اختلاف لفظی و حقیقی
با بررسی این مأخذها متوجه میشویم که اختلاف ما با صاحبان پنج مأخذ اول لفظی است، چون میگویند سنت با معانیی از معانی قرآن تأیید شده است، نه اینکه بر هر حدیثی نص قرآنی وجود دارد، هر چند نص قرآن اجمالی هم باشد، و هرگز قائل به این نیستند که وظیفه سنت تنها بیان و شرح احکام مجمل قرآن باشد.
بنابراین آنها منکر وجود سنت مستقلی نیستند که قرآن بر آن نص نگذاشته باشد بلکه آنها منکر استقلالی هستند که منافی معانی تبین قرآنی باشد.
و اگر دیدگاه آنها را بپذیریم با مذهب ما مخالفتی ایجاد نشده است، مثلاَ امام شافعی در حالی که قائل به سنت مستقل است طرف دار مأخذ اول است؟ [۵۰۴]
تنها اعتراضی که از این دیدگاه داریم (و شاطبی هم یکی از آنها است) این است آنها هدف و مقصد و موضع حقیقی خودشان را بیان نکردهاند و به گونهای مذهب خود را تفسیر میکنند که متمایل به گروه دوم هستند چون به دلائل آنها استناد میکنند و بدون حجت دلائل ما را زیر سؤال میبرند.
شاید معنی دو مقوله استقلال و تبیان ما را درست نفهمیده باشند هر چند این احتمال خیلی بعید است، چون امام شافعی طرف دار این دیدگاه، محل نزاع را کاملاً توضیح داده است. [۵۰۵]
اما اصحاب مأخذ ششم مخالف حقیقی ما هستند چون منکر سنتی شدهاند که نص قرآنی در مورد آن وجود ندارد و تلاش کردهاند تمام سنت را به نصوص قرآنی برگردانند.
البته اطمنان دارم امام شاطبی پیرو این گروه نیست.
[۵۰۴]. الرساله ص ۲۹۱ [۵۰۵]. الرساله. ص ۵۲۷. ۵۲۸