گفتار دوم: ترازو از دیدگاه اهل سنت
منظور از ترازو در نزد اهل سنت، ترازویی حقیقی است که اعمال انسانها با آن سنجیده میشود و تعداد اندکی از اهل سنت، مخالف این دیدگاه هستند.
ابن حجر به نقل از ابواسحاق زجاج میگوید: همهی اهل سنت به ترازو اعتقاد دارند و ایمان دارند که در روز رستاخیز اعمال انسانها وزن میشود و این ترازو یک زبانه و دو کفه دارد و با افزایش یا کاهش اعمال، بالا و پایین میشود.
معتزله منکر ترازو هستند و میگویند: منظور از ترازو «عدل و قسط» است. این عقیدهی معتزله، مخالف قرآن و حدیث میباشد زیرا الله فرموده است که در روز رستاخیز برای سنجش اعمال انسانها، ترازو را مینهند تا انسانها اعمال خود را ببینند و گواه خود باشند.
ابن فورک میگوید: معتزله بدان جهت منکر وزن اعمال شدند که اعمال، صفات هستند و وجود خارجی ندارند و آنچه که وجود خارجی و مستقل نداشته باشد، وزن کردن آن غیر ممکن است. ابن فورک میگوید: برخی از دانشمندان علم کلام از ابن عباس سنقل میکنند که الله صفتها را به صورت جسم میآفریند و میسنجد.
برخی از سلف بر این عقیده اند که میزان «ترازو» به معنای عدالت و داوری است. طبری این سخن را به مجاهد نسبت داده است. قول راحج همان قول جمهور اهل سنت است، مسالهی (میزان) ترازوی اعمال در نزد حسن مطرح شد. وی فرمود:
ترازو یک دسته و دو کفه دارد.
قرطبی از مجاهد، ضحاک، اعمش نقل کرده است که آنها میزان را به عدالت و داوری تفسیر کردهاند [۲۳۳].
باید گفت: شاید اینان، این سخن را در تفسیر آیهی:
﴿وَٱلسَّمَآءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ ٱلۡمِيزَانَ٧ أَلَّا تَطۡغَوۡاْ فِي ٱلۡمِيزَانِ٨ وَأَقِيمُواْ ٱلۡوَزۡنَ بِٱلۡقِسۡطِ وَلَا تُخۡسِرُواْ ٱلۡمِيزَانَ٩﴾[الرحمن: ۷-۹].
«آسمان را برافراشت و قوانینی را گذاشت. هدف (از ایجاد قوانین در عالم هستی) این است که شما از قوانین تجاوز نکنید. در وزن کردن با انصاف رفتار کنید و از ترازو مکاهید».
میزان در آیهی یادشده به معنای عدل است. الله متعال به انسانها دستور فرمود تا در میان خود با عدالت رفتار کنند؛ اما در احادیث متواتر منظور از ترازوی روز رستاخیز، ترازوی حقیقی است و از ظاهر الفاظ قرآن نیز چنین برداشت میشود [۲۳۴].
امام احمد /منکران میزان را به شدت رد کرده و میفرماید: الله در قرآن به صراحت از میزان سخن به میان آورده است:
﴿وَنَضَعُ ٱلۡمَوَٰزِينَ ٱلۡقِسۡطَ لِيَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ﴾[الأنبیاء: ۴۷].
و رسول الله صنیز میزان را برای روز رستاخیز بیان نموده است، هرکس سخن رسول الله صرا رد کند گویی که سخن الله را رد کرده است [۲۳۵].
شیخ الاسلام ابن تیمیه / استدلال کرده است که «میزان» چیزی غیر از «عدالت» است و چنانکه در قرآن و سنت پیامبر صثابت شده است، منظور از میزان، حقیقتی است که اعمال انسانها بدان سنجیده میشود:
﴿فَمَن ثَقُلَتۡ مَوَٰزِينُهُ﴾[الأعراف: ۸].
«پس هر که ترازوی او سنگین شود».
﴿وَمَنۡ خَفَّتۡ مَوَٰزِينُهُ﴾[المؤمنون: ۱۰۳].
«و هر که ترازوی او سبک شود».
﴿وَنَضَعُ ٱلۡمَوَٰزِينَ ٱلۡقِسۡطَ لِيَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ﴾
«و ترازوی عدل را در روز رستاخیز خواهیم نهاد».
در بخاری و مسلم آمده است: رسول اکرم صفرمودند:
«كَلِمَتَانِ خَفِيفَتَانِ عَلَى اللِّسَانِ ثَقِيلَتَانِ فِى الْمِيزَانِ حَبِيبَتَانِ إِلَى الرَّحْمَنِ سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِيمِ». «دو کلمه هستند که گفتن آنها بر زبان بسیار آسان و در ترازوی اعمال وزن آنها سنگین و نزد پروردگار بسیار پسندیدهاند، آن دو کلمه، سبحان الله و بحمده، سبحان الله العظیم، هستند».
در ترمذی، مستدرک حاکم و... حدیثی در مورد «بطاقه» آمده است و آن عبارت است از اینکه در روز رستاخیز شخصی در میدان محشر حاضر میشود، ۹۹ پرونده برایش باز میشود. هر پرونده به وسعت دید انسان میباشد. این ۹۹ پرونده در یک کفه ترازو گذاشته میشوند و یک پرونده دیگر، که کلمه شهادت در آن نوشته شده است، در کفهی دیگر ترازو گذاشته میشود و سنگینتر میگردد.
این حدیث و امثال آن، بیانگر آن است که اعمال با ترازوهای حقیقی وزن میشوند و اندازهی نیکی و بدی آشکار میگردد. پس میزان ابزاری است که با به کار بردن آن «عدل وقسط» ظاهر میگردد، نه اینکه منظور از ترازو خود «عدل وقسط» باشد، بلکه مانند ترازوهای دنیا ابزاری برای عدل و قسط است.
اما نحوهی سنجش اعمال، از جمله امور غیبی است که الله متعال به ما خبر داده است.
قرطبی در مقام رد منکران «میزان» و کسانی که میزان را با «عدل وقسط» تفسیر کردهاند، میفرماید:
علماء گفتهاند: اگر آنچه که معتزله در مورد میزان میگویند درست باشد، پس تفسیر «صراط» به دین حق و بهشت و دوزخ به آرامش و ناراحتی ارواح نه اجساد، نیز درست میباشد. هم چنین میتوان گفت شیاطین، اخلاق زشت و فرشتگان اخلاق پسندیده هستند. حال آنکه همه این معانی، نادرست میباشند؛ زیرا اینگونه اندیشیدن، رد صریح مطالبی است که رسول بر حق و صادق و مصدوق، آنها را بیان نموده است.
در صحیحین آمده است که پروندهی اعمال نیک به انسان داده میشود و دفتر و کارتی برایش میآورند. این کلمات بر ترازوی حقیقی دلالت دارند و حکایت از آن دارند که آنچه سنجیده میشود، همان نامهی اعمال است.
[۲۳۳] التذکرة قرطبی (۳۱۳) [۲۳۴] النهایة ابن کثیر (۲/۳۴) [۲۳۵] فتح الباری (۱۳/۵۳۸)