۲ – اثبات استقلال سنت در تشریع
خداوند ما را مکلف به پیروی و اجرای سنت مستقل فرموده است و چند امری به این اصل دلالت میکنند.
۱- عموم عصمتی در تبلیغ تمام احکام دین که توسط معجزه ثابت شده است، روایاتی که دال بر احکامی هستند که قرآن در مورد آنها سکوت اختیار کرده از این مقوله هستند، چون خداوند بدان اقرار کرده، یعنی حکم رسول اکرم را پذیرفته و آن را به مثابه حکم خودش قرار داده و هر چیزی این گونه باشد عمل کردن بدان واجب است.
۲- عموم آیاتی که دال بر حجیت سنت هستند این آیات حجیت سنت را ثابت میکنند خواه مؤکد باشد یا مبین یا مستقل. آیات به اندازهای فراوان هستند که مفید یقین میباشند حتی آیه:
﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيۡنَهُمۡ ثُمَّ لَا يَجِدُواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَرَجٗا مِّمَّا قَضَيۡتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسۡلِيمٗا٦٥﴾[النساء: ۶۵].
(ولى چنین نیست به پروردگارت قسم که ایمان ندارند مگر آنکه تو را در مورد آنچه میان آنان مآیه اختلاف است داور گردانند، سپس از حکمى که کردهاى در دلهایشان احساس ناراحتى [و تردید] نکنند، و کاملا سر تسلیم فرود آورند).
، آشکارا به سنت مستقل اشاره میکند، و قبلاً تفسیر شافعی و سبب نزول آیه را بیان کردیم که به استقلال آن اشاره میکنند.
امام شاطبی این ایه و ایات عام دیگری را ذکر میکند و چگونگی استدلال به آنها را به گمان خودش بیان مینماید سپس از این نوعبرداشتها اعتراض میگیرد ما در اینجا عین عبارات امام را ذکر میکنیم.
ایشان بعد از این آیه میفرماید: [۴۸۲]
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِيلًا٥٩﴾[النساء: ۵۹].
(اى کسانى که ایمان آوردهاید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [نیز] اطاعت کنید پس هرگاه در امرى [دینى] اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید این بهتر و نیکفرجامتر است).
ارجاع به خدا یعنی ارجاع به کتاب، و ارجاع به رسول یعنی ارجاع به سنت بعد از فوت پیامبر، چون خداوند میفرماید:
﴿وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَٱحۡذَرُواْۚ فَإِن تَوَلَّيۡتُمۡ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ٩٢﴾[المائدة: ۹۲].
(و اطاعتخدا و اطاعت پیامبر کنید و [از گناهان] برحذر باشید، پس اگر روى گرداندید بدانید که بر عهده پیامبر ما فقط رساندن [پیام] آشکار است).
این ایه و آیات دیگری که پیروی از خدا و رسول را در کنار هم قرار دادهاند بر این دلالت دارند که دستورات و منهیات خدا در قرآن و دستورات و منهیات پیامبر در غیر قرآن (یعنی سنت )بیان شدهاند چون اگر در قرآن وجود میداشتند همان اطاعت و پیروی از خدا شامل آن هم میشد ولی خداوند میفرماید:
﴿لَّا تَجۡعَلُواْ دُعَآءَ ٱلرَّسُولِ بَيۡنَكُمۡ كَدُعَآءِ بَعۡضِكُم بَعۡضٗاۚ قَدۡ يَعۡلَمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنكُمۡ لِوَاذٗاۚ فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ٦٣﴾[النور: ۶۳].
(خطاب پیامبر را در میان خود مانند خطاب بعضى از خودتان به بعضى [دیگر] قرار مدهید، خدا مىداند [چه] کسانى از شما مخفیانه [از نزد او] مىگریزند، پس کسانى که از فرمان او تمرد مىکنند بترسند که مبادا بلایى بدیشان رسد یا به عذابى دردناک گرفتار شوند).
در این آیه پیروی در چیزی را به رسول اکرم تخصیص داده است و این چیز همان سنت میباشد و خداوند در آیات دیگری میفرماید:
﴿مَّن يُطِعِ ٱلرَّسُولَ فَقَدۡ أَطَاعَ ٱللَّهَۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ عَلَيۡهِمۡ حَفِيظٗا٨٠﴾[النساء: ۸۰].
(هرکس از پیامبر فرمان ببرد در حقیقتخدا را فرمان برده، و هرکس رویگردان شود؛ ما تو را بر ایشان نگهبان نفرستادهایم).
یا آیه :
﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ٧﴾[الحشر: ۷].
(و آنچه را فرستاده [او] به شما داد آن را بگیرید، و از آنچه شما را باز داشت بازایستید، و از خدا پروا بدارید که خدا دارای کیفر سخت است).
دلایل قرآنی بر این دلالت میکنند که تمام دستورات و منهیات رسول اکرم ج ملحق به قرآن هستند پس باید حتماً افزون بر قرآن باشند.
امام سپس خودش این گونه جواب میدهد که «اگر قرار دهیم که سنت مبین کتاب باشد پس لازم است سنت یا مبین کتاب باشد یا مبین غیرکتاب پس مبین سنت یکی از دو احتمال مذکور میباشد اگر انسان مکلف به مقتضای بیان قرآن عمل کند خداوند را اطاعت کرده است و از رسول اکرم ج هم پیروی کرده چون به بیان ایشان گوش داده است و اگر مخالف بیان رسول خدا عمل کند از خداوند نافرمانی کرده است چون مخالف بیان بوده و همچنین مخالف رسول اکرم ج است چون تبین ایشان را نپذیرفته در نتیجه تفکیک دو پیروی مستلزم تباین بین دستور خدا و رسول نیست. [۴۸۳]
و در آیات قرآنی دلیلی وجود ندارد که دال بر این باشد انچه در سنت آمده مخالف مطالب قرآن هستند، بلکه به عکس آن دو در معنی با هم متفق میباشند؛ اصلا امکان ندارد که پیروی و عدم پیروی از دو جهت باشند بلکه پیروی و عدم پیروی هردو در یک جهت قرار گرفته اند، تنها این نوع سنت باقی میماند که حکم مستقلی دارد و مبین قرآن نیست و اصل آنها در قرآن یافت نمیشود که ان شاء الله بعداً این مسئله را توضیح خواهیم داد.
[۴۸۲]. ج ۴ ص ۱۴. ۱۵ [۴۸۳]. ج۴ ص ۱۹. ۲۰