تلبیس ابلیس

فهرست کتاب

تلبیس ابلیس بر غازیان

تلبیس ابلیس بر غازیان

شیطان عده زیادی را فریفته كه به نام جهاد بیرون می‌روند حال آنكه نیتشان ریا و خودستایی است كه گفته شود فلان كس غازی [‌جنگجوی در راه خدا] یا دلاور است، یا قصدش غنیمت می‌باشد. مردی از پیغمبر جمی‌پرسید كه كسانی برای شجاعت نمایی می‌جنگند و گروهی به حمیت اهل و طایفه و قبیله و بعضی به ریا (برای نظر مردم)، كدام از اینها «در راه خدا» محسوب است؟ فرمود:‌ آن كس كه می‌رزمد تا كلمه ‌الله برترین باشد، این جهاد در راه خداست. (این حدیث را بخاری و مسلم روایت كرده‌اند).

و نیز از قول ابن مسعود سآورده اند كه گفت: بر شما باد كه عنوان شهید به هر كس ندهید، بسا برای غنیمت كشته شده وبسا برای اسم درک کردن، وبعضی برای آنكه دیده شوند و مقام مورد توجه مردم بیابند. و از پیغمبر جروایت است كه «روز قیامت سه كس را پیش از همه داوری می‌كنند: ‌نخست كسی را كه كشته شده و شهادت یافته و خداوند نعمت‌هایش را بدو بر می‌شمارد و می‌پرسد: در دنیا چه كردی؟ گوید: درراه تو جنگیدم تا كشته شدم، خطاب آید كه دروغ می‌گویی، تو جنگیدی تا بگویند دلیر است، و گفتند؛ و فرمان رسد كه بر صورت به سوی آتش بكشندش. سپس عالم قاری را پیش می‌آورند وخداوند نعمتهایش را بدو بر می‌شمارد و می‌پرسد: در دنیا چه كردی؟ گوید: علم فرا گرفتم و قرآن خواندم و به دیگران آموختم، خطاب آید كه دروغ می‌گویی، تو علم آموختی تا بگویند عالم و قاری است، و گفتند؛ و فرمان رسد كه بر صورت به سوی آتش بكشندش. سپس ثروتمند دنیادار را پیش می‌آورند و خداوند نعمتهایش را بدو بر می‌شمارد و می‌پرسد: در دنیا چه كردی؟ می‌گوید: در هر راهی كه مطابق رضای تو بود خرج كردم وانفاق ورزیدم، خطاب آید كه دروغ می‌گویی، تو آن كارها را كردی كه بگویند سخاوتمند و نیكوكار است، و گفتند؛ و فرمان رسد كه بر صورت به سوی آتش بكشندش».

و در احوال عبدالله بن مبارک آورده اند كه در جهاد شركت می‌كرد و دلاورانه می‌جنگید بی‌آنكه كسی بشناسدش، تا در اخلاصش خدشه‌ای وارد نیاید؛ همچنین ابراهیم ادهم در جهاد شركت می‌كرد اما از غنیمت چیزی نمی‌گرفت تا اجرش زیاده باشد.

ابلیس مجاهد را در باب غنایم می‌فریبد و او را برمی‌انگیزد كه چیزی كه بدو نمی‌رسد بردارد، بویژه كه كم دانش باشد و چنین بینگارد كه مال كافر را هر كس برگیرد و رواست و نداند كه خیانت در غنیمت چه بلایی است. از ابوهریره سروایت است كه چون خیبر را فتح كردیم به سیم و زر دست نیافتیم اما اثاثه و جامه و خوراكی غنیمت گرفتیم، چون به سوی وادی روان شدیم غلام رسول الله ناگهان به تیری كشته شد، گفتیم: یا رسول الله، شهادت مباركش باد! فرمود:‌ «قسم به آن كه جان محمد در دست اوست، آن چادر بالاپوشی كه ازغنایم خیبر برداشته بر تن او شعله می‌كشد!» حاضران این را كه شنیدند صدا به ناله برداشتند و مردی دو تسمه كفش آورد و گفت: من این را در جنگ خیبر برداشتم، حضرت فرمود: «تسمه كفشی از آتش، یا دو تسمه كفش از آ‌تش!».

گاه غازی می‌داند كه برداشتن غنیمت بی‌آنكه داخل حساب تقسیم شود حرام است، اما چیز زیادی است و نمی‌تواند از آن صرف نظر نماید، و بسا می‌پندارد كه ثواب جهادش آن گناه را می‌پوشاند [‌در حالی كه چنین نیست] ‌ واینجاست كه ارزش و اثر علم و ایمان پدید می‌آید.

آورده اند كه در جنگ مداین مسلمانی چیز بسیار ارزشمندی را آورد و روی غنایم انداخت. پرسیدند: سهمی برای خود برداشتی؟ گفت: ‌اگر خدا را ناظر نمی‌دانستم اصلا آن را نزد شما نمی‌آوردم (مراد این است كه چیزی برنداشته‌ام، اگر می‌خواستم همه‌اش را می‌بردم). از جوابش فهمیدند كه مرد گران پایه‌ای است، نامش را پرسیدند، گفت: به خدا نمی‌گویم مبادا ستایشم كنید؛ و خود من خدا را می‌ستایم و به ثوابی كه بدهد خشنودم. گویند: دنبالش كردند و دانستند كه عامر بن عبدقیس است.