کنیزی از قبیله بنو مؤمل
روزی حضرت ابوبکر از کنار کنیزی از قبیله بنو مؤمل گذشت که اسلام آورده بود و عمر بن الخطاب – که آنزمان هنوز مسلمان نشده بود – او را مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار میداد تا از اسلام باز گردد. آن شیر زن چون کوه استوار بر ایمانش ثابت قدم بود و شکنجه عمر را تحمل میکرد.
عمر از شلاق زدن خسته شده، برای چند لحظه دست نگه داشت و گفت: گمان نکن دلم به حالت سوخت و از روی شفقت و دلسوزی رهایت کردهام؛ بلکه دستهایم درد گرفته بازوهایم خسته شدهاند برای همین چند لحظه از شلاق زدنت دست نگه داشتهام".
حضرت ابوبکر صدیق س او را خریده آزاد کردند.
شما مردم اینها را خراب کرده اید، پس حالا چرا آزادشان نمی کنید؟!