چهارم: توانایی الله بر دگرگون کردن آفریدگان
کسانی که زندگی پس از مرگ را باور ندارند، مرگ و نابودی و به دنبال آن، تجزیه شدن بندگان در خاک را میبینند، گمان میبرند که آفریدن دوبارهی آنها محال است:
﴿وَقَالُوٓاْ أَءِذَا ضَلَلۡنَا فِي ٱلۡأَرۡضِ أَءِنَّا لَفِي خَلۡقٖ جَدِيدِۢۚ بَلۡ هُم بِلِقَآءِ رَبِّهِمۡ كَٰفِرُونَ١٠﴾[السجدة: ۱۰].
«و میگویند: آیا هنگامیکه ما مردیم و در زمین ناپیدا گشتیم، آفرینش تازهای خواهیم یافت؟ بلکه آنان منکر دیدار پروردگارشان هستند».
الله متعال، در جای جای قرآن فرموده است که نشانهی کمال الوهیت و ربوییت الله، توانایی او بر دگرگون کردن آفریدگان است. بنابراین، الله میمیراند و زنده میگرداند، موجودات را میآفریند و نابود میسازد، مرده را از زنده و زنده را از مرده بیرون میآورد:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ فَالِقُ ٱلۡحَبِّ وَٱلنَّوَىٰۖ يُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَمُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتِ مِنَ ٱلۡحَيِّۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَكُونَ٩٥ فَالِقُ ٱلۡإِصۡبَاحِ وَجَعَلَ ٱلَّيۡلَ سَكَنٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ حُسۡبَانٗاۚ ذَٰلِكَ تَقۡدِيرُ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡعَلِيمِ٩٦﴾[الأنعام: ۹۵-۹۶].
«این الله است که دانه را میشکافد، زنده را از مرده، و مرده را از زنده بیرون میآورد. این (توانایی) الله شماست. پس چگونه منحرف میشوید؟ اوست که صبح را پدیدار ساخته است و شب را مایهی آرامش و خورشید و ماه را وسیلهی حساب قرار داده است. این سنجش دقیق (الله) شکستناپذیر دانا است».
الله از دانهی خشک و بیحس، جوانهی تازه و سبز رنگی که گل و میوه میدهد، بیرون میآورد، از پرندهی زنده، تخم مرده و از تخم بیجان، پرندهی زنده میآفریند، که در آسمان به پرواز در میآید و آواز میخواند.
دگرگونی در بندگان، از نیستی به زندگی و از زندگی به مرگ و سپس زندگی دوباره، دلیل روشنی است بر توانایی نامحدود الهی، تا انسانها در برابر قدرت و عظمتش سر تسلیم و بندگی فرود آورند:
﴿كَيۡفَ تَكۡفُرُونَ بِٱللَّهِ وَكُنتُمۡ أَمۡوَٰتٗا فَأَحۡيَٰكُمۡۖ ثُمَّ يُمِيتُكُمۡ ثُمَّ يُحۡيِيكُمۡ ثُمَّ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ٢٨﴾[البقرة: ۲۸].
«چگونه به الله کفر میورزید؟ در حالیکه شما مردگانی بودید که الله شما را زنده گردانید. سپس شما را میمیراند و پس از آن شما را زنده میگرداند. آنگاه به سوی او برگردانده میشوید».
الله متعال، سه دلیل گذشته در پاسخ به منکران رستاخیز و زندگی دوباره را در یک آیه، اینگونه بیان میفرماید:
﴿وَضَرَبَ لَنَا مَثَلٗا وَنَسِيَ خَلۡقَهُۥۖ قَالَ مَن يُحۡيِ ٱلۡعِظَٰمَ وَهِيَ رَمِيمٞ٧٨ قُلۡ يُحۡيِيهَا ٱلَّذِيٓ أَنشَأَهَآ أَوَّلَ مَرَّةٖۖ وَهُوَ بِكُلِّ خَلۡقٍ عَلِيمٌ٧٩ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ ٱلشَّجَرِ ٱلۡأَخۡضَرِ نَارٗا فَإِذَآ أَنتُم مِّنۡهُ تُوقِدُونَ٨٠ أَوَ لَيۡسَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن يَخۡلُقَ مِثۡلَهُمۚ بَلَىٰ وَهُوَ ٱلۡخَلَّٰقُ ٱلۡعَلِيمُ٨١ إِنَّمَآ أَمۡرُهُۥٓ إِذَآ أَرَادَ شَيًۡٔا أَن يَقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ٨٢ فَسُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيۡءٖ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ٨٣﴾[یس: ۷۸-۸۳].
«برای ما مثالی میزند و آفرینش خود را (از خاک) فراموش میکند و میگوید: چه کسی میتواند این استخوانهای پوسیده را زنده گرداند؟! بگو: کسی آنها را زنده میگرداند، که نخستین بار آفریده است و او به (چگونگی و ویژگی) همه آفریدگان آگاه است. آن کسی که از درخت سبز، برای شما آتش بیافریده است و شما با آن، آتش روشن میکنید. آیا کسی که آسمانها و زمین را آفریده است، نمیتواند (انسان خاک شده را دوباره) به گونهی خودشان بیافریند؟ آری! (میتواند چنین کند) چرا که او آفریدگار بس آگاه و دانا است. هر گاه الله چیزی را بخواهد که بشود، کار او تنها این است که به او بگوید: ایجاد شو! و آن هم ایجاد میشود. پاک است آن ذاتی که مالکیت همه چیز در دست اوست. و شما به سوی او برگردانده میشوید».
در شأن نزول این آیه آمده است: کافری، استخوانی پوسیده را در دست گرفته و نزد رسول الله صآمد. آن استخوان را خُرد و در هوا پراکنده کرد و به پیامبر صگفت: ای محمد! تو میپنداری که الله این را دوباره زنده میکند؟
آنگاه الله این آیه را برای سرزنش و نکوهش آن کافر و گمراهی و نادانیش، نازل فرمود:
﴿وَضَرَبَ لَنَا مَثَلٗا وَنَسِيَ خَلۡقَهُۥۖ قَالَ مَن يُحۡيِ ٱلۡعِظَٰمَ وَهِيَ رَمِيمٞ٧٨﴾
اگر آن مرد، عاقل و خردمند میبود، هرگز چنین سؤال تمسخرآمیزی از پیامبر صنمیپرسید؛ چرا که آفرینش و وجودش، جواب محکمی برای چنین سؤالی است. الله در پایان سوره مفهوم اجمالی آیات پیشین را کاملاً روشن میفرماید:
﴿قُلۡ يُحۡيِيهَا ٱلَّذِيٓ أَنشَأَهَآ أَوَّلَ مَرَّةٖۖ وَهُوَ بِكُلِّ خَلۡقٍ عَلِيمٌ٧٩﴾.
۱- قرآن در آغاز، آفرینش نخستین را دلیلی برای زندگی دوباره بیان میکند. چون هر انسان خردمندی میداند، کسی که از آفرینش دوباره ناتوان باشد، بیتردید، از آفرینش نخستین، ناتوان است.
از آن جهت که برای آفریدن، نیاز به توانایی بر آفریده و دانش در مورد جزئیات او است، الله متعال نیز به دنبال آیه این کلمات تفصیلی را بیان فرمود «و هو بکل خلق علیم» پس الله متعال، تمام جزئیات و چگونگی آفرینش نخست و نیز زندگی دوباره را میداند.
وقتی الله متعال، دانای به تمام معنا به هر چیز و توانای بیرقیب بر هر چیز است، زنده کردن استخوانهای پوسیده و خُرد شده ،چگونه و چرا برای او دشوار باشد؟ [۷۲].
۲- کافر دیگری میپرسد: وقتی استخوان خُرد شود، سرد و خشک میگردد و برای زنده شدن، گرما و رطوبت نیاز است، حال استخوان چگونه زنده میشود؟ در این آیه، دلیل و پاسخ، هر دو وجود دارد.
﴿ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ ٱلشَّجَرِ ٱلۡأَخۡضَرِ نَارٗا فَإِذَآ أَنتُم مِّنۡهُ تُوقِدُونَ٨٠﴾.
«الله آن ذاتی است که از درخت سبز برای شما آتش آفریده است، آنگاه شما آن را روشن میکنید».
الله متعال، که آتش پُرحرارت و خشک را از درخت سرسبز و پرطراوت ایجاد میکند، یعنی چیزی را از ضدّش میآفریند. از عناصر و ترکیبات آفریدگان خویش به خوبی آگاه است و آفریدگان نیز در فرمان او بوده و از او سرکشی نمیکنند، اوست که آنچه را که ملحدان بعید میپندارند، انجام میدهد. یعنی استخوانهای پوسیده و خُرد شده را، دوباره زنده میکند.
۳- سپس، مطلب گذشته را با قاعدهی ذیل بیان میفرماید. وجود کُل، جزء را نیز اثبات میکند؛ چونکه صد آمد، نود هم نزد ماست. هر انسان عاقلی میداند که اگر فردی بر انجام کار بزرگی توانا و چیره باشد، برای انجام کارهای کوچکتر و آسانتر، هیچ دشواری ندارد. اگر انسانی بتواند وزنهی بزرگی را بردارد، وزنهی کوچکتر را بیتردید بدون هیچ مشکلی برمیدارد.
الله میفرماید:
﴿أَوَ لَيۡسَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن يَخۡلُقَ مِثۡلَهُمۚ بَلَىٰ وَهُوَ ٱلۡخَلَّٰقُ ٱلۡعَلِيمُ٨١﴾.
«این آیه میگوید: کسی که آسمانها و زمین را با این عظمت، وسعت و شگفتی آفریده است، به مراتب، بر زنده کردن استخوانهای پوسیده و فرسوده تواناتر است. بنابر این دلایل، الله متعال میتواند آنها را به حالت نخست برگرداند» [۷۳].
۴- پس از آن، الله متعال با اسلوبی دیگر، مطلب بالا را مورد تاکید قرار میدهد. کار الله با کار انسان تفاوت دارد. انسان، کارهای خود را به کمک ابزار و با همکاری دیگران و سختی انجام میدهد، ولی الله توانا، تنها با اراده و گفتن «کُن»، کارها را به انجام میرساند:
﴿إِنَّمَآ أَمۡرُهُۥٓ إِذَآ أَرَادَ شَيًۡٔا أَن يَقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ٨٢﴾.
پس از استدلال و اثبات موضوع، با بیان مالکیت و قدرت مطلق الله بر هر چیز و اثبات تصرف کامل قولی و عملی الهی بر موجودات، داستان احتجاج را با آیهی ذیل به پایان میرساند:
﴿فَسُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيۡءٖ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ٨٣﴾.
«پاک است آن ذاتی که مالکیت همه چیز در دست او است و شما به سوی او برگردانده میشوید».
[۷۲] - قبلی ص (۴۶) [۷۳] قبلی (۴۶۰)