صبح) و پس از آن نیز دو نماز (عصر و مغرب) وجود دارد (و تأکید روی این نماز به خاطر این بوده که بر اثر گرمی نیمروز تابستان، یا گرفتاریهای شدید کسب و کار، نسبت بدان کمتر اهمیت میدادند، آیهی فوق، اهمیت نماز وسطی و لزوم محافظت بر آن را مورد تأکید قرار داده است).
[این حدیث را احمد و ابوداود روایت کرد ه اند].
638 ـ (15) وعن مالكٍ، بلغَه أنَّ عليَّ بن أبي طالبٍ وعبدَ الله بنَ عبَّاسٍ كانا يقولان: الصَّلاةُ الوُسطى صلاةُ الصُّبح. رواه في المُوَطَّأ [369].
638 – (15) از مالک روایت است که گوید: بدو خبر رسیده که علی و عبدالله بن عباس ش میگفتند: «صلاة الوسطی» (نماز میانه) همان نماز صبح است.
[این حدیث را مالک در مؤطا روایت کرده است].
639 ـ (16) ورواه الترمذيُّ عن ابنِ عبَّاسٍ وابنِ عُمرَ تعليقاً [370].
639 – (16) و همین حدیث را ترمذی از ابنعباس و ابن عمر ش، به صورت تعلیق روایت کرده است.
شرح: چنانچه قبلاً نیز گفتیم، قول راجح و بهتر همان است که گفته شود که مراد از «صلاة الوسطی» (نماز میانه که در قرآن بر اهمیت آن و لزوم محافظت بر آن، مورد تأکید قرار گرفته است) همان «نماز عصر» است، زیرا از یک طرف آن، دو نماز روزانه (صبح و ظهر) قرار دارد و از طرف دیگر آن، دو نماز شبانه (مغرب و عشاء) میباشند و همین نظر اکثر علمای صحابه ش و جمهور تابعین میباشد.
و همین قول به طور مستقیم از شخص خود پیامبر ج به ثبوت رسیده است، آنجا که آن حضرت ج میفرماید: «صلاة الوسطی: صلاة العصر» حدیث شماره 634] و نیز میفرماید: «حبسونا عن صلاة الوسطي: صلاة العصر»[حدیث شماره 633] و اینکه میبینیم در احادیثی مراد از «صلاة الوسطی»، نماز ظهر یا نماز صبح گرفته شده، در حقیقت این اقوال به اجتهاد خود صحابه ش بر میگردد و این در حالی است که شاید احادیث صحیح پیامبر ج پیرامون تفسیر «صلاة الوسطی» بدانها نرسیده باشد، از اینرو بر اساس اجتهاد خویش مراد از «صلاةالوسطی»، نماز ظهر یا صبح را گرفتهاند.
به هر حال روایاتی صحیح (در بخاری و مسلم) وجود دارد که شخص خود پیامبر ج مراد از «صلاة الوسطی» را نماز عصر گرفتهاند و همین نیز قول راجح در دیدگاه اکثر علماء و صاحبنظران اسلامی و طلایهداران عرصهی علم و دانش میباشد.
640 – (17) وعن سلمانَ، قال: سمعتُ رسولَ اللَّهِ جيقولُ: «مَنْ غَدَا إلى صَلاةِ الصُّبحِ غَدا برايةِ الإيمانِ، ومَن غَدا إلى السُّوقِ غدا برايةِ إبْليِسَ». رواه ابنُ ماجة [371].
640 – (17) سلمان س گوید: از رسولخدا ج شنیدم که فرمود: آن شخصی که برای نمازصبح بلند میشود و بامدادان به سوی نماز (به مسجد) میرود او به همراه پرچم ایمان (به جنگ با هواهای نفسانی و خواهشات حیوانی و وسوسههای شیطانی در طول روز) میرود (و وی از حزب یزدان است و قطعاً حزب یزدان پیروز و رستگار است) و کسی که بامدادن بلند شده (و نماز نخوانده) به بازار میرود، او به همراه پرچم شیطان (به دنبال هواهای نفسانی و خواهشات حیوانی و وسوسههای شیطانی در طول روز) میرود (و وی از حزب اهریمن است و قطعاً حزب اهریمن، زیانکار و زیانبار است).
[این حدیث را ابنماجه روایت کرده است]
«غدا»: در بامداد به سوی نماز صبح رفت، مقابل «راح» در شبانگاه رفت. «رایة»:درفش، بیرق، و نشانهای که نصب شود تا مردم آن را ببینند.
[366]- مالک این روایت را در مؤطا کتاب صلاة الجماعة از زید بن ثابت نقل نموده است: 1/139 ح 27، ترمذی نیز پس از حدیث شماره 182 این روایت را از زید بن ثابت و عایشه به صورت تعلیقی روایت کرده است: 1/342 پس از حدیث 182. [367]- ابوداود 1/288 ح 411، مسنداحمد 5/183. [368]- ﴿حَٰفِظُواْ عَلَى ٱلصَّلَوَٰتِ وَٱلصَّلَوٰةِ ٱلۡوُسۡطَىٰ﴾[البقرة: 238]. [369]- مؤطامالک کتاب صلاة الجماعة 1/139 ح 28، ترمذی نیز این روایت را از ابن عمر و ابن عباس به صورت تعلیقی روایت کرده است:1/342 پس از حدیث 182. [370]- مؤطامالک کتاب صلاة الجماعة 1/139 ح 28، ترمذی نیز این روایت را از ابن عمر و ابن عباس به صورت تعلیقی روایت کرده است:1/342 پس از حدیث 182. [371]- ابن ماجه 2/751 ح 2234 و در اسناد این حدیث فردی به نام «عباس بن میمون» وجود دارد که بیشتر محدثان و رجال شناسان وی را فردی ضعیف برمیشمارند.