حفظ از نوشتن مفیدتر است
توضیح این مسأله: معمولاً حفظ همراه درک و فهم است تا برای فراموش نکردن مفید باشد، و مدام انسان برای فراموش نکردن آن را تکرار میکند و همچنین حفظ کردن مسائل در هر وقت و مکانی همراه انسان است و میتواند در هر حالی بدان مراجعه کند ودیگر نیازمند حمل کتاب و صحیفه نیست؛ ولی نوشتن معمولاً همراه درک و فهم نیست و چون با این امید که بعداً آن را درک میکنم، او را با عجله و شتاب مینویسد ولی برای مراجعه و فهم آن فرصت ندارد یا نمیتواند آن را بفهمد و کسی هم وجود ندارد که به او یاد دهد؛ و از این بدتر معمولاً کسی که حدیث را نوشته دیگر چنان انگیزهای ندارد تا بدان مراجعه کند و نمیتواند همیشه آن را همراه خود بردارد، و نمونه چنین فردی که آن را برداشته ولی فهم نکرده مانند الاغی هستند که کتاب را بر میدارند، ولی چیزی از بار خود نمیدانند، پس نوشتن موجب نابود شدن علم و انتشار جهل و نادانی میشود.
کلام ابراهیم نخعی تو را به مطالب گذشته راهنمایی میکند که میگوید: «ننویسید و بر آن اعتماد کنید» یا قول دیگرش «ممکن نیست کسی از خداوند علم بخواهد ولی دعوتش اجابه نشود، همچنین ممکن نیست کسی علم را بنویسد و بر آن اعتماد و اتکاء نکند».
یا اوزاعی میگوید: «این علم تا در دهان رجال باشد شریف و مبارک است ولی اگر وارد کتاب شد شرفش را از دست میدهد».
یا بعضی از اعراب میگویند: «یک کلمه در حافظه از ده کلمه درون کتاب بهتر است» یا قول یونس بن حبیب هنگام شنیدن این شعر:
استودع العلم قرطاساً فضيعه
وبئس مستودع العلم القراطيس
«علم در کاغذ ضائع میشود بدترین نوع نگهداری علم در کاغذ است».
گفت: «خدا آنها را بکشد علم از روح است و مال و دارائی از بدن پس حمایت کننده علم روح و حمایت کنند مال بدن است».
یا خلیل بن احمد میگوید:
بئس العلم ما حوي القمطر
ما العلم الا ما حواه الصدر
«علم آن نیست که در صندوق باشد بلکه علم آن است که در سینه باشد».
یا قول ابی عتاهیه:
من منح الحفظ وعي
من ضيع الحفظ وهم
«به هرکس حفظ بخشیده شود به خاطر میسپارد و هرکس حفظ را ضائع کند دچار اشتباه میشود».
یا منصور الفقیه میگوید:
علمي معي حيثما يميت احــــــمله
بطني وعادلــــــــه لا بطن صندوق
ان كنت في البيت كان العلم فيه معي
او كنت في السوق كان العلم في السوق
«علمم همراه خودم است و هر کجا بروم آن را حمل میکنم شکمم ظرف علم است نه صندوق، اگر در خانه باشم با من است و اگر در بازار باشم در بازار است».
با توجه به بیانات گذشته متوجه شدیم که حفظ از کتابت بهتر است و یکی از انگیزههای مکروه دانستن کتابت نزد اصحاب و تابعین که بیان شد از همین نقطه سرچشمه میگیرد، چون آنها میترسند با اتکاء بر نوشتن علم ضائع گردد و نوشتهها دقیقاً فهم نشوند.