٦٤- پسر در میدان
حضرت ابوبکر صدیق در غزوه بدر چه شجاعتها و دلیریها و جانفشانیها که به نمایش نگذاشت! او در مبارزه با هر آنکسی که سد راه اسلام باشد شعلهای از عزم و رشادت و جوانمردی بود، حتی اگر آن سرکش فرزند عزیز و جگر گوشهاش باشد.
پسر ارشد ایشان عبدالرحمن تا بدان روز هنوز مشرف به اسلام نشده بود و در این جنگ در صف مشرکان مکه شمشیر میزد. او از جمله پهلوانان نامدار عرب به شمار میرفت، و در تیراندازی در بین قریشیان رقیبی نداشت. البته بعدها خداوند بر او منت نهاده به اسلام گروید، روزی او به پدرش گفت:" پدرجان! در جنگ بدر چند بار در تیر رس من قرار گرفتی، من از شما چشم پوشی کردم و دستانم را از کشتن شما بازداشتم". حضرت ابوبکر پس از شنیدن این حرف با ایمانی راسخ و قلبی آراسته توحید و خداپرستی فرمودند:
«لكنك لو اهدفت لي لم أمل عنك».
«اما اگر تو زیر شمشیر من میآمدی فورا گردنت را میزدم».[٧٤]
[٧٤]- السیرة النبویة، اثر/ ابن هشام: ٢/ ٢٢٨، ٤٥٧، البدایة والنهایة:٣/ ٢٧١، ٢٧٢. تاریخ الخلفاء اثر/ السیوطی، ص:٩٤.