پناه جستن به خدا از شر شیطان
مؤلف گوید: خداوند پیغمبر جرا هنگام قرائت قرآن بر پناه جستن به خدا از شر شیطان امر فرموده: ﴿فَإِذَا قَرَأۡتَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ ٱلرَّجِيمِ ٩٨﴾[النحل: ۹۸] . «پس هر گاه قرآن بخوانى، از شیطان رانده شده به خداوند پناه جوى». و همچنین از شر «دمندگان در گریها» یعنی جادوگران (سوره فلق). پیداست كه در دیگر موارد هم باید از شر شیطان به خدا پناه جست.
روایت از پیغمبر جداریم كه شیطان نزد یكی از شما میآید و میپرسد: كی تو را آفرید؟ میگوید: خدا، میپرسد: خدا را كی آفریده! آن شخص در اینجا باید بگوید: «آمنتُ بالله ورسوله» تا آن وسوسه زایل شود. (این حدیث را مسلم و بخاری هر دو آورده اند).
ابن مسعود از پیغمبر جروایت میكند كه فرمود: شیطان را در دل آدمی وسوسهای است وفرشته را الهامی؛ اما وسوسه شیطان آن است كه وعده شرّ میدهد و حق را تكذیب مینماید و الهام فرشته آن است كه وعده خیر میدهد و حق را تصدیق مینماید. هر كس چنین حالتی در دل خود یافت بداند كه از خداست، و باید خدا را بستاید و هر كس حالت اول را در دل یافت بداند كه از شیطان است و باید از شیطان به خدا پناه جوید زیرا ﴿ٱلشَّيۡطَٰنُ يَعِدُكُمُ ٱلۡفَقۡرَ وَيَأۡمُرُكُم بِٱلۡفَحۡشَآءِ﴾[البقرة: ۲۶۸] . «این شیطان است كه بشما وعده فقر میدهد و امر به كار زشت مینماید».
روایت است كه پیغمبر جبرای حسن و حسین باین دعا را میخواند: «أُعِيْذُكُمَا بِكَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّةِ مِنْ كُلِّ شَيْطَانِ وَهَامَّةٍ، وَمِنْ كُلِّ عَيْنٍ لاَمَّةٍ» و میفرمود: پدرم ابراهیم برای اسماعیل و اسحاق چنین تعویذ میخواند. (این روایت را مسلم و بخاری هر دو آورده اند).
ابن الانباری گوید: «هَامَّةٍ» (واحدِ هوامّ) یعنی هر موجودی كه اهتمام به شرّ كند، و «لاَمَّةٍ» به معنی « مُلمّه» (بد و گنهكار) است، و «لاَمَّةٍ» گفته تا همراه «هَامَّةٍ و تَّامَّةِ» سبكتر بر زبان جاری شود.
از مطرف نقل است كه گفت: آدمیزاده را دیدم در فاصله خدا و شیطان افتاده، هر گاه خدا نگهش داشت نگه داشته، و الا شیطان آدمیزاده را میبرد.
یكی از گذشتگان به شاگردش گفت: هر گاه شیطان گناهان را در نظرت بیاراید چه میكنی؟ گفت: با او جهاد میكنم. پرسید: اگر دوباره و سه باره آمد چه میكنی؟ گفت: جهاد میكنم. استاد گفت: این طول میكشد، از شر سگ به صاحبش پناه ببر!.
مؤلف گوید: مَثَل شیطان با آدم پرهیزگار چنان است كه كسی به سگش یک بار نهیب بزند و آن سگ با همان یک نهیب بگذارد و برود، و مَثَل شیطان با آدمی كه آلودگی دارد چنان است كه هر قدر بر سگی نهیب بزند آن سگ همچنان بر جا بماند. زیرا آدم متقی به یاد خداست و همان در راندن شیطان اثر دارد.