سیمای روز رستاخیز

فهرست کتاب

گفتار اول: دلایل سختی‌های روز رستاخیز

گفتار اول: دلایل سختی‌های روز رستاخیز

روز رستاخیز، روزی است بسیار بزرگ و هولناک که بندگان هرگز چنین روزی را ندیده‌اند و نخواهند دید. دلایل مبنی بر شدت و ترس آن روز، عبارتست از:

۱- الله متعال آن روزرا‌با‌ ویژگی «بزرگ» یاد می‌نماید. برای ما بندگان ناتوان، توصیف پروردگار از آن روزبه بزرگی و عظمت کافی است. تا متوجه شویم از هر چیزی که ما تصور آن را می‌کنیم، بزرگ‌تر است:

﴿ٱلَّذِينَ إِذَا ٱكۡتَالُواْ عَلَى ٱلنَّاسِ يَسۡتَوۡفُونَ٢ وَإِذَا كَالُوهُمۡ أَو وَّزَنُوهُمۡ يُخۡسِرُونَ٣ أَلَا يَظُنُّ أُوْلَٰٓئِكَ أَنَّهُم مَّبۡعُوثُونَ٤ لِيَوۡمٍ عَظِيمٖ٥ يَوۡمَ يَقُومُ ٱلنَّاسُ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٦[المطففین: ۲-۶].

‏«‏کسانی که وقتی برای خود پیمانه می‌کنند،‏ تمام و کمال و افزون بر اندازه‌ی لازم دریافت می‌دارند‏ و چون برای دیگران پیمانه یا وزن می‌کنند، از آن می‌کاهند.‏ آیا اینان گمان نمی‌برند که دوباره زنده می‌گردنددر روز بسیار بزرگ و هولناک،همان روزی که مردمان در پیشگاه پروردگار جهانیان برپا می‌ایستند‏».

در جایی ویژگی سنگین و در جای دیگر ویژگی سخت را بیان می‌دارد:

﴿إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ يُحِبُّونَ ٱلۡعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَآءَهُمۡ يَوۡمٗا ثَقِيلٗا٢٧[الإنسان: ۲۷].

‏«‏اینان زندگی زودگذر دنیا را دوست می‌دارند و به روز سنگین بی‌توجهی می‌کنند».‏

﴿فَذَٰلِكَ يَوۡمَئِذٖ يَوۡمٌ عَسِيرٌ٩ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ غَيۡرُ يَسِيرٖ١٠[المدثر: ۹-۱۰].

‏«‏پس آن روز، روز سختی خواهد بود.‏ برای کافران آسان نخواهد بود».‏

۲- بیم و وحشتی که در آن روز‌بندگان را فرامی‌گیرد، آن چنان هولناک است، که مادربچه‌ی شیرخوارش را فراموش می‌کند، زنان باردار سقط جنین می‌کنند و مردم دچار مستی و گیجی می‌شوند.گویی عقل‌شان را از دست داده‌اند:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمۡۚ إِنَّ زَلۡزَلَةَ ٱلسَّاعَةِ شَيۡءٌ عَظِيمٞ١ يَوۡمَ تَرَوۡنَهَا تَذۡهَلُ كُلُّ مُرۡضِعَةٍ عَمَّآ أَرۡضَعَتۡ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمۡلٍ حَمۡلَهَا وَتَرَى ٱلنَّاسَ سُكَٰرَىٰ وَمَا هُم بِسُكَٰرَىٰ وَلَٰكِنَّ عَذَابَ ٱللَّهِ شَدِيدٞ٢[الحج: ۱-۲].

