نگاهی به اعتبار و جایگاه سنت

فهرست کتاب

مبحث دوم: استقلال سنت در قانون‌گذاری

مبحث دوم: استقلال سنت در قانون‌گذاری

معنی استقلال چیست؟ یعنی واجب است بدان عمل شود؛ اگر از نوع سوم باشد این همان بخشی است که قرآن در مورد حکمش سکوت اختیار کرده و بر موافقت و مخالفتش نصی نگذاشته است.

از کلام امام شافعی متوجه شدیم که بین سلف در این مورد اختلاف وجود داشته است، و شاطبی و مقلدش در عصر حاضر مخالف استقلال سنت هستند. [۴۸۱]

می‌خواهیم اولاً بگوییم: آیا اختلاف در مورد صحت حدیث و صادر شدنش از رسول خدا است؟ یا بر صحت حدیث اتفاق دارند؟ امادر حجیت بودنش دچاراختلاف شده‌اند؟ یا در هردو مورد اختلاف دