سیمای روز رستاخیز

فهرست کتاب

گفتار دوم: آیا کافران مورد بازخواست قرار می‌گیرند؟ چه سؤالی ازآن‌ها می‌شود؟

گفتار دوم: آیا کافران مورد بازخواست قرار می‌گیرند؟ چه سؤالی ازآن‌ها می‌شود؟

دانشمندان، درباره‌ی کافران اختلاف نظر دارند که آیا محاسبه و محاکمه می‌شوند؟ یا این‌که بدون سؤال و محاسبه به دوزخ برده می‌شوند؟ چراکه اعمال آن‌ها باطل بوده و به هدر رفته است، پس محاسبه و سؤال سودی ندارد. اگر مورد محاسبه و سؤال قرار گیرند، چه سودی دارد؟

شیخ الاسلام ابن تیمیه سمی‌فرماید: پیروان پیشین امام احمد سودیگران، در این مساله اختلاف نظر دارند. آنهایی که معتقد به محاسبه‌ی اعمال کافران نیستند، عبارتند از: ابوبکر عبدالعزیز، ابوالحسن تمیمی، قاضی ابویعلی و برخی دیگر. و گروه دوم که معتقد به محاسبه کافران هستند عبارتند از: ابوحفص برمکی، ابوسلیمان دمشقی و ابوطالب [۱۸۰].

اما درست این است که کافران پاسخ‌گو بوده و اعمال‌شان سنجیده ‌شود. آیه‌های بسیاری شاهد و گواه درستی این دیدگاه می‌باشد. الله متعال می‌فرماید:

﴿وَيَوۡمَ يُنَادِيهِمۡ فَيَقُولُ أَيۡنَ شُرَكَآءِيَ ٱلَّذِينَ كُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ٦٢[القصص: ۶۲].

‏ ‏«‏روزی الله ایشان راندا می‌دهد و می‌گوید: شریکانی که برای من گمان می‌بردید کجایند؟!».

﴿وَيَوۡمَ يُنَادِيهِمۡ فَيَقُولُ مَاذَآ أَجَبۡتُمُ ٱلۡمُرۡسَلِينَ٦٥[القصص: ۶۵].

‏«‏‏و روزی که الله، مشرکان راندا می‌دهد و می‌گوید: به پیغمبران چه پاسخی دادید؟‏».‏

﴿فَأَمَّا مَن ثَقُلَتۡ مَوَٰزِينُهُۥ٦ فَهُوَ فِي عِيشَةٖ رَّاضِيَةٖ٧ وَأَمَّا مَنۡ خَفَّتۡ مَوَٰزِينُهُۥ٨ فَأُمُّهُۥ هَاوِيَةٞ٩ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا هِيَهۡ١٠ نَارٌ حَامِيَةُۢ١١[القارعة: ۶-۱۱].

‏«‏کسی که ترازوی (نیکی‌های) او سنگین باشد. در زندگی رضایت‌بخشی بسر می‌برد‏‏ و امّا کسی که ترازوی (نیکی‌های) او سبک شود،‏‏ مادرِ (مهربان) او، پرتگاه (ژرف دوزخ) است. تو چه می‌دانی، پرتگاه دوزخ چگونه است‌؟! آتش بزرگ و بسیار سوزان است.‏»‏

﴿وَمَنۡ خَفَّتۡ مَوَٰزِينُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فِي جَهَنَّمَ خَٰلِدُونَ١٠٣ تَلۡفَحُ وُجُوهَهُمُ ٱلنَّارُ وَهُمۡ فِيهَا كَٰلِحُونَ١٠٤ أَلَمۡ تَكُنۡ ءَايَٰتِي تُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ١٠٥[المؤمنون: ۱۰۳-۱۰۵].

‏«‏و آنان که ترازوی (نیکی‌ها)یشان بی‌ارزش باشد، اینان به خود زیان زده‌اند و برای همیشه در دوزخ خواهند ماند. ‏شعله‌های آتش دوزخ، صورت‌هایشان را می‌پوشاند و آنان در میان آن، چهره در هم‌کشیده‌اند. (الله بدیشان می‌گوید:) مگر آیات من بر شما خوانده نشد و شما آن‌ها را انکار کردید؟!‏»‏.

اما جای پرسش است که چرا کافران، با وجود این‌که اعمال‌شان نابود شده است مورد محاسبه و سؤال قرار می‌گیرند؟ در پاسخ به این پرسش، پاسخ‌های بسیاری داده شده است. از آن جمله:

۱- استدلال و نمایاندن عدل الله در مورد آنان: الله متعال، بیش از هر کسی دوست می‌دارد که به هر بهانه که شده، گناهان بنده‌اش را بیامرزد. از طرف دیگر، او عادل مطلق است. بر این اساس کافران را مورد سؤال و محاسبه قرار می‌دهد و آنان را از پرونده‌ی اعمال‌شان باخبر می‌کند و ترازوی اعمال، بزرگی و زشتی کارهایشان را آشکار می‌سازد.

﴿وَنَضَعُ ٱلۡمَوَٰزِينَ ٱلۡقِسۡطَ لِيَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَلَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَيۡ‍ٔٗاۖ وَإِن كَانَ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٍ أَتَيۡنَا بِهَاۗ وَكَفَىٰ بِنَا حَٰسِبِينَ٤٧[الأنبیاء: ۴۷].

‏«‏‏و ترازوی عدل را در روز رستاخیز خواهیم نهاد و به هیچ کسی کمترین ستمی نمی‌شود و اگر به اندازه‌ی دانه‌ی خردلی (کار نیک یا بدی انجام گرفته) باشد، آن را نمایان می‌سازیم و حسابرسی ما کافی است»‏.

﴿وَوُضِعَ ٱلۡكِتَٰبُ فَتَرَى ٱلۡمُجۡرِمِينَ مُشۡفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَٰوَيۡلَتَنَا مَالِ هَٰذَا ٱلۡكِتَٰبِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةٗ وَلَا كَبِيرَةً إِلَّآ أَحۡصَىٰهَاۚ وَوَجَدُواْ مَا عَمِلُواْ حَاضِرٗاۗ وَلَا يَظۡلِمُ رَبُّكَ أَحَدٗا٤٩[الکهف: ۴۹].

‏«‏و کتاب (اعمال هر کسی، در دستش) نهاده می‌شود ‏‏ و گنهکاران را می‌بینی که از دیدن آن‌چه در آن است، ترسان و لرزان می‌شوند و می‌گویند: ای وای بر ما! این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی را رها نکرده و همه را برشمرده است و آن‌چه را که انجام داده‌اند، آماده می‌بینند و پروردگار تو به کسی ستم نمی‌کند»‏.

قرطبی می‌گوید: الله در دنیا و آخرت، آفریدگان را به منظور اتمام حجت و اظهار حکمت مورد محاسبه و سؤال قرار می‌دهد [۱۸۱].

۲- الله متعال به منظور توبیخ و تنبیه آن‌ها را مورد محاسبه قرار می‌دهد. شیخ الاسلام ابن تمیمه می‌فرماید: هدف از محاسبه، نشان دادن اعمال کافران به خودشان و تنبیه‌شان در برابر آن اعمال است و هدف دیگر، موازنه‌ی نیکی در برابر بدی می‌باشد. اگر منظور الله از محاسبه معنای اول باشد، بی‌گمان آن‌ها در برابر این‌گونه اعمال محاسبه خواهند شد.

و اگر منظور معنای دوم باشد و مراد از محاسبه این باشد که آیا کافران اعمال نیکی دارند که در برابر آن سزاوار بهشت شوند، این اشتباه بارز است [۱۸۲].

این تنبیه و تهدید در نوشتارهای بسیاری مطرح شده است:

﴿وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذۡ وُقِفُواْ عَلَىٰ رَبِّهِمۡۚ قَالَ أَلَيۡسَ هَٰذَا بِٱلۡحَقِّۚ قَالُواْ بَلَىٰ وَرَبِّنَاۚ قَالَ فَذُوقُواْ ٱلۡعَذَابَ بِمَا كُنتُمۡ تَكۡفُرُونَ٣٠[الأنعام: ۳۰].

‏«‏اگر آنان را ببینی، بدان هنگام که در پیشگاه پروردگارشان نگاه داشته شده‌اند (خواهی دید که چه حال بدی دارند، الله بدیشان‏»‏ می‌گوید: آیا این (سختی‌ها) حق نیست؟! می‌گویند: آری به پروردگارمان سوگند! (حق است. آن‌گاه الله باز بدیشان) می‌گوید: پس به سبب کفرتان عذاب را بچشید»‏.

﴿يَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ أَلَمۡ يَأۡتِكُمۡ رُسُلٞ مِّنكُمۡ يَقُصُّونَ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِي وَيُنذِرُونَكُمۡ لِقَآءَ يَوۡمِكُمۡ هَٰذَاۚ قَالُواْ شَهِدۡنَا عَلَىٰٓ أَنفُسِنَاۖ وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا وَشَهِدُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَنَّهُمۡ كَانُواْ كَٰفِرِينَ١٣٠[الأنعام: ۱۳۰].

‏«ای جنّیان و ای انسان‌ها! آیا پیغمبرانی از خودتان به سوی شما نیامدند و آیات مرا برایتان بازگو نکردند و شما را از رسیدن بدین روز (و روبرو شدن با من) هشدار ندادند؟ می‌گویند: ما به زیان خود گواهی می‌دهیم.‏ زندگی جهان، آنان را فریب داد و (به خود مشغول داشت و امروز‏»‏ به زیان خود گواهی می‌دهند (و می‌گویند) که ایشان کافر بوده‌اند»‏.

﴿وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِيمُ لِلۡغَاوِينَ٩١ وَقِيلَ لَهُمۡ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ٩٢[الشعراء: ۹۱-۹۲].

«‏و دوزخ برای گمراهان آشکار می‌شود‏ و بدیشان گفته می‌شود: کجا هستند معبودانی که پیوسته آن‌ها را پرستش می‌کردید؟‏»‏.

﴿وَقِيلَ ٱدۡعُواْ شُرَكَآءَكُمۡ فَدَعَوۡهُمۡ فَلَمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَهُمۡ وَرَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَۚ لَوۡ أَنَّهُمۡ كَانُواْ يَهۡتَدُونَ٦٤[القصص: ۶۴].

‏«و گفته می‌شود: انبازهای خود را (که معبودانی دروغین بودند‏»‏ به فریاد بخوانید (تا شما را یاری کنند)‏. آنان، ایشان را به فریاد می‌خوانند، ولی پاسخی بدانان نمی‌دهند. (در این هنگام) عذاب را می‌بینند (و آرزو می‌کنند:‏) کاش! آنان هدایت می‌شدند».

ابن کثیر می‌گوید: هر چند که‌ اعمال نیک کافران به‌ اندازه‌ای نیست که‌ بتوان آن‌را با کفرشان مقایسه نمود، اما به منظور اظهار کردن بدبختی و رسوایی آنان در برابر چشمان دیگران، اعمال‌شان سنجیده می‌شود [۱۸۳].

۳- کافران به رعایت اصول و فروع دین مکلّفند. پس در مورد کوتاهی‌هایی که در انجام تکلیف از آنان سر زده است بازخواست می‌شوند. قرطبی می‌گوید:

در قرآن کریم، مواردی وجود دارد که کافران را به رعایت فروع دین سفارش می‌کند و به خاطر کوتاهی در آن، مژده‌ی بازخواست و عذاب می‌دهد. الله متعال می‌فرماید:

﴿وَوَيۡلٞ لِّلۡمُشۡرِكِينَ٦ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ[فصلت: ۶-۷].

‏«‏وای به حال مشرکان! همان کسانی که زکات نمی‌دهند»‏.

الله درباره‌ی گناهکاران چنین خبر داده است:

﴿مَا سَلَكَكُمۡ فِي سَقَرَ٤٢ قَالُواْ لَمۡ نَكُ مِنَ ٱلۡمُصَلِّينَ٤٣ وَلَمۡ نَكُ نُطۡعِمُ ٱلۡمِسۡكِينَ٤٤ وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ ٱلۡخَآئِضِينَ٤٥ وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوۡمِ ٱلدِّينِ٤٦[المدثر: ۴۲-۴۶].

‏«‏چه چیز شما را به دوزخ کشانده است؟‏ می‌گویند: از زمره‌ی نمازگزاران نبودیم و به نیازمند، خوراک نمی‌دادیم و ما پیوسته با باطل‌گرایان (هم‌نشین می‌شدیم و به یاوه‌گویی و عیب‌جویی) فرو می‌رفتیم و روز جزا را انکار می‌کردیم»‏.

از آیه‌های یادشده روشن می‌گردد، که مشرکان در مورد ایمان، زندگی پس از مرگ، ادای نماز و زکات مورد خطاب قرار می‌گیرند و در روز رستاخیز درباره‌ی این امور از آن‌هاباز‌خواست می‌شودو در صورت کوتاهی یا ترک آن‌ها مجازات می‌شوند [۱۸۴].

۴- کافران، در میزان کفر، سرکشی و گناه با هم تفاوت دارند و هر کس از آنان به اندازه‌ی گناهان خود به دوزخ می‌رود و آتش دوزخ نیز درجات متفاوتی دارد، همان‌گونه که بهشت دارای درجات متفاوت است. اگر کسی شدت کفر و گمراهیش زیاد باشد، عذابش نیز به‌ همان اندازه زیاد خواهد بود برخی از کافران در پایین‌ترین درجه‌ی دوزخ خواهند بود. منافقان از آن جمله‌اند:

﴿إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ فِي ٱلدَّرۡكِ ٱلۡأَسۡفَلِ مِنَ ٱلنَّارِ[النساء: ۱۴۵].

‏«‏بی‌گمان منافقان در پایین‌ترین مکان آتش هستند‏»‏.

