حکایاتی طلایی از زندگی حضرت ابوبکر صدیق

فهرست کتاب

٢٠٢- سرانجام دختران بی‌حیا!

٢٠٢- سرانجام دختران بی‌حیا!

در دوران خلافت ابوبکر صدیق  س فتنه دیگری نیز در یمن سربرآورد که ایشان با مشت آهنین آن‌را سرکوب کردند. پس از رسیدن خبر رحلت پیامبر اکرم  ج برخی از زن‌های یهودی بهمراه برخی از زن‌های نگونبخت حضرموت به مناسبت وفات آن حضرت  ج جشن‌ها و پایکوبی‌ها به پا کردند. آن‌ها به این مناسبت شب‌هایی پر از فسق و فجور و فساد و فحشا و بیحیایی و عریانی ترتیب دادند. در این مجالس همه را به فحشا و بیبندو باری تشویق میکردند. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

در این شب‌های تار فساد و بیبند و باری، آن‌ها همراه با شیطان و دار و دستهاش به رقص و پایکوبی پرداختند. شیطان و این زن‌های بیبند و بار، از انحراف مردم از دین اسلام و دعوت به سرکشی و طغیان بر علیه مسلمانان و جنگ با آن‌ها بسی خوشحال و شاد بود. این‌ها عاشقان بیبند و باری و تشنه فحشای دوران جاهلیت بودند. چون اسلام آمد با نظافت و پاکیزگی خود آن‌ها را از این بیهودگی‌ها و پستی‌ها و حیوان منشیها و شهوت پرستی‌ها بازداشت. این پاکیزگی و طهارت برای آن‌ها چون سیاهچال زندان‌های وحشتناک بود، گویا توان نفس کشیدن از آن‌ها سلب شده بود و آن‌ها در حال مرگ بودند. برای همین تا خبر وفات پیامبر پاکی و طهارت به آن حیوان صفتهای شهوتران رسید تمام کینه و حقد و دشمنی که در سینههایشان بر علیه اسلام و پیامبر انباشته بودند را به یکباره بیرون ریختند. دست‌هایشان را حنا بسته، دهل و سرنای خود را برگرفته شروع به رقص و پایکوبی و ترانه سرایی کردند. حکومت جدید أسود عنسی آرزوهای آن‌ها را برآورده کرد. بیشتر این زن‌ها از روسپیگران طبقه ثروتمند جامعه و بقیه از زن‌های یهودی بودند. بسیاری از منافع کلان هر دو گروه؛ سران و رؤسای یهود و سرداران عرب با تکه پاره کردن ستون‌های اسلام و برانداختن حکومت اسلامی گره خورده بود. تاریخ از این جنبش شهوتران و شورش بر علیه پاکی و طهارت، به نام " حرکة البغایا" – جنبش روسپیگران و زن‌های بیبند و بار – یاد میکند.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

آن‌ها نزدیک به سی نفر زن بدکاره بودند که در روستاها و دهات‌های حضرموت بسر میبردند. مشهورترین آن‌ها "هر بنت یامن" یهودی است. فحشا و زناکاری او ضرب المثل شده بود. عرب در وصف بدترین فساد و فحشاگری زنی میگوید: «أزنى من هر». "از هر هم زنا کارتر"!‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

گزارش‌های تاریخی میگوید مردهای بدکار و فاسد در زمان جاهلیت بارها نزد او میآمدند. به این زن‌های فاسد و بدکاره اجازه داده نمیشد آزادانه به هر جا حرکت کنند تا مبادا همه جامعه را به فساد کشند. خبر آن‌ها به حضرت ابوبکر صدیق  س رسید. فردی از یمنی‌ها چند بیت شعر نوشته به دست کسی داد تا آن‌را به امیر المؤمنین برساند، مفهوم آن ابیات شعر چنین بود:‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

" چون خدمت ابوبکر حاضر شوی، بدو برسان که زن‌های بدکاره چه کارها که نکردهاند؟! با رقص و پایکوبی و ترانه وفات رسول الله  ج را جشن گرفتند و دست‌هایشان را حنا بستند. شمشیر تیز و برانت را چون رعد برق بر دست‌های پلید جنایت آن‌ها فرود آور".‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

حضرت ابوبکر برای استاندار آنجا "مهاجر بن أبی أمیه" نامهای نوشته بدو دستور داد تا فورا با احتیاط و بشدت با آن زن‌های فاحشهگر برخورد کند. در نامه چنین آمده بود: " چون نامه من به شما رسید با دستههای سوارکار و پیاده نظام خود بطرف این زن‌های بدکاره حرکت کرده دست‌های خیانتشان را قطع کن. اگر کسی سد راهتان شد، او را با دلیل و برهان آگاه سازید و به بزرگی جنایتی که مرتکب میشود او را مطلع نمائید و یادآوری کنید سد راه بودنش به معنای حمایت از گناه و جرم و اعلام دشمنی با اسلام است. اگر از راهتان کنار رفت عذرش را قبول کرده از او درگذرید و اگر چنانچه بر موقفش پا فشاری کرده مانع حرکت شما شد با او نیز بجنگید. بدون شک پروردگار عالم نقشه خائنان را بر باد میدهد و آنان را یاری نخواهد کرد".‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

حضرت مهاجر بن أبی أمیه فورا پس از خواندن نامه خلیفه رسول الله  ج جوانان و دستههای اسب سوار خود را بسیج کرده به طرف این زن‌های پلید و فسادکار حرکت کرد. گروه‌هایی سرکش، از حضرموت و کنده سد راه او شدند. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

ایشان بسیار تلاش کردند تا آن‌ها را بفهماند جلوی راه حق را نگیرند، برخی حرف‌های او را فهمیده بازگشتند، ولی خون جلوی چشم بیشتر این قلدرها را گرفته بود، آن‌ها تشنه کشت و کشتار بودند. مسلمانان در یک درگیری سخت شکست عبرتناکی به آن‌ها دادند و دست پلید و خیانت آن زن‌های بدکاره و روسپیگران شهوتران را از جامعه بریدند. بیشتر آن‌ها کشته شدند و برخی بسوی کوفه متواری گشتند. آن‌ها در سایه عدل اسلام به سزای ننگ اعمالشان رسیدند. امیر مسلمانان آن‌ها را دستگیر کرده حد و سزای سرکشی را بر آن‌ها جاری ساخت.[٢٣٢]‬‬‬

در تاریخ از حرکت زن‌های یمنی بنام "حرکة البغایا" یعنی جنبش زن‌های بدکاره یاد می شود‬‬‬‬‬‬‬

[٢٣٢]- بنگرید به: حرکة الردة، اثر/ دکتر علی العتوم، ص: ١٨٤.