امور زیر برداشت بنده از سخنان ایشان را تایید میکند
۱- گفتهی ابن السبکی که میگوید: هیچ گناهی گرچه صغیرهی اشتباهی هم باشد از ایشان سر نمیزند. نامبرده واژهی ذنب: گناه را انتخاب نموده است. حال آنکه اهل سنت اتفاق نظر دارند: هرچه از روی اشتباه صادر میشود دارای کیفر نیست پس گناه هم قلمداد نمیگردد.
گفتهی وی بر اساس مذهب نظام ـ به خاطر همگامی با وی ـ صحیح است گو اینکه میگوید: اگر فرض کنیم: آنچه از روی اشتباه صورت میپذیرد گناه محسوب میگردد ـ چنانکه نظام معتقد است ـ، صدور آن از ایشان ممتنع است.
۲- آغاز عباراتی که از قاضی عیاض نقل کردیم.
۳- نقل قول ابن السبکی از قاضی مبنی بر منع صدور گناه اشتباهی از ایشان.
با وجود آنکه ـ بدون تردید ـ بر آنچه ما از قاضی نقل کردیم اطلاع داشته است.خلاصه: مذهب این گروه از ائمه این است که: چیزی که موجب کیفر گردد از پیامبران سر نمیزند و حمل مذهبشان بر آنچه گفته شد بهتر از باقی گذاشتن آن بر ظاهر فاسدش میباشد.
سپس، اهل تشیع همان دلیل عقلی که در بحث عصمت پیش از بعثت بدان استناد کردند, به عنوان دلیل برای اثبات مذهب خویش آوردهاند و تو قبلاً دریافتی که: سر زدن صغیرههای غیر خستآور موجب ایجاد تنفر و انزجار نمیگردد؛ پس دلیلشان در آن راستا کافی نیست.
استاد ابو اسحاق (چنانکه در تفسیر قرطبی ۱/۳۰۸ آمده) معجزه را مورد استناد قرار داده است.که قبلاً راجع به توجیه استدلال بدان در حین بحث از عصمت ایشان از کفر سخنان به میان آوردیم.
جلالالدین محلی در شرح جمع الجوامع ۲/۶۵، چنین استدلال میکند: چون پیامبران نزد خداوند دارای احترام و شخصیت بودند و آن موجب میشود: ایشان را از صدور هر نوع گناهی از آنان مبرا و پاک نگه داشت. میتوان گفت: صدور گناهان صغیرهی غیر خستآور اشتباهی با این جایگاه و منزلت منافاتی ندارد.