تلبیس ابلیس بر صوفیان وقتی کسی از ایشان بمیرد
ابلیس در این موضوع بر صوفیان دو گونه فریب به كار برده، یكی اینكه گویند بر مرده نباید گریست كه هر كه بر مرده بگرید از طریق اهل معرفت بیرون است. ابن عقیل گوید: این افسانه و گزافه است و برخلاف عادت وطبیعت و فزون بر آنچه شریعت خواسته، نبینی كه قرآن درباره یعقوب ÷از فراق یوسف ÷و تصور مرگ یوسف میگوید: ﴿وَٱبۡيَضَّتۡ عَيۡنَاهُ مِنَ ٱلۡحُزۡنِ فَهُوَ كَظِيمٞ﴾[یوسف: ۸۴] . یعنی: «و چشمان او از اندوه سفید شد، اما خشم خود را فرو مىبرد». و پیغمبر جاز مرگ پسرش ابراهیم گریست و فاطمه لدر رحلت پدر بزرگوارش «وا ابتاه» گفت. روایتی داریم از پیغمبر جكه كسی نزد آن حضرت به كسی كه گفته بود من هرگز بچهام را نبوسیدهام، فرمود: «هر كس رحم نكند رحم كرده نمیشود». در واقع بیاحساس بودن در شادی و غم علامت آن است كه شخص به جماد نزدیكتر است تا آدم. شرع همین قدر از ما خواسته كه در مصیبت مرده صورت را چنگ نزنیم و پیراهن ندرانیم، اما اشک روان و دل غمگین طبیعی است.
شیطان صوفیان را از راه دیگر هم فریفته كه مراسم مرگ میت را «عرس» (= جشن) مینامند و میزنند و میرقصند و میخوانند و میگویند: «شادی میكنیم كه به وصال پروردگارش رسیده» كه از سه راه شیطان امر را در این سخن بر ایشان مشتبه ساخته است: اولا در سنت اسلامی بر عهده دیگران است كه غذا حاضر كنند و به خانه صاحب مرده ببرند زیرا او مشغول عزاداری است (همچنانكه پیغمبر جدستو داد غذا تهیه كردند و به خانه جعفر بن ابیطالب بردند) در حالی كه صوفیان هنگام عزاداری دیگران را اطعام مینمایند. ثانیاً شادی میكنند و میگویند: به وصال رسیده حال آنكه پیغمبر جوقتی شنید اُمّ علاء درباره عثمان بن مظعون میگوید: «لقد أكرمک الله»، فرمود: تو چه دانی كه خدا وی را گرامی داشته! ثالثاً در دعوت یا «عرس» مرده رقص و بازی میكنند، باید پرسید اگر مرده تان آمرزیده شده این چه طرز شكرگزاری است و اگر آمرزیده نشده چه جای شادمانی است؟