١٧٨- نقش جوانان در دعوت و تبلیغ
حضرت ابوبکر س بر فرمانروی حضرت اسامه س بر سپاه اسلام اصرار میورزید، چرا که رسول الله ج او را فرمانده لشکر قرار داده بود. ابوبکر س نه تنها بر فرماندهی او اصرار داشت بلکه به همگان نشان داد که او را به عنوان سپه سالار لشکر اسلام قبول دارد. او این سخن را در دو مورد زیر به خوبی نمایان کرد: حضرت ابوبکر س پای پیاده در کنار مرکب حضرت اسامه میدوید. در حالیکه اسامه نوجوانی هیجده تا بیست ساله بیشتر نبود و ابوبکر پیرمردی شست ساله بود. او با وجود عظمت و هیبت و بزرگی خود در کنار اسب اسامه پای پیاده دوان دوان حرکت میکرد و به اسامه اجازه پیاده شدن از سواریش را نمیداد. اسامه از ایشان میخواست تا یا خود سوار شود و یا اجازه دهد او پیاده شود. ولی ابوبکر حاضر نبود هیچکدام را بپذیرد.
حضرت ابوبکر س با این تصور عملی و گویای خود در برابر سپاهیان ارتش به آنها فهماند که آنها نیز از ته دل اسامه را به عنوان فرمانده سپاه قبول داشته باشند. ایشان با این عمل خود از دلهای آنها آثار منفی وسوسه نوجوان بودن و بیتجربهای اسامه را پاک گردانید، گویا ایشان با پیاده دودیدنشان در کنار اسب اسامه برای سپاهیان این حقیقت را روشن کرد که؛ ای مردم! خودتان با چشمان باز بنگرید که من؛ ابوبکر صدیقم، خلیفه و جانشین رسول پاکم، امیر مؤمنانم؛ اما با وجود تمام این رتبهها و امتیازها و مقام و منزلتهای خدادادی پای پیاده در خاکهای صحرای داغ کنار اسب اسامه بدین خاطر میدوم که این عزیز گرامی را سرور و آقایم، رهبر و رهنمایم؛ حضرت محمد مصطفی ج، فرمانده و سپه سالار شما قرار داده است.[٢٠٣]
[٢٠٣]- قصه بعث جیش اسامة، اثر/ دکتر فضل الهی، ص:٥٢.