سیمای روز رستاخیز

فهرست کتاب

مطلب اول: خواری، افسوس و ناامیدی کافران

مطلب اول: خواری، افسوس و ناامیدی کافران

با درنگ و کندوکاو در نوشتارهای قرآن و گفتارهای رسول الله ص، در مورد صحنه‌های روز رستاخیز، بدان‌جا رسیدیم که کافران در آن روز با دشواری‌ها و گرفتاری‌های بسیار بزرگی روبرو می‌شوند.

اکنون به بیان برخی از آن صحنه‌ها، که برگرفته از آیات قرآن کریم می‌باشد، می‌پردازیم.

۱- الله متعال در بیان احوال کافران، هنگام بیرون آمدن از قبرها، چنین می‌فرماید:

﴿يَوۡمَ يَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ سِرَاعٗا كَأَنَّهُمۡ إِلَىٰ نُصُبٖ يُوفِضُونَ٤٣ خَٰشِعَةً أَبۡصَٰرُهُمۡ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۚ ذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمُ ٱلَّذِي كَانُواْ يُوعَدُونَ٤٤[المعارج: ۴۳-۴۴].

‏«روزی که شتابان از قبرها بیرون شوند، گویی که به سوی بت‌هایشان می‌شتابند!‏ ‏ در حالی که چشمان‌شان (از ترس) به زیر افتاده است و خواری ایشان را فرو گرفته است. این همان روزی است که بدیشان وعده داده می‌شد‏‏»‏.

اجداث، یعنی قبرها. آیه‌ی یادشده، سرعت بیرون آمدن کافران از قبرها را چنین ترسیم می‌کند که کافران در آن روز به سوی سرچشمه‌ی صدا (صور اسرافیل)، چنان می‌شتابند که در دنیا برای پرستش بت‌ها می‌رفتند؛ اما در روز ‏رستاخیز،‏ آن‌چنان که در دنیا هنگام رفتن به سوی بت‌ها خوشحال بودند، شاداب و خوشحال نیستند!!! بلکه امروز در حالتی بسیار خفّت‌بار، در حالی‌که چشمان‌شان به زیر افتاده و رسوایی آن‌ها را فرو گرفته است، دچار همان سرنوشتی می‌شوند که الله در دنیا بدان‌ها وعده داده بود.

۲- الله متعال می‌فرماید:

﴿فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ يَوۡمَ يَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَيۡءٖ نُّكُرٍ٦ خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡ يَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ كَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ٧ مُّهۡطِعِينَ إِلَى ٱلدَّاعِۖ يَقُولُ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا يَوۡمٌ عَسِرٞ٨[القمر: ۶-۸].

‏«‏پس از ایشان روی بگردان. روزی که فراخوان (الهی ایشان را) به سوی چیز ناخوشایندی فرا می‌خواند، با چشمانی فروهشته و به زیر انداخته (از شرمساری و خواری) از قبرها بیرون می‌آیند. گویی ملخ‌های پراکنده‌اند (که در گروه‌های بی‌سامان و بی‌هدف،) راهی هر جایی می‌شوند‏. شتابان به سوی فرا خوان ‏(الهی) می‌روند. کافران می‌گویند: امروز روز بسیار سختی است‏‏».‏

این آیه، آشکارا به مطلبی اشاره دارد که آیه‌ی پیشین بدان اشاره نمود. یعنی بیرون آمدن از قبرها، با چشمانی خیره، حالتی خوارگونه و شنابان به سوی صدایی که آنان را به سوی خود فرا می‌خواند. هم‌چنین، این آیه صحنه‌ی آشکارتری از زنده شدن و حرکت کافران در روز رستاخیز ارائه می‌نماید؛ آن‌جا که کافران را به ملخ‌هایی پراکنده مانند می‌کند، که بر هر سو دوانند و بیان می‌فرماید که مشرکان در آن روز، عاجزانه به سختی و دشواری جایگاه خود اعتراف می‌کنند:

﴿يَقُولُ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا يَوۡمٌ عَسِرٞ.

۳- نوشتار سوم بیان می‌فرماید، که کافران در روز رستاخیز به زیان خود درخواست هلاکت و نابودی می‌کنند و می‌پرسند: چه کسی ما را از خواب (قبر) بیدار کرده است؟.

﴿وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ يَنسِلُونَ٥١ قَالُواْ يَٰوَيۡلَنَا مَنۢ بَعَثَنَا مِن مَّرۡقَدِنَاۜۗ هَٰذَا مَا وَعَدَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَصَدَقَ ٱلۡمُرۡسَلُونَ٥٢[یس: ۵۱-۵۲].

‏«‏در صور دمیده می‌شود، به ناگاه آنان از قبرها بیرون آمده و به سوی پروردگارشان شتابان رهسپار می‌گردند. می‌گویند: ای وای بر ما! چه کسی ما را از خوابگاه‌مان برانگیخت‌؟! این همان چیزی است که الله گسترده‌مهر وعده داده بود و فرستادگان (الله در مورد آن) راست گفتند»‏.

هرگاه دوستان و آشنایان ابو محکم جسری، که حکیمی وارسته بود، نزد وی گرد می‌آمدند، آیه‌ی یادشده را تلاوت می‌کرد، به گریه افتاد و می‌گفت:

وهم و خیال موجب کاستن هول و هراس رستاخیز شده است. به الله سوگند، اگر مردم پیش از دمیدن صور دوم در خواب می‌بودند، همان‌گونه که در آیه‌ی مبارکه آن‌را خواب می‌پندارند، هنگام زنده شدن هرگز ندای «وای بر حال ما» را سر نمی‌دادند و با دیدن صحنه‌های خطرناک قیامت، هرگز به سؤال کردن رو نمی‌آوردند، روز رستاخیز با تمام خطرهای بزرگش بر آنان ثابت می‌شود، در عالم برزخ فقط درد می‌چشیدند و در قبر سزا می‌دیدند، ولی هرگز هنگام پایان درد و عذاب فریاد نزدند، اما با فرا رسیدن حادثه ی بزرگ رستاخیز ناله و دعا آغاز می‌کنند. اگر شدت و سختی رستاخیز نمی‌بود، هرگز عذاب قبر را کوچک نمی‌شمردند و آن‌را خواب تلقی نمی‌کردند. قرآن کریم، رستاخیز را این‌گونه به تصویر می‌کشد:

﴿فَإِذَا جَآءَتِ ٱلطَّآمَّةُ ٱلۡكُبۡرَىٰ٣٤[النازعات: ۳۴].

‏‏ ‏«‏هنگامی که بزرگترین رویداد ‏(‏و بلای سخت رستاخیز)‏ فرامی‌رسد»‏.

وی پس از تلاوت این آیه، به گونه‌ای گریست که ریش مبارکش خیس شد [۹۳].

۴- آیه‌ی دیگر، بیان می دارد که هنگام برخاستن از قبرها، آثار غم و اندوه بزرگی در چهره مردم نمودار می‌شود، چشمان‌شان از شدت ترس باز می‌گردد و در دل‌هایشان چیزی جز احساس ترس و وحشت وجو ندارد. الله متعال می‌فرماید:

﴿وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱللَّهَ غَٰفِلًا عَمَّا يَعۡمَلُ ٱلظَّٰلِمُونَۚ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمۡ لِيَوۡمٖ تَشۡخَصُ فِيهِ ٱلۡأَبۡصَٰرُ٤٢ مُهۡطِعِينَ مُقۡنِعِي رُءُوسِهِمۡ لَا يَرۡتَدُّ إِلَيۡهِمۡ طَرۡفُهُمۡۖ وَأَفۡ‍ِٔدَتُهُمۡ هَوَآءٞ٤٣[إبراهیم: ۴۲-۴۳].

«گمان مبر که الله از آن‌چه که ستمگران انجام می‌دهند بی‌خبر است. (نه، بلکه مجازات) آنان را به روزی می‌اندازد، که در آن روز، چشم‌ها (از ترس آن‌چه که می‌بینند) باز می‌ماند.‏ (ستمگران همچون اسیران، از هراس) سرهای خود را بالا گرفته و (به سوی ندادهنده) می‌شتابند و چشمان‌شان (از دیدن این همه عذاب هراسناک) فرو بسته نمی‌شود و دل‌هایشان (از اندیشه) تهی می‌گردد‏‏»‏.‏

استاد سید قطب، در تفسیر این آیه می‌گوید: این رسول الله صنبود که گمان ببرد که الله از کارهای ستمگران بی‌خبر است، بلکه آیه خطاب به کسانی است که ستمگران را در حال بهره‌مندی از نعمت‌های الهی می‌دیدند و از هشدار الله در حق آن‌ها نیز آگاه بودند، ولی روی دادن این هشدارها را نمی‌دیدند. سپس این آیه، زمانی را برای عذاب آن‌ها بیان می‌کند، که پایان کار دنیا بوده و دیگر مهلتی به آن‌ها داده نمی‌شود و آن‌ها هم نمی‌توانند از آن عذاب خود را نجات دهند. الله در روزی بسیار دشوار آن‌ها را عذاب می‌دهد، روزی که چشم‌ها از ترس خیره می‌شوند، سرگردان می‌مانند، به ترس و وحشتی گرفتار می‌شوند که توان دیدن و حرکت را از دست می‌دهند.

سپس استاد صحنه‌ی روز رستاخیز را، در اوج شلوغی و ازدحام، چنین به تصویر می‌کشد: شتابان به سوی صدا می‌روند، به هیچ چیز دیگری توجه ندارند و نگاه نمی‌کنند، سرهایشان را بدون اراده بلند کرده‌اند، توان حرکت آن‌ها را ندارند، از روی ترس به سوی آن‌چه که می‌بینند، حرکت می‌کنند، حتی به سوی خود هم نمی‌توانند نگاه کنند و بر اثر ترس، در دل‌شان هیچ آرزویی ندارند.

این است آن روزی که الله متعال ستمگران را تا رسیدن آن مهلت داده است. در آن روز ستمگران در میدان حشر گرد می‌آیند و این صحنه‌ی بیم‌ناک را می‌بینند و خود را مانند گرفتار شدن پرنده‌ای کوچک، در چنگال باز شکاری خطرناک، گرفتار می‌بینند.

﴿وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱللَّهَ غَٰفِلًا عَمَّا يَعۡمَلُ ٱلظَّٰلِمُونَۚ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمۡ لِيَوۡمٖ تَشۡخَصُ فِيهِ ٱلۡأَبۡصَٰرُ٤٢ مُهۡطِعِينَ مُقۡنِعِي رُءُوسِهِمۡ لَا يَرۡتَدُّ إِلَيۡهِمۡ طَرۡفُهُمۡۖ وَأَفۡ‍ِٔدَتُهُمۡ هَوَآءٞ٤٣

«رفتن با شتاب، با چشمانی بهت‌زده و خیره و قلبی آکنده از وحشت و خالی از هر آرزو و ادراکی، همه و همه، به هول وهراس خیره کننده‌ی روز رستاخیز اشاره دارد» [۹۴].

۵- قرآن کریم، ترس و هراسی که در روز رستاخیز کافران را فرا می‌گیرد، این‌گونه به تصویر می‌کشد:

﴿وَأَنذِرۡهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡأٓزِفَةِ إِذِ ٱلۡقُلُوبُ لَدَى ٱلۡحَنَاجِرِ كَٰظِمِينَۚ مَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ حَمِيمٖ وَلَا شَفِيعٖ يُطَاعُ١٨[غافر: ۱۸].

‏«‏آنان را از روز نزدیک بترسان. آن زمان که دل‌ها (از شدّت وحشت) به گلوگاه می‌رسند و تمام وجودشان آکنده از خشم و اندوه می‌گردد. ستمگران نه دوست دلسوزی دارند و نه میانجی‌گری که میانجی او پذیرفته گردد‏».

واژه‌ی «آزفة»، به معنای نزدیک شدن است و منظور نزدیک شدن زمان رستاخیز می‌باشد. روزی که دل‌ها ناراحت و دردمند هستند؛ هم‌چون کسی که قلبش به گلوگاه آمده است و بر آن فشار می‌آورد. به خاطر ترس و وحشت، وجودشان مملو از خشم و اندوه گشته است. اندوه بر آنان سنگینی می‌کند. آنان در این میدان مصیبت‌بار، دوستی را که در حق‌شان مهربان باشد نمی‌بینند و شفاعت کننده‌ای را پیدا نمی‌کنند که شفاعتش پذیرفته شود [۹۵].

۶- کسانی که در بارگاه الهی گنه‌کار و سرکش شناخته شده‌اند و در دنیا عبادت الله را به جا نمی‌آوردند و از فرمان الله سر باز می‌زدند، در حالی که در زنجیرند و لباسی از قیر بر تن دارند که آتش آن، چهره‌هایشان را پوشانده است، به بارگاه الهی آورده می‌شوند؛ چه حال اسف‌باری و سرنوشت بدی دارند:

﴿يَوۡمَ تُبَدَّلُ ٱلۡأَرۡضُ غَيۡرَ ٱلۡأَرۡضِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُۖ وَبَرَزُواْ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ٤٨ وَتَرَى ٱلۡمُجۡرِمِينَ يَوۡمَئِذٖ مُّقَرَّنِينَ فِي ٱلۡأَصۡفَادِ٤٩ سَرَابِيلُهُم مِّن قَطِرَانٖ وَتَغۡشَىٰ وُجُوهَهُمُ ٱلنَّارُ٥٠[إبراهیم: ۴۸-۵۰].

‏«روزی که زمین به زمین دیگری و آسمان‌ها (به آسمان‌های دیگری) تبدیل می‌شوند و آنان در پیشگاه الله یگانه‌ی مسلّط، نمایان می‌شوند.‏ در آن روز، گنه‌کاران را به هم بسته و در زنجیر می‌بینی، ‏ ‏ پیراهن‌های ایشان از قیر است و آتش صورت‌شان را فرا می‌گیرد».‏

طبری در تفسیر آیه‌های یادشده می‌فرماید: کسانی که به الله کفر ورزیدند و مرتکب شرک شدند، در روزی که زمین و آسمان‌ها دگرگون می‌شوند، به هم بسته و در غُل و زنجیر خواهی دید. دست‌ها و پاهایشان تا به گردن، در اصفاد بسته شده است. اصفاد از ریشه‌ی «صَفَد» است و به معنی غل و زنجیر می‌باشد [۹۶].

سرابیل: پیراهنی که می‌پوشند، قطران: ماده سیاه رنگ و قابل اشتعال و بدبویی که از گونه‌ای درخت بیابانی بیرون می‌تراود و شبیه قیر است و شتر گر را با آن می‌پوشانند. برخی می‌گویند: قطران به معنی مس گداخته است.

۷- در آن روز، خورشید آن‌قدر نزدیک می‌شود که فاصله‌اش با سر انسان فقط یک میل است. اگر انسان به عنوان موجودی فانی آفریده می‌شد، در آن روز از حرارت ذوب شده و به بخار تبدیل می‌شد؛ اما قانون الله بر این است که پس از مرگ، نابود نشود.

در آن روز، عرق انسان‌ها، بر روی زمین جاری می‌گردد، سپس پیرامون انسان را گرفته و به اندازه‌ی اعمالش او را در خود فرو می‌برد. در صحیح مسلم، از مقداد بن اسود سروایت شده است: از رسول الله صشنیدم که فرمود:

«تُدْنَى الشَّمْسُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنْ الْخَلْقِ حَتَّى تَكُونَ مِنْهُمْ كَمِقْدَارِ مِيلٍ». ‏«‏در روز رستاخیز، خورشید به آفریدگان نزدیک می‌گردد، به گونه‌ای که با برخی از انسان‌ها، به اندازه‌ی یک میل فاصله دارد‏»‏.

سلیم بن عامر می‌گوید: به الله سوگند، معلوم نیست که منظور از میل چیست؟ آیا همان میلی است که واحد اندازه‌گیری می‌‌باشد؟ یا میلی که در سرمه زدن چشم از آن استفاده می‌شود؟

رسول الله صدر ادامه فرمودند:

«فَيَكُونُ النَّاسُ عَلَى قَدْرِ أَعْمَالِهِمْ فِى الْعَرَقِ فَمِنْهُمْ مَنْ يَكُونُ إِلَى كَعْبَيْهِ وَمِنْهُمْ مَنْ يَكُونُ إِلَى رُكْبَتَيْهِ وَمِنْهُمْ مَنْ يَكُونُ إِلَى حَقْوَيْهِ وَمِنْهُمْ مَنْ يُلْجِمُهُ الْعَرَقُ إِلْجَامًا». «مردم به اندازه‌ی اعمال‌‌شان، در عرق خویش فرو می‌روند، برخی تا مچ پا، برخی تا زانو، گروهی تا گردن و گروهی دیگر دهان‌شان را عرق می‌گیرد» [۹۷].

در بخاری و مسلم، از ابن عمر سروایت شده است که رسول الله صفرمودند:

«يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ قَالَ يَقُومُ أَحَدُهُمْ فِي رَشْحِهِ إِلَى أَنْصَافِ أُذُنَيْهِ». ‏«‏‏روزی که مردمان در پیشگاه پروردگار جهانیان به پا خیزند، برخی از آن‌ها تا گوش در عرق خود ایستاده‌اند‏» [۹۸]‏.

در بخاری و مسلم، از ابوهریره سروایت شده است که رسول الله صفرمودند:

«يَعْرَقُ النَّاسُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى يَذْهَبَ عَرَقُهُمْ فِي الْأَرْضِ سَبْعِينَ ذِرَاعًا وَيُلْجِمُهُمْ حَتَّى يَبْلُغَ آذَانَهُمْ». ‏«‏در روز رستاخیز، مردم عرق می‌کنند، به طوری که عرق آن‌ها هفتاد ذرع در زمین فرو می‌رود و دهان‌شان را فرامی‌گیرد تا این‌که به گوش‌هایشان می‌رسد» [۹۹]. ‏

۸- هنگامی که کافران، خواری و عذابی را که بدان مبتلا شده‌اند می‌بینند، دچار حسرت و نارحتی فراوانی می‌شوند. الله متعال، رستاخیز را به خاطر همین رویداد روز حسرت می‌نامد:

﴿وَأَنذِرۡهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡحَسۡرَةِ إِذۡ قُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ وَهُمۡ فِي غَفۡلَةٖ وَهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ٣٩[مریم: ۳۹].

‏«‏‏و آنان را به روز حسرت هشدار بده. آن هنگام که کار از کار می‌گذرد و ایشان بی‌خبرند و (به رستاخیز) ایمان نداشته‌اند‏»‏.

کافران به خاطر شدت حسرت از سرپیچی از پیامبر و فرمانبرداری از دشمنان رسول الله ص، دست خود را به دندان گرفته و زانوی غم در آغوش می‌نهند:

﴿وَيَوۡمَ يَعَضُّ ٱلظَّالِمُ عَلَىٰ يَدَيۡهِ يَقُولُ يَٰلَيۡتَنِي ٱتَّخَذۡتُ مَعَ ٱلرَّسُولِ سَبِيلٗا٢٧ يَٰوَيۡلَتَىٰ لَيۡتَنِي لَمۡ أَتَّخِذۡ فُلَانًا خَلِيلٗا٢٨ لَّقَدۡ أَضَلَّنِي عَنِ ٱلذِّكۡرِ بَعۡدَ إِذۡ جَآءَنِيۗ وَكَانَ ٱلشَّيۡطَٰنُ لِلۡإِنسَٰنِ خَذُولٗا٢٩[الفرقان: ۲۷-۲۹].

‏«‏و در روزی که ستمگر (‏کفرپیشه)‏ دستانش را (از شدّت افسوس و پشیمانی) به دندان می‌گزد و می‌گوید: ای کاش! با رسول الله راه (بهشت را) برمی‌گزیدم.‏‏ ای وای! کاش من فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم، چون‏‏ پس از آن که قرآن به دستم رسید، مرا گمراه کرد. شیطان انسان را بسیار خوار می‌کند‏‏»‏.

۹- در آن روز، کافر یقین پیدا می‌کند که گناهش آمرزیده نمی‌شود و عذرش پذیرفته نمی‌گردد، در نتیجه از رحمت بی‌کران الهی ناامید می‌شود:

﴿وَيَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ يُبۡلِسُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ١٢[الروم: ۱۲].

‏«‏آن روز که رستاخیز برپا می‌شود، گنه‌کاران ناامید و سرگردان می‌شوند»‏.

۱۰- در روز هراسناک رستاخیز، کافران آرزو می‌کنند که الله آن‌ها را نابود کرده و به خاک تبدیل کند:

﴿وَيَقُولُ ٱلۡكَافِرُ يَٰلَيۡتَنِي كُنتُ تُرَٰبَۢا[النبأ: ۴۰].

‏«‏‏و کافر فریاد برمی‌آورد: ای کاش من خاک می‌بودم!‏‏»‏.

﴿يَوۡمَئِذٖ يَوَدُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَعَصَوُاْ ٱلرَّسُولَ لَوۡ تُسَوَّىٰ بِهِمُ ٱلۡأَرۡضُ[النساء: ۴۲].

‏«‏در آن روز، کسانی که کفر ورزیده‌اند و از فرمان پیغمبر سر برتافته‌اند، دوست دارند که زمین را بر روی آنان صاف می‌کردند»‏.

[۹۳] النهایة ابن کثیر (۱/ ۲۷۴) [۹۴] فی ظلال القرآن (۴/۲۱۱۱) [۹۵] قبلی (۶/۳۰۷۴) [۹۶] تفسیر ابن جریر الطبری (۱۳/۲۵۴) [۹۷] صحیح مسلم، کتاب الجنة، باب فی صفة القیامة (۴/۲۱۹۶)، شماره (۲۸۶۴) [۹۸] بخاری، کتاب الرقاق ، باب: قول الله تعالى : ﴿أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ٤. [المطففین: ۴]، فتح الباری، (۱۱/۳۹۲)، مسلم، کتاب الجنة وصفة نعیمها، باب: فی صفة یوم القیامة، (۴/۲۱۹۶)، شماره (۲۸۶۲) [۹۹] بخاری، کتاب الرقاق، باب: قول الله تعالى: ﴿أَلَا يَظُنُّ أُوْلَٰٓئِكَ أَنَّهُم مَّبۡعُوثُونَ٤.