حکایاتی طلایی از زندگی حضرت ابوبکر صدیق

فهرست کتاب

٢٠٥- نان و نفقه

٢٠٥- نان و نفقه

باری همسر محترم حضرت ابوبکر صدیق  س دلش میل حلوا کرد. حضرت ابوبکر صدیق  س به ایشان گفت: ما توان خرید حلوا نداریم!

فراموش نکنیم که حضرت ابوبکر صدیق  س پیش از خلافتشان تاجری موفق و نامدار بودند و مال و ثروت هنگفتی داشتند و در آسایش و راحتی زندگی میکردند! بخاطر مسئولیت‌های سنگین اداره مملکت ایشان مجبور شده بود از تجارت دست کشد، و از بیت المال حقوق بسیار ناچیزی دریافت میکرد که به سختی میتوانست مخارج زندگیش را تأمین کند.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

همسر ایشان گفتند: پس من هر روز از مخارج روزانه چیزی کنار میگذارم تا پس از مدتی بتوانم چند شیرینی هم آماده کنیم. حضرت ابوبکر با تعجب پرسیدند: بله! آیا شما می‌توانید چنین کنید؟! پس از گذشت چند روز مبلغ ناچیزی جمع شد که ممکن بود با آن حلوایی آماده شود. چون حضرت ابوبکر صدیق  س از این موضوع با خبر شد آن مبلغ را گرفته به بیت المال سپرد و به مسئول بیت المال گفت: از حقوق من مبلغی که قابل پس انداز بود را کم کن، چرا که با کمتر از این حقوق نیز ما میتوانیم بسازیم!‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬[٢٣٥]‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

[٢٣٥]- أبوبکر الصدیق، اثر/ علی الطنطاوی، ص: ٢٩٨.