آیا جایز است راجع به چیزی که بر آنان فرود نیامده آگاه نباشند؟
دربارهی پیامبران شرط نیست، آن هم بخاطر عدم آگاهی آنان نسبت به برخی از امور، چونکه چیزی راجع به این موضوع بر آنها نازل نشده، مانند پیشهها وصنعتهای مختلف و امور مربوط به کشاورزی و علوم ریاضی، و نه از اعتقاد و نقطه نظرشان راجع به آنها بر خلاف واقعیت، عصمت داشته باشند و ننگ و نقصی متوجه ایشان نمیشود، چه همهی جد و جهدشان حول محور آخرت و مسایل مربوط بدان و امور و قوانین شریعت، میچرخد که امور دنیوی در تضاد با آنها میباشند. بر عکس دیگران آنهایی که:
﴿يَعۡلَمُونَ ظَٰهِرٗا مِّنَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَهُمۡ عَنِ ٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ غَٰفِلُونَ٧﴾[الروم: ۷].
(تنها ظاهر و نمادی از زندگی دنیا را میدانند، و ایشان از آخرت کاملاً بیخبرند.)
ولی نمیشود گفت: ایشان به کلی از امور دنیایی بیخبراند زیراچنان چیزی به غفلت و حماقت میانجامد که آنان از آن مبرا و پاک هستند؛ بلکه به سوی ساکنان دنیا فرستاده شده و تدبیر امور، هدایت و دقت در مصالح دینی و دنیاییشان به ایشان واگذار گشته است و این امر با بیآگاهی کلی تحقق نمییابد؛ احوال و زندگی پیامبران هم ـ در این زمینه ـ مشخص و شناخت و آگاهیشان بدانها مشهور میباشد. [۲۰۱]بنابراین گفتهی قاضی ابوبکر ـ به نقل از صاحب المسایره ـ ۱۲۹ ـ که میگوید: از لحاظ عقلی جایز است: پیامبران هیچ شناختی راجع به هیچیک از مصالح و مفاسد دنیا و پیشهها وصنعتها نداشته باشند، جای نقد و تامل است.
و عقلاً جایز است: پیامبری از شریعتها و قوانین پیامبران پیش از خود، زبان همهی آنهایی که به سوی ایشان فرستاده شده جز زبان ملتش و برخی مسائلی که فقیهان و متکلمان اقتباسشان کردهاند و بیآگاهی از آنها لطمهای به توحید و اصول عقاید نمیزند، اطلاعی نداشته باشند سپس نویسندهی المسایره سخنان قاضی را این چنین نقد و بررسی میکند: بدون شک مراد از بیآگاهی پیرامون برخی مسائل به خاطر این است که به نظرشان نیامده است، ولی اگر به نظرشان آمد باید از احکام آنها آگاه و هرگاه در آنها به اجتهاد پرداختند اصابه کنند. و... [۲۰۲]
میگویم: بلکه قاضی در الشفا میگوید: و اما چیزهایی که پیامبر عزم خود را بر آنها جزم نکرده بود ـ از امور رخدادهای شرعی چیزی از آنها نمیداند جز آن اندازه که خداوند تدریجاً به وی آموخته باشد تا به مجموع آنها به وسیلهی وحی و یا اجازهی خداوند بدو که آن را شروع کند، آگاهی پیدا کند. در بسیاری از آنها منتظر پیام خدا بود ولی از دنیا نرفت تا علم به همهی آنها برای از میان برداشتن تردید و نادانی نزد او استقرار یافت.
به طور کلی: بیخبری از تفاصیل شریعتی که مامور دعوت به سوی آن شده است درست نمیباشد. [۲۰۳]
[۲۰۱] - (الشفا ۲/۱۰۷ـ ۱۰۸). [۲۰۲] - (المسایره ـ ۱۲۹). [۲۰۳] - (شرح المسایره ـ ۱۰۸ و ۱۰۹).