تلبیس ابلیس

فهرست کتاب

تلبیس ابلیس بر تناسخیان

تلبیس ابلیس بر تناسخیان

تناسخیان را ابلیس بدین شبهه افكنده كه ارواح اهل خیر پس از خروج از بدن وارد بدنهای خوبی می‌شود و آرامش و آسایش می‌یابد و ارواح اهل شر پس از خروج از بدن وارد بدنهای بدی می‌شود و به زجر و زحمت می‌افتد، و این عقیده در زمان فرعون پدید آمد. ابوالقاسم بلخی گوید:‌ اهل تناسخ وقتی دیدند اطفال و حیوانات دچار درد و رنج می‌شود با خود گفتند این هیچ دلیلی نمی‌تواند داشته باشد جز آنكه اینان در مرحله‌ قبلی زندگانیشان مرتكب گناهانی شده اند و اكنون مجازات می‌شوند. غافل از اینكه ممكن است آن برای آزمایش دیگران باشد و به خود اینان عوض خیر در آخرت داده خواهد شد، وانگهی همگی ملک خدایند وهر تصرفی بخواهد می‌كند.

یحیی بن بشیر بن عمیر نهاوندی از قول هندیان می‌آورد كه نفس وقتی از بدن خارج می‌شود هر كه نیكوكار است و كامل عیار در عالم بسیط می‌ماند و از دور رهایی می‌یابد، و اگر نیكوكار ناتمام است با شعاع آفتاب وارد یک نوع سبزی خوردنی میشود كه انسان بخوردش، و نفس نیكوكار ناتمام دوباره در بدنی انسانی متولد می‌شود تا كمال یابد. اما هرگاه نفس بدكار است وارد گیاهان چریدنی می‌شود و حیوانات می‌خورندش و در بدن حیوانی متولد می‌شود و با مردن آن به دیگری منتقل می‌گردد تا در رأس هزار سال باز انسان گردد اگر نیكوكار باشد نجات یابد.

مؤلف گوید: بنگرید شیطان چگونه این القاءات بی‌دلیل را در نظرشان آراسته است. و نیز از ابوبكر بن فلاس (شیخ امامیه بغداد) نقل است كه یكی از امامیه تناسخی شده بود، روزی نزد او رفتم دیدم ماده گربه سیاهی نزد اوست و او دست بر آن گربه می‌كشید و پیشانی آن را می‌خارانید و آن گربه همچنانكه گربه‌ها عادتاً عكس العمل نشان میدهند چشمانش پر اشک شده بود و آن تناسخی نیز بشدت می‌گریست. پرسیدم: چرا می‌گریی؟ گفت: وای بر تو نمی‌بینی كه این گربه وقتی به سرش دست می‌كشم می‌گرید؟ این مادر من است، این است كه به من می‌نگرد و می‌گرید. و شروع كرد با آن ماده گربه صحبت كردن به نحوی كه گویی آن میفهمد كه این چه می‌گوید و آن گربه هم آهسته صدا می‌كرد. راوی گوید:‌ از آن شخص تناسخی پرسیدم: آیا این گربه می‌فهمد كه تو چه می‌گویی؟ گفت: آری. پرسیدم: تو می‌فهمی كه او چه خُرخُر می‌كند؟ گفت: نه. گفتم: در این صورت او انسان است و تو مسخ شده‌ای!.