تلبیس ابلیس بر یهود
ابلیس یهودیان را در خیلی چیزها فریفته است كه بعضی را به عنوان نمونه ذكر میكنیم. از آن جمله است تشبیه خالق به خلق. ابوعبدالله بن حامد نقل میكند كه یهود میپندارند، خداوند مردی است كه از نور كه بر كرسی نور نشسته و بر سرش تاجی از نور است و همه اعضایش مثل آدمی است. دیگر از فریبهای ابلیس بر یهود این است كه گفته اند: عُزَیر فرزند خداست، و اگر میدانستند كه حقیقت فرزندی چیست و فرزند در واقع جزئی از پدر و مادر است ولازم میآید كه خداوند دارای اجزاء متعدد بوده است عُزَیر با طعام زنده بوده است در حالی كه خدا چنین نیست و همه چیز قائم به وجود خداست. و در مورد عُزَیر از آن رو دچار اشتباه شدند كه او بعد از مرگ زنده شد و تورات را از حفظ خواند[۴۵] . دیگر از فریبهای ابلیس بر یهودیان اینكه پس از نجاتشان از چنگ فرعون و دیدن آن همه معجزات از موسی ÷باز هم با مشاهده اقوامی كه بت میپرستیدند از موسی ÷تقاضا نمودند كه برای ما هم خدایانی مثل اینان قرار بده[۴۶] ، و چون موسی ÷منعشان كرد آن هوس در دلشان باقی بود تا به صورت پرستش گوساله زرین جلوه نمود. و این همه دو انگیزه داشت: یكی جهل ایشان نسبت به عظمت خالق[۴۷] ، دیگر غالب بودن «حس» بر ایشان و دور بودن از عقل.
دیگر از فریبهای ابلیس بر یهود آن است كه معتقدند شرایع نسخ نمیشود، با آنكه خودشان میگویند در شریعت آدم ازدواج با خواهر مجاز بوده همچنانكه كار كردن در روز شنبه جایز بوده و هر دو در شریعت موسی ÷ممنوع است.
دیگر آنكه مدعی شده اند كه جهنم جز چند روزی ما را نمیسوزاند[۴۸] ، و آن به تعداد روزهایی است كه گوساله پرستیدند! دیگر انكار ایشان است از نشانیها، همچنانكه با موسی ÷نیز مخالفت میورزیدند و داود ÷را متهم به عشقبازی با زن « اوریا» كردند[۴۹] . روایت است كه پیغمبر ما – ج– یک یهودی جوان دانشمند به نام عبدالله بن صوریا را سوگند داد كه آیا به راستی دعوت من آگاهی دارید، گفت: آری، اما حسد نمیگذارد اقرار نمایند و داستانهای مشابهی در این مضمون هست كه تسلط شیطان را بر یهود در انكار حقاینت پیغمبر جمیرساند كه با وجود بشارت بر آن حضرت پیش از بعثت، پس از بعثت میگفتند: این او نیست!.
[۴۵] برای نمونه رک: تحقیق در تفسیر ابوالفتوح رازی، دانشگاه تهران، ص ۳۵۶.- م. [۴۶] ﴿وَجَٰوَزۡنَا بِبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱلۡبَحۡرَ فَأَتَوۡاْ عَلَىٰ قَوۡمٖ يَعۡكُفُونَ عَلَىٰٓ أَصۡنَامٖ لَّهُمۡۚ قَالُواْ يَٰمُوسَى ٱجۡعَل لَّنَآ إِلَٰهٗا كَمَا لَهُمۡ ءَالِهَةٞۚ قَالَ إِنَّكُمۡ قَوۡمٞ تَجۡهَلُونَ ١٣٨﴾[الأعراف: ۱۳۸] . «و بنىاسرائیل را (سالم) از دریا عبور دادیم (ناگاه) در راه خود به گروهى رسیدند كه اطراف بتهایشان، با تواضع و خضوع، گرد آمده بودند. (در این هنگام، بنى اسرائیل) به موسى گفتند: تو هم براى ما معبودى قرار ده، همانگونه كه آنها معبودان (و خدایانى) دارند! گفت: شما جمعیتى جاهل و نادان هستید!». [۴۷] ﴿وَقَالَتِ ٱلۡيَهُودُ يَدُ ٱللَّهِ مَغۡلُولَةٌ﴾ [المائدة: ۶۵] . «یهود میگفتند: دست خدا بسته است». ﴿قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ فَقِيرٞ وَنَحۡنُ أَغۡنِيَآءُۘ﴾[ آلعمران: ۱۸۱] . «و میگفتند: خدا فقیر است و ما اغنیاء هستیم».–م. [۴۸] ﴿وَقَالُواْ لَن تَمَسَّنَا ٱلنَّارُ إِلَّآ أَيَّامٗا مَّعۡدُودَةٗ﴾[البقرة: ۸۰] . [۴۹] برای نمونه رک: تحقیق ابوالفتوح رازی، ص ۲۹۳. – م.