حکایاتی طلایی از زندگی حضرت ابوبکر صدیق

فهرست کتاب

٩٧- ابوبکر! خداوند تو را ببخشاید!

٩٧- ابوبکر! خداوند تو را ببخشاید!

حضرت ربیعه اسلمی  س در حکایتی طولانی آورده است؛ من به پیامبر اکرم  ج خدمت میکردم. باری رسول الله  ج به من یک قطعه زمین بخشید و همچنین یک قطعه زمین هم به حضرت ابوبکر  س بخشید. مال دنیا آمد و خرابی‌هایش را نیز با خود آورد. بین ما دو نفر در یک درخت خرما اختلاف شد. من میگفتم که این در محدوده زمین من است و ابوبکر میگفت که نه، این جزء زمین من است. درباره این نخل بین من و ابوبکر بگو مگو شد، از دهن ابوبکر حرفی پرید که خودش از آن سخت ناراحت شده، پشیمان شد. او به من گفت: «يا ربيعة! رد علي مثلها حتى تكون قصاصا»." ربیعه! در عوض این حرفم توهم به من مثلش را بگو تا تقاصش را گرفته باشی".‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

من از انجام چنین کاری سرباز زدم. حضرت ابوبکر  س چون دید هیچ فایدهای ندارد گفت: «لتقولن أو لأستعدين عليك رسول الله  ج». "یا چنین حرفی به من زده تقاص حقت را میگیری یا اینکه خدمت پیامبر خدا  ج رفته از تو نزد ایشان داد خواهی میکنم".‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

من گفتم: من هرگز چنین کاری نمیکنم.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

حضرت ابوبکر  س به طرف رسول الله  ج براه افتاد. من هم پشت سرش آرام حرکت کردم. برخی از افراد قبیله من "بنو أسلم" نزد من آمده به من گفتند: "خدا از حضرت ابوبکر  س درگذرد! او نزد رسول خدا  ج از چه چیزی میخواهد بر علیه تو شکایت کند، در حالیکه هرچه بوده او به تو گفته. من گفتم: آیا شما میدانید این کیست؟ این ابوبکر صدیق  س است کسی که قرآن او را یکی از دو همراه "ثانی اثنین" نام نهاده. سردار مسلمانان و علامت عظمت و بزرگمنشی آن‌ها. مواظب باشید! ابوبکر متوجه شما نشود.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

اگر او ببیند که شما به کمک من آمدهاید ناراحت میشود، و نزد پیامبر خدا  ج شکایت خواهد کرد. رسول الله  ج از ناراحتی او خشمگین میشود. و از خشم آن دو خداوند ناراحت میشود. که در آن هیچ خیر و برکتی برای ربیعه نخواهد بود.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

آن‌ها از من پرسیدند چه کاری از دست ما برمیآید؟ من گفتم: شما برگردید.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

حضرت ابوبکر  س یکراست بطرف رسول الله  ج میرفت و من هم تنها آرام پشت سر او حرکت میکردم. ایشان خدمت رسول الله  ج رسیده حکایت را آنچنان که روی داده بود برای آنحضرت  ج تعریف کردند. رسول الله  ج پس از شنیدن حرف‌های ابوبکر  س به من روی کرده پرسیدند: «يا ربيعة! مالك وللصديق؟». ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

من گفتم: "ای پیامبر خدا، چنین و چنان شد، بعد ابوبکر به من حرفی زد که خودش ناراحت شد، ایشان به من گفتند که تو نیز همان حرف را همانطوری که من گفتهام به من بگو تا تقاص این اشتباه من شود. من از گفتن آن حرف سر باز زدم". رسول الله  ج فرمودند: «أجل! فلا ترد عليه ولكن قل: غفر الله لك يا أبابكر!»." بله تو کار درستی کردی! شما بدانصورت به او جواب نده ولی بگو: ابوبکر! خداوند شما را بیامرزد".[١٠٥]‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

من نیز گفتم: «غفر الله لك يا أبابكر!». "خداوند از تو دربگذرد ای ابوبکر!".

حضرت حسن بصری  / میفرمایند: حضرت ابوبکر به گریه افتاد و گریان از آنجا بازگشت.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

ای ربیعه! به او بد مگو، در حق او دعا کن: خداوند تو را بیامرزد ای ابوبکر!

[١٠٥]- مسند احمد، حدیث: ١٦٥٧٧.