٥٦- دوستی رسول الله صلی الله علیه وسلم
در سفر هجرت چون بر در غار رسیدند حضرت ابوبکر صدیق س گفت: «یا رسول الله! کما أنت حتی استبرئ».
ای رسول الله! شما لطف نموده لحظهای در اینجا باشید تا من داخل غار شده همه جا را به دقت بنگرم، مبادا خطری متوجه شما شود.
حضرت صدیق متوجه سوراخی در غار شد. پاهایش را روی دهانه سوراخ نهاده عرض کردند:
«يا رسول الله! إن كانت لسعة أو لدغة كانت بي».
ای پیک الله! من پاهایم را جلوی این سوراخ میخ کردهام که اگر چنانچه حشرهای موذی در آن باشد مرا نیش بزند و گزندی به شما نرساند..
ایشان همیشه از این ترس داشتند که مبادا کسی در زندگی او کوچکترین آزار و اذیتی به پیامبر اکرم ج برساند، یا در پی ترور آن حضرت باشد. او همیشه آماده بود جان و مال و اهل و عیال خود را فدای پیامبر خدا ج کند. این جوش و خروش هر مسلمان واقعی ضامن حفظ اسلام است، و چگونه امکان دارد جوش و خروش صدیق اکبر چنین نباشد. مردی که در ارادت و عقیده، باور و ایمان، و محبت و عشق ورزیدن به رسول خدا ج از همه امت کوی سبقت را ربوده بود.[٦٥]
[٦٥]- منهاج السنة، اثر/ شیخ الإسلام ابن تیمیة: ٤/ ٢٦٣.