سیمای روز رستاخیز

فهرست کتاب

گفتار ششم: حقیقت صراط و عقیده‌ی اهل سنت درباره‌ی آن

گفتار ششم: حقیقت صراط و عقیده‌ی اهل سنت درباره‌ی آن

سفارینی می‌گوید: صراط در لغت به معنای راه واضح و روشن می‌باشد.

جریر، شاعر عرب، نیز صراط را در همین معنا به کار برده‌ است، آن‌جا که‌ می‌گوید:

أمير الـمؤمنين على صراط
إذا اعوج الـموارد مستقيم

اما در اصطلاح شریعت، «صراط» پلی است که بر دوزخ نصب شده است، همه‌ی مردم از ابتدا تا انتها بر آن عبور می‌کنند. صراط پلی است میان بهشت و دوزخ [۲۶۵].

شارح طحاویه، دیدگاهش درباره‌ی صراطِ یادشده در احادیث را چنین بیان می‌کند: ما به «صراط» عقیده داریم و آن پلی است که بر دوزخ نصب شده است و مردم پس از میدان محشر و تاریکی پیش از پل، بدان می‌رسند.

همان‌گونه که‌ عایشه‌ لروایت می‌کند: در مورد جایگاه مردم در روز دگرگونی زمین و آسمان از پیامبر صسؤال شد؟ پیامبر صدر پاسخ فرمودند:

«هُمْ فِى الظُّلْمَةِ دُونَ الْجِسْرِ» [۲۶۶]. ‏«پیش از پل صراط در تاریکی خواهند بود‏»‏.

سفارینی درباره‌ی «صراط» می‌گوید: علما روی اثبات صراط اتفاق نظر دارند. اهل حق ظاهر آن را می‌پذیرند و می‌گویند: پلی است که بر دهانه‌ی دوزخ نصب می‌شود، از شمشیر تیزتر و از مو باریک‌تر است.

اما قاضی عبدالجبار معتزلی و بسیاری از پیروانش، این معنای ظاهر صراط را رد کرده‌اند. چون عبور از چنین پلی، که از لبه شمشیر تیزتر و از مو باریک‌تر باشد، امکان ندارد و اگر امکانش باشد، خالی از عذاب نخواهد بود؛ در حالی که‌ روز رستاخیز عذابی بر مؤمنان و شایستگان نیست. منظور از صراط، همان راه بهشت است که در آیه‌ی ذیل بدان اشاره شده است:

﴿سَيَهۡدِيهِمۡ وَيُصۡلِحُ بَالَهُمۡ٥[محمد: ۵].

‏«‏به زودی الله آنان را ‏(به‌سوی بهشت) رهنمود می‌کند و حال‌شان را خوب می‌گرداند‏»‏.

و راه دوزخ که آیه‌ی ذیل بدان اشاره دارد:

﴿فَٱهۡدُوهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡجَحِيمِ[الصافات: ۲۳].

‏«‏‏آنان را به راه دوزخ راهنمایی کنید‏»‏.. ‏

برخی «صراط» را به معنای دلایل روشن، کارهای مباح و کارهای زشتی که انسان درباره‌ی آن‌ها بازخواست می‌شود، می‌دانند.

لازم به‌ یادآوری است که‌ همه‌ی این دیدگاه‌ها خرافی و باطل هستند؛ زیرا باید نوشتارهای دینی را بر معانی حقیقی حمل کرد. عبور از پل صراط، دشوارتر یا شگفت‌آورتر از رفتن بر روی آب و یا به پرواز درآمدن و ایستادن در فضا نیست. پیامبر صدر پاسخ به‌ حشر کافران بر صورت‌شان، فرمودند: الله توانایی چنین کاری را دارد.

علامه قرافی و پیش ‌تر از او شیخ عز بن عبدالسلام، تیزتر بودن صراط از شمشیر و باریک‌تر بودن آن از مو را رد کرده است. اما درست این است که درباره‌ی «صراط» نوشتارهای صحیحی وارد شده‌اند. باید معنای ظاهری این نوشتارها را پذیرفت. همان‌طور که در صحاح، مسانید و سنن، روایات بسیاری وجود دارد که صراط پلی است که بر دهانه‌ی دوزخ زده می‌شود و تمام انسان‌ها از روی آن می‌گذرند، اما سرعت‌شان متفاوت است [۲۶۷].

قرطبی دیدگاه کسانی را که «صراط» را به معنای مجازی آن گرفته‌اند، نقل کرده و می‌گوید:

برخی از آن‌ها که پیرامون احادیث صراط سخن گفته‌اند، بر این باورند که صراط از مو باریک‌تر و از لبه‌ی شمشیر تیزتر است و این ویژگی، «صراط» را به معنای آسان و مشکل بودنش به تناسب اعمال بندگان، گرفته‌اند و می‌گویند:

عبور از آن، برای آنان‌که کار نیک انجام داده‌اند، بسیار آسان و برای آنان‌که کار بد کرده‌اند، بسیار دشوار است و حدود این آسانی و سختی را جز الله متعال کسی نمی‌داند؛ زیرا این باریکی و تیزی معلوم نیست. در عرف، چیز بسیار پنهان را باریک می‌گویند؛ پس بیان تشبیه آن به باریکی مو از این قبیل است و معنای تیزی این است که فرشتگان دستور الله برای عبور مردم از پل صراط را با سرعت تمام عملی می‌کنند و امکان سستی در انجام امر الله وجود ندارد. همان‌طور که لبه‌ی تیز شمشیر وقتی با قدرت به چیزی برخورد کند، آن چیز دوباره مثل اولش نمی‌شود..

اما این‌که گفته شده است: خود «صراط» از مو باریک‌تر و از شمشیر تیزتر است، پذیرفتنی نیست؛ زیرا فرشتگان در دو سوی آن می‌ایستند و در آن قلاب و خارهایی وجود دارد، برخی از عابران روی آن می‌افتند و برخی دیگر افتان و خیزان روی آن می‌گذرند، کسانی هستند که نورشان به اندازه‌ی جای قدم‌شان است. این مطالب حکایت از آن دارد که برای عابران، جای کافی برای قدم گذاشتن وجود دارد و مسلم است که باریکی گنجایش این همه چیز را ندارد [۲۶۸].

قرطبی پس از بیان سخنان تأویل‌کنندگان به رد دیدگاه آنان پرداخته و می‌گوید: دیدگاه این گروه مردود می‌باشد، چرا که در این مورد، احادیثی آمده‌ است و ایمان به آن‌ واجب می‌باشد. کسی که می‌تواند پرنده را در آسمان نگه دارد، می‌تواند مؤمن را بر پلی تیزتر از شمشیر و باریک‌تر از مو نیز نگه دارد و می‌تواند مؤمن را روی آن بدواند یا به آرامی راه ببرد. تا زمانی که معنای حقیقی محال نباشد، معنای مجازی، خلاف قانون و نادرست است. پذیرش معنای حقیقی، محال و ناممکن نیست، زیرا احادیث زیادی در این‌باره آمده است [۲۶۹].

[۲۶۵] لوامع الأنوار البهیة (‏۲/۱۸۹)‏ [۲۶۶] شرح الطحاویه (۴۶۹) [۲۶۷] قبلی: ص (۴۶۹) [۲۶۸] لوامع الأنوار البهیة (۲/۱۹۲) [۲۶۹] التذکره قرطبی (۳۳۳)