حکایاتی طلایی از زندگی حضرت ابوبکر صدیق

فهرست کتاب

١١٤- امامت حضرت ابوبکر صدیق

١١٤- امامت حضرت ابوبکر صدیق

حضرت سهل بن سعد  س میگویند: پیامبر اکرم  ج برای پا در میانی و برقراری صلح و آشتی در بین افراد قبیله بنو عمرو بن عوف به نزد آن‌ها تشریف آورد. حضرت بلال  س نزد حضرت ابوبکر  س آمد و پرسید: آیا شما بر مردم نماز میگذارید؟ من اقامت کنم؟‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

حضرت ابوبکر صدیق  س برای نماز گذاردن و امامت آماده شد. تازه نماز را شروع کرده بودند که پیامبر اکرم  ج تشریف آورد. ایشان نیز در صف نمازگزاران ایستاد. مردم شروع کردند به کف زدن تا حضرت ابوبکر  س را متوجه تشریف فرمایی رسول الله  ج بکنند.

ابوبکر که در نهایت خشوع و فروتنی و خضوع و فرمانبرداری از حق با قلبی آراسته آرامش و ایمان نماز بجای میگذاشت هیچ متوجه کف زدن آن‌ها نشد. وقتی شور و غوغای مردم بالا رفت ایشان متوجه شد و به پشت سرش نگاهی انداخت؛ چون دید رسول الله  ج تشریف آورده و در صف ایستاده شروع کرد به عقب بازگشتن. رسول‌الله  ج به ایشان اشاره کردند که در جایشان بماند.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

حضرت ابوبکر  س از قدر دانی و احترام رسول الله  ج به او، شکر خداوند را بجای آورده، همچنان به عقب آمده به صف نمازگذاران پیوست. رسول الله  ج پیش رفته امامت نماز را بدست گرفتند. چون آن حضرت  ج از نماز فارغ شد، پرسید: ابوبکر! وقتی به شما گفتم امامت نماز را ادامه دهید چرا به عقب برگشتی؟ حضرت ابوبکر صدیق  س لب به سخن گشوده گفت: پسر ابوقحافه را چه که در حضور رسول اکرم  ج بر مردم امامت دهد!

سپس آن حضرت  ج از مردم پرسید: «أيها الناس ما لكم حين نابكم شيء في صلاتكم أخذتم في التصفيق، إنما التصفيق للنساء، من نابه شيء في صلاته فليقل: سبحان الله».

(ای مردم! شما را چه شده، تا موردی در نمازتان روی داد شروع کردید به کف زدن، کف زدن مال زن‌هاست، اگر برای کسی در نمازش مسئلهای پیش آمد بگوید:"سبحان الله").‬‬‬‬‬‬[١٢٥]‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

[١٢٥]- صحیح البخاری، حدیث: ٦٨٤، و صحیح مسلم، حدیث:٤٢١.