نگاهی به اعتبار و جایگاه سنت

فهرست کتاب

دلیل اول: عصمت(لغزش ناپذیری)

دلیل اول: عصمت(لغزش ناپذیری)

پیشتر روشن شد که حضرت محمد در ابلاغ وحی با اجماع امت از اشتباه و سهو و گناه عمدی معصوم است. و گروهی که از جهت عقلی معتقد به خلاف این اصل هستند اجماع دارند که فوراً خداوند اشتباه او را گوش زد می‌کند و آن را تأیید نمی‌فرماید.

بنابر این لازمه عصمت این است که هر خبری از رسول الله ج به صحت برسد صادق و خدشه ناپذیر است و لازم الاجرا و قابل تمسک می‌باشد.

با این دلیل اقوال رسول اکرم در مورد قرآن و حتی احادیث قدسی پذیرفته می‌شود، مثلا اگر در سنن ابو داود و ترمذی از مقدام بن معدیکرب روایت می‌شود. «هان! اگاه باشید کتاب خدا و نمونه آن به من داده شده است، اگاه باشید شاید مردی متکبر بر روی صندلی بشیند و بگوید: قرآن را بگیرد حلالش را حلال و حرامش را حرام بدانید اما اینگونه نیست حرام رسول اکرم هم مانند حرام قرآن معتبراست» را باید تصدیق کنیم.

یا حدیث حذیفه «این جبرئیل است که به من گوشزد کرد: که هیچ نفسی نمی‌میرد تا رزقش تمام نشود. هر چند لازم با شد به تأخیر بیفتد، پس پرهیزگار باشید و رزق و روزی حلال به دست آورید و به تأخیر انداختن رزق شما را به گناه وادار نکند، چون نعمت خدا فقط با طاعت یافت می‌شود»

همه این روایات از انسانی معصوم روایت شده اند، پس وحی دو گونه است:

کتاب خدا که تلاوت می‌شود و معجزه است.

معجزه نیست و در عبادت به جای نمی‌آید.

نوع دوم بر اساس نظر محلی و ابن حجر اگر لفظش از خدا و مفهومش از رسول باشد حدیث قدسی، ولی اگر مفاهیم از خدا و لفظش از رسول باشد حدیث نبوی است.

در نتیجه هردو نوع آن، وحی از طرف خداوند نازل شده و تا روز قیامت و انقراض عالم برای مردم حجت و برهان هستند.

دوباره با لغزش ناپذیری (عصمت) در تبلیغ حکم حدیث «انما الاعمال بالنیات»و «البینة علی المدعی و الیمین علی من انکر» و «بنی الاسلام علی خمس»ثابت می‌شود.

و همچنین حدیث «ای مردم من تنها چیزی را به شما دستور می‌دهم که خدا دستور داده است و از چیزی شما را باز می‌دارم که خدا از آن نهی فرموده است» ثابت می‌گردد.

چون این احادیث و نمونه آنها روایات معصوم از دروغ هستند،و ما را راهنمایی می‌کنند که رسول خدا اوامر و نواهی خداوند را ابلاغ می‌نماید.

اگر حدیث «همانگونه نماز را اقامه کنید که من آن را بر پا می‌دارم » ثابت شد، تمام کردار و گفتار ایشان در مورد نماز حجت است، یا اگر حدیث «مناسک را از من بگیرید» به صحت رسید در تمام افعال و گفتار حج، رسول اکرم دنبال خواهد شد.

دوباره با عصمت حدیث عربال بن ساریه در مورد حکومت داری ثابت می‌گردد «شما را به تقوا و پرهیزگاری و گوش فرا دادن و اطاعت کردن سفارش می‌کنم، هر چند امیر شما عبد حبشی باشد، هر کس از شما زنده بماند اختلافات فراوانی را خواهد دید ولی شما به سنت من و جانشینان راستین و هدایت یافته‌ام اقتدا کنید و آن را با دست و دهان بگیرید هوشیار با شید که بدعت وارد دین شما نشود چون هر درست شده‌ای بدعت است و هر بدعتی گمراه و هر گمراهی در آتش است».

اگر با عصمت موضوع حجیت ثابت شد کردار و گفتار و تأییدات رسول هم حجت می‌گردند.

مثلا: گفتار رسول اکرم ج در حجة الوداع که ابو عبدالله حاکم از ابن عباس آن را روایت کرده، حجت و برهان است «رسول خدا در حجة الوداع خطبه دادند و فرمودند: شیطان مأیوس شده که در خاک شما عبادت شود. ولی به کمتر هم خشنود است هر چند شما آن را نا چیز می‌پندارید از آنها هم دوری کنید من چیزی را برای شما جا گذاشته‌ام اگر به آن تمسک جویید هرگز گمراه نخواهی شد: کتاب خدا و سنت رسول اکرم».

و همچنین گفتار ایشان در مسلم و بخاری و ابو داود و ابن ماجه حجت است که می‌فرماید: «هر کس در دین چیزی پدید آورد که دستور ما برآن نباشد مردود است» چون این دو حدیث از کسی روایت شده‌اند که در دائره حمایت پروردگار به سر می‌برد و برای امت اسلامی بیان می‌دارد که در سنت کردار و گفتار و تأییدات رسول اکرم گمراهی و لغزش وجود ندارد بلکه رها کردن سنت حضرت و عمل کردن بر خلاف آن، دروازه‌هایی هستند برای فرو رفتن در منجلاب گمراهی و تاریکی.

ان شاء الله در بحث سنت به احادیث بیشتری اشاره خواهیم کرد، پس نگذار عقلت بازیچه‏ی شیطان قرار گیرد.

از همه این مطالب متوجه می‌شویم که تنها عصمت در اثبات انواع سنت کافی است اما ترجیح دادیم برای تأکید توضیحات بیشتری بیان کنیم.

عصمت رسول اکرم در مورد ابلاغ احکام، کمتر از عصمت در مورد اخبار و احادیث نیست؛ چون تبلیغ احکام همانگونه که توسط گفتار صورت می‌گیرد با کردار و تقریر هم امکان پذیر است و تمام انواع آن تبلیغ می‌باشد همانگونه که بیان کردیم؛ پس عصمت در تبلیغ شامل تمام احادیث و اخبار می‌شود و همه اقوال و افعال و تقریرات رسول اکرم حجت هستند.

صدور گناه از رسول اکرم جائز نیست، حتی در مذهب مخالفین این اصل با هشدار فوری ربانی و عدم اقرار بدان مشروط است. اگر رسول اکرم کاری را انجام داد و هدفش از انجام آن ابلاغ دین نباشد مانند نوع خوردن و نوشیدن یا کردار و گفتار دنیوی را تأیید کرد و خداوند هم آن را تأیید فرمود به معصوم بودن رسول در این مسائل یقین داریم، یا حداقلاینکه این مسایل مکروه نیستند.

هدف از حجیت بودن افعال و گفتار دنیوی و وجوب یا سنت آنها نیست تا در مورد آن به مناقشه بپردازیم، بلکه نهایتاً حکمش مکروه نبودن یا مباح بودن است.

هچنین اوامر و نواهی مسائل غیر دینی وجوب و سنت نیستند بلکه تنها راهنمای عالمی است از اینکه مبادا به نادانی بیفتد.

و حجیت این مسائل بر معنی لغوی حجت استعمال نمی‌شود. بلکه دلالت بر مباح بودن صدور چنین گفتار و کرداری از رسول اکرم می‌کند؛ و‏ اجتهادات رسول اکرم دچار اشتباهات نمی‌شود واگر بنابر مذهب قاضی به لحاظ عقلی اشتباه ممکن باشد، هشدار ربانی و بیان وحیانی نمی‌گذارند اجرا شود.

اما اگر اجتهاد صورت گرفت و خداوند با وحی حیات بخش خودش آن را تأیید کرد بدون شک قابل قبول و اجرا است