شیخ الاسلام ابن تیمیه می‌گوید: عذاب کسانی که بدی‌هایشان زیاد است، از عذاب کسانی که بدی‌های کمتری دارند، بیشتر است و هر کدام از کافران که نیکی داشته باشد، به همان اندازه از عذابش کاسته می‌شود. برای مثال، عذاب ابوطالب از عذاب ابولهب کم‌تر و سبک‌تر است. بنابراین محاسبه‌ی اعمال کافران، برای آشکار کردن مراتب عذاب است نه برای رفتن به بهشت [۱۸۵].

امام قرطبی درباره سنجش اعمال کافران دو نکته را بیان می‌فرماید:

نخست: در یک کفه‌ی ترازو،کفر و گناهان‌شان گذاشته می‌شودو اعمال نیکی ندارد که در کفه‌ی دیگر قرار گیرد، از این‌رو کفه‌ی اعمال بد، بدلیل خالی بودن کفه اعمال نیک، سنگین‌تر است.

دوم: اعمال نیک هم‌چون: صله‌ی رحم، صدقه، همدردی با مردم، که‌ کافر انجام می‌دهد، در کفه‌ی خوبی‌ها گذاشته می‌شوند، اما کفه‌ی بدی‌ها به دلیل وجود کفر و شرک، سنگین‌تر است [۱۸۶].

نکته‌ی نخست درست است، چون کارهای خوب کافر به دلیل شرک وکفرش از بین رفته‌اند و هیچ ارزشی ندراند. الله متعال می‌فرماید:

﴿لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ[الزمر: ۶۵].

‏«‏اگر شرک بورزی کردارت نابود می‌شود‏.»‏

﴿وَمَن يَرۡتَدِدۡ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَيَمُتۡ وَهُوَ كَافِرٞ فَأُوْلَٰٓئِكَ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ[البقرة: ۲۱۷].

‏«‏کسی از شما، که از آیین خود برگردد و در حال کفر بمیرد چنین کسانی اعمال‌شان در دنیا و آخرت بر باد می‌رود و ایشان یاران آتش می‌باشند و در آن جاویدان می‌مانند‏»‏.

در حدیث آمده است: «إنَّ اللهَ لا يَقبِلُ مِنَ العَمَلِ إلاّ ما كانَ خالِصاً وَ إبتَغي بِهِ وَجهَهُ.» .‏«‏بی‌گمان الله هیچ عملی را نمی‌پذیرد، مگر این‌که بنده آن را تنها برای خشنودی الله انجام دهد‏»‏ [۱۸۷].

در روایات صحیح آمده است که رسول اکرم صبیان فرمودند که شخص کافر در دنیا از پاداش اعمال نیک خود بهره می‌برد و در حالی وارد رستاخیز می‌شود، که هیچ پاداشی از اعمال نیکش باقی نمانده است. در صحیح مسلم و مسند احمد آمده است که‌ رسول اکرم صفرمودند:

«إِنَّ اللَّهَ لاَ يَظْلِمُ مُؤْمِنًا حَسَنَةً يُعْطَى بِهَا فِى الدُّنْيَا (وفي رواية: يُثابُ عَلَيها الرِّزقُ في الدُّنيا) وَيُجْزَى بِهَا فِى الآخِرَةِ وَأَمَّا الْكَافِرُ فَيُطْعَمُ بِحَسَنَاتِ مَا عَمِلَ بِهَا لِله فِى الدُّنْيَا حَتَّى إِذَا أَفْضَى إِلَى الآخِرَةِ لَمْ تَكُنْ لَهُ حَسَنَةٌ يُجْزَى بِهَا» [۱۸۸]. ‏«‏الله متعال در مورد اعمال نیک مومن ستم نمی‌کند. مومن هم در دنیا و هم در آخرت پاداش اعمال نیک خود را می‌بیند. اما کافر تمام پاداش اعمال نیک خود را در دنیا می‌گیرد و وقتی که به جهان آخرت می‌رود، هیچ اعمال نیکی برایش باقی نمی‌ماند‏»‏.

[۱۸۰] مجموع الفتاوی شیخ الاسلام (‏۴/۳۰۵)‏ [۱۸۱] التذکرة قرطبی (۲۲۵) [۱۸۲] محمود الفتاوی (‏۴/۳۰۵‏)‏ [۱۸۳] النهایة ابن کثیر (۲/۳۵‏)‏ [۱۸۴] التذکرة قرطبی (۳۰۹) [۱۸۵] مجموع الفتاوی شیخ الاسلام (۴/۳۰۵‏)‏ [۱۸۶] التذکرة قرطبی (۳۱۲) [۱۸۷] نسانی در باب جهاد از ابی امامه... [۱۸۸] سلسلة الاحادیث الصحیحه ‏(‏۱/۸۲‏)‏ و شماره آن (۵۳)