‏«‏ای مردم! از (عقاب و عذاب) پروردگارتان بترسید‏. بی‌گمان زلزله‌ی روز رستاخیز، چیز بزرگی است.‏ آن روز را که می‌بینید، (آن‌چنان هول و هراس سرتا پای مردمان را فرا می‌گیرد که حتی) هر زن شیردهی که پستان به دهان نوزاد شیرخوار خود دارد نوزادش را رها می‌کند و جملگی زنان باردار سقط جنین می‌کنند و مردمان را مست می‌بینی، ولی آنان مست نیستند‌ بلکه عذاب الله شدید است».‏

در آن روز چشمان ستمکاران از شدت ترس خیره می‌شود.به چپ و راست نگاه می‌کنند و دل‌هایشان بر اثر ترس زیاد، از علم و دانش تهی می‌گردد.هیچ چیزی در آن‌ها جای نمی‌گیرد و چیزی نمی‌فهمند:

﴿وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱللَّهَ غَٰفِلًا عَمَّا يَعۡمَلُ ٱلظَّٰلِمُونَۚ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمۡ لِيَوۡمٖ تَشۡخَصُ فِيهِ ٱلۡأَبۡصَٰرُ٤٢ مُهۡطِعِينَ مُقۡنِعِي رُءُوسِهِمۡ لَا يَرۡتَدُّ إِلَيۡهِمۡ طَرۡفُهُمۡۖ وَأَفۡ‍ِٔدَتُهُمۡ هَوَآءٞ٤٣[إبراهیم: ۴۲-۴۳].

‏«‏‏گمان مبر که الله از کارهایی که ستمگران انجام می‌دهند، بی‌خبر است. (نه، بلکه مجازات) آنان را در روزی قرار می‌دهد که چشم‌ها (از ترس) باز می‌ماند.‏ (ستمگران از ترس) سرهای خود را بالا گرفته و تنها (به سوی ندادهنده) می‌شتابند و چشمان‌شان (‏از دیدن عذاب) بسته نمی‌شود و دل‌هایشان ‏(از فهم و اندیشه) تهی می‌گردد‏».‏

دل‌های ستمگران از شدت ترس به حلقوم‌شان می‌رسد، نه بیرون می‌آید و نه در جای اصلی خود ثابت می‌ماند:

﴿وَأَنذِرۡهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡأٓزِفَةِ إِذِ ٱلۡقُلُوبُ لَدَى ٱلۡحَنَاجِرِ كَٰظِمِينَۚ مَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ حَمِيمٖ وَلَا شَفِيعٖ يُطَاعُ١٨[غافر: ۱۸].

‏«‏آنان را از روز نزدیک بترسان. آن زمان که دل‌ها (از ترس) به گلوگاه می‌رسند و تمام وجودشان آکنده از خشم و اندوه می‌گردد. ستمگران نه دوست دلسوزی دارند و نه میانجی‌گری که میانجی او پذیرفته گردد‏».‏

در جایی دیگرمشکلات و بلاهایی را که در آن روز دامن‌گیر دل‌ها و چشم‌ها می‌شود این‌گونه توصیف می‌فرماید:

﴿يَوۡمٗا تَتَقَلَّبُ فِيهِ ٱلۡقُلُوبُ وَٱلۡأَبۡصَٰرُ[النور: ۳۷].

‏«‏روزی‌ که دل‌ها و چشم‌ها در آن دگرگون و پریشان می‌گردد.‏»‏

﴿قُلُوبٞ يَوۡمَئِذٖ وَاجِفَةٌ٨[النازعات: ۸].

‏«‏در آن روز دل‌ها بی تاب و پریشان می‌گردند».‏

برای پی بردن به شدت رستاخیز، همین کافی است که قرآن می‌فرماید: بچه‌ای که هیچ گناهی مرتکب نشده است، از شدت آن روز پیر و فرتوت می‌گردد:

﴿فَكَيۡفَ تَتَّقُونَ إِن كَفَرۡتُمۡ يَوۡمٗا يَجۡعَلُ ٱلۡوِلۡدَٰنَ شِيبًا١٧ ٱلسَّمَآءُ مُنفَطِرُۢ بِهِۦۚ كَانَ وَعۡدُهُۥ مَفۡعُولًا١٨[المزمل: ۱۷-۱۸].

‏«‏اگر کافر شوید چگونه خود را از روزی حفظ می‌کنید که (ترس و هراس آن) کودکان را پیر می‌سازد؟!‏ در آن روز، آسمان از هم شکافته می‌گردد. بی‌گمان وعده‌ی الله روی می‌دهد».

۲- در روز رستاخیز، پیوند خویشاوندی از هم می‌گسلد. الله می‌فرماید:

﴿فَإِذَا نُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَلَآ أَنسَابَ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَئِذٖ وَلَا يَتَسَآءَلُونَ١٠١[المؤمنون: ۱۰۱].

‏«‏هنگامی‌که در صور دمیده شود، هیچ‌گونه پیوند خویشاوندی در میان آنان نمی‌ماند و در آن روز از حال همدیگر نمی‌پرسند».‏

در آن روز، هر کس به فکر رهایی خویش است و به دیگران توجه نمی‌کند ‌حتی از محبوب‌ترین دوستان خود فرار می‌کند، از برادر، مادر، پدر، همسر و فرزندان خود گریزان است.الله می‌فرماید:

﴿فَإِذَا جَآءَتِ ٱلصَّآخَّةُ٣٣ يَوۡمَ يَفِرُّ ٱلۡمَرۡءُ مِنۡ أَخِيهِ٣٤ وَأُمِّهِۦ وَأَبِيهِ٣٥ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَبَنِيهِ٣٦ لِكُلِّ ٱمۡرِيٕٖ مِّنۡهُمۡ يَوۡمَئِذٖ شَأۡنٞ يُغۡنِيهِ٣٧[عبس: ۳۳-۳۷].

‏«‏هنگامی که صدای گوش‌خراش (دمیدن دوم) برآید، در روزی که انسان از برادر ‏ و از مادر و پدر ‏ و همسر و فرزندانش فرار می‌کند. در آن روز، هر کدام از آنان گرفتاری بزرگی دارد، که او را به خود سرگرم می‌کند».‏

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمۡ وَٱخۡشَوۡاْ يَوۡمٗا لَّا يَجۡزِي وَالِدٌ عَن وَلَدِهِۦ وَلَا مَوۡلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِۦ شَيۡ‍ًٔاۚ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ[لقمان: ۳۳].

‏‏«‏ای مردمان! پروای الله پیشه کنید و از روزی بترسید که نه پدری به فرزندش پاداشی می‌دهد و نه فرزندی پدرش را. پیمان الله حق است‏‏»‏.

۳- در آن روز، کافران برای رهایی از آتش جهنّم، می‌خواهند هر چه که دارندحتی تمام جهان را بدهند. الله متعال می‌فرماید:

﴿وَلَوۡ أَنَّ لِكُلِّ نَفۡسٖ ظَلَمَتۡ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ لَٱفۡتَدَتۡ[یونس: ۵۴].

‏«‏اگر آن‌چه در زمین است از آنِ کسی باشد که ستم کرده است و آن را (برای نجات خویشتن از عذاب دوزخ‏»‏ فدا کند‏»‏.

حتی اگر زمین و چند برابر آن‌را هم داشته باشدمی‌خواهد ببخشد:

﴿وَٱلَّذِينَ لَمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَهُۥ لَوۡ أَنَّ لَهُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا وَمِثۡلَهُۥ مَعَهُۥ لَٱفۡتَدَوۡاْ بِهِۦٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ سُوٓءُ ٱلۡحِسَابِ وَمَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ١٨[الرعد: ۱۸].

‏«‏و کسانی که (دعوت) پروردگار خود را پاسخ نمی‌گویند، اگر همه چیزهایی که در زمین است و همانند آن‌ها، از آن ایشان باشد و همگی را برای رهایی خود بپردازند، از آنان پذیرفته نمی‌شود. آنان حساب بدی دارند و جایگاه‌شان دوزخ است و چه بد جایگاهی است!‏»‏.

در جای دیگر، وحشت روز رستاخیزشدت بیشتری پیدا می‌کند و انسان را به معامله‌ی بزرگ‌تری وامی‌دارد ‌ولی الله هیچ کدام را نمی‌پذیرد:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَمَاتُواْ وَهُمۡ كُفَّارٞ فَلَن يُقۡبَلَ مِنۡ أَحَدِهِم مِّلۡءُ ٱلۡأَرۡضِ ذَهَبٗا وَلَوِ ٱفۡتَدَىٰ بِهِۦٓۗ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ وَمَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِينَ٩١[آل عمران: ۹۱].

‏«‏کسانی که کفر می‌ورزند و با کفر از دنیا می‌روند، اگر زمین پر از طلا باشد و (بتوانند برای رهایی خود) آن را فدا کنند، هرگز از هیچ کدام از آنان پذیرفته نخواهد شد. برای ایشان عذاب دردناکی است و یاوری ندارند‏‏»‏.

در صحیح بخاری، از انس سروایت شده که رسول الله صفرمودند:

«يُجَاءُ بِالْكَافِرِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَيُقَالُ لَهُ أَرَأَيْتَ لَوْ كَانَ لَكَ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا أَكُنْتَ تَفْتَدِي بِهِ فَيَقُولُ نَعَمْ فَيُقَالُ لَهُ قَدْ كُنْتَ سُئِلْتَ مَا هُوَ أَيْسَرُ مِنْ ذَلِكَ». [۸۰]

‏«‏در روز رستاخیز، کافر آورده می‌شود و از وی می‌پرسند؟».

آیا گمان مبری که به اندازه‌ی زمین طلا داشتی، در برابر رهایی از این عذاب آن را فدا می‌کردی؟

می‌گوید: آری. به او می‌گویند: در دنیا، چیزی آسان‌تر از این از تو خواسته شد».

در روز رستاخیزحال کافر بجایی می‌رسد، که آرزو می‌کند و می‌گوید: ای کاش محبوب‌ترین خانواده‌ام را می‌دادم و از این عذاب نجات پیدا می‌کردم:

﴿يُبَصَّرُونَهُمۡۚ يَوَدُّ ٱلۡمُجۡرِمُ لَوۡ يَفۡتَدِي مِنۡ عَذَابِ يَوۡمِئِذِۢ بِبَنِيهِ١١ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَأَخِيهِ١٢ وَفَصِيلَتِهِ ٱلَّتِي تُ‍ٔۡوِيهِ١٣ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا ثُمَّ يُنجِيهِ١٤ كَلَّآۖ إِنَّهَا لَظَىٰ١٥[المعارج: ۱۱-۱۵].

‏«‏به همدیگر نشان داده می‌شوند و معرّفی می‌گردند. گناهکار آرزو می‌کند که ای کاش می‌شد برای رهایی خود از عذاب آن روز، پسران، همسر و برادرش و قبیله‌ای که او را در پناه خود می‌گرفتند و حتّی تمام کسانی را که روی زمین هستند فدا کند، سپس نجات یابد. هرگز! این آتش سوزان و سراپا شعله‌ور (دوزخ) است».‏

۴- طولانی بودن روز رستاخیز، بر شدت ترس و وحشت آن می‌افزاید:

﴿تَعۡرُجُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَٱلرُّوحُ إِلَيۡهِ فِي يَوۡمٖ كَانَ مِقۡدَارُهُۥ خَمۡسِينَ أَلۡفَ سَنَةٖ٤ فَٱصۡبِرۡ صَبۡرٗا جَمِيلًا٥ إِنَّهُمۡ يَرَوۡنَهُۥ بَعِيدٗا٦ وَنَرَىٰهُ قَرِيبٗا٧[المعارج: ۴-۷].

‏«‏فرشتگان و جبرئیل به سوی او بالا می‌روند، در مدّتی که مقدارش پنجاه هزار سال است. به خوبی صبر پیشه کن. آنان آن روز را دور و ناممکن می‌پندارند و ما آن را ممکن و نزدیک می‌دانیم».‏

سیاق آیات این سوره به گونه‌ای است که نشان می‌دهد که منظور از آن روز، رستاخیز است و گذشته از سیاق آیات، با سندی صحیح از ابن عباس سثابت است که مراد از: ﴿يَوۡمٖ كَانَ مِقۡدَارُهُروز رستاخیز است. حسن س، ضحاک و ابن زید نیز، همین دیدگاه را برگزیده‌اند [۸۱]. طولانی بودن آن روز، موجب می‌شود که مردم گمان کنند، که در زندگی دنیا چند ساعت بیشتر نمانده‌اند. الله متعال می‌فرماید:

﴿وَيَوۡمَ يَحۡشُرُهُمۡ كَأَن لَّمۡ يَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا سَاعَةٗ مِّنَ ٱلنَّهَارِ[یونس: ۴۵].

‏«‏روزی که آنان را (الله) گرد می‌آورد. گویا فقط ساعتی از روز (در دنیا ) مانده‌اند»‏.

در جای دیگر می‌فرماید:

﴿كَأَنَّهُمۡ يَوۡمَ يَرَوۡنَهَا لَمۡ يَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا عَشِيَّةً أَوۡ ضُحَىٰهَا٤٦[النازعات: ۴۶].

‏«‏روزی که آنان برپایی رستاخیز را می‌بینند، می‌پندارند که جز شامگاهی یا چاشتگاهی در آن درنگ نکرده‌اند»‏.

﴿نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذۡ يَقُولُ أَمۡثَلُهُمۡ طَرِيقَةً إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا يَوۡمٗا١٠٤[طه: ۱۰۴].

‏«‏ما بهتر می‌دانیم که چه می‌گویند و از سخن کسی که راهش (در مورد کوتاهی دنیا، به حقیقت) نزدیک‌تر و بهتر است، (آگاهیم) آن‌گاه که می‌گوید: شما تنها یک روز در دنیا بسر برده‌اید!»‏.

﴿وَيَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ يُقۡسِمُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ مَا لَبِثُواْ غَيۡرَ سَاعَةٖۚ كَذَٰلِكَ كَانُواْ يُؤۡفَكُونَ٥٥[الروم: ۵۵].

‏«‏روزی که رستاخیز برپا می‌شود، گناهکاران سوگند یاد می‌کنند که جز ساعتی در (دنیا) ماندگار نبوده‌اند! این چنین آنان (در دنیا از درک حقیقت و راه درست) بازماندند!‏»‏

﴿قَٰلَ كَمۡ لَبِثۡتُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ عَدَدَ سِنِينَ١١٢ قَالُواْ لَبِثۡنَا يَوۡمًا أَوۡ بَعۡضَ يَوۡمٖ فَسۡ‍َٔلِ ٱلۡعَآدِّينَ١١٣ قَٰلَ إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا قَلِيلٗاۖ لَّوۡ أَنَّكُمۡ كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ١١٤[المؤمنون: ۱۱۲-۱۱۴].

‏«‏‏(الله) می‌فرماید: چند سال روی زمین ماندگار بودید؟! می‌گویند: یک روز یا بخشی از یک روز! (ما سخت گرفتار عذابیم، نمی‌توانیم پاسخ دهیم) از کسانی بپرس که قادر به شمارش باشند» می‌گوید: جز اندکی (در دنیا) نماندید، اگر می‌دانستید»‏.

[۸۰] بخاری کتاب رقاق باب من نوقش الحساب عذب (۱۱/۴۰۰) [۸۱] النهایة لابن کثیر (۱/۳۲۳)