شبهه سوم
بعضی دلائل وارده از سنت به تقدیم قرآن دلالت دارند مانند حدیث معاذ که پیامبر خطاب به او میفرماید: چگونه قضاوت میکنید میگوید: با قرآن اگر در آن یافت نشد در سنت و اگر در آن هم پیدا نکردم بدون کوتاهی اجتهاد میکنم.
یا حدیث عمر به شریح میگوید: «نگاه کن آنچه از قرآن برایت بیان شد و از هیچکس نپرس، سپس اگر در کتاب خدا مسأله بیان نشد از سنت پیامبر پیروی کن» یا نمونه این روایت از ابن مسعود و ابن عباس. [۴۷۵]
جواب: بعضی آن حدیث را موضوع میدانند [۴۷۶]و اگر حدیث صحیح باشد باید ایگونه تأویل شود که قرآن آسانتر است و زودتر به موضوع میپردازد بدونه شک استخراج حکم از قرآن نسبت به سنت آسانتر است.
این تأویل واجب است: چون سنت متواتر بر ظاهر قرآن مقدم است و خود معاذ این را از رسول اکرم مشاهده کرده است و اگر خبر آحاد هم باشد احتمال دارد خبر قطعی الدلاله باشد، وقتی آیهی قرآن ظنی الدلاله باشد پس آیه و حدیث واحد مثل هم هستند و درست نیست بدون در نظر گرفتن قواعد ترجیح یکی از آنها را بر دیگری ترجیح دهیم. اما کلام عمر به شریح باید بر نص واضح الدلالهای حمل شود که هیچ سنتی معارض او وجود ندارد و همچنین باید فراموش نکنیم کلام عمر حجت نیست.
[۴۷۵] - موافقات ج ۴ ص ۷ – ۸. [۴۷۶] - البته حدیث موضوع نیست بلكه كاملاً صحیح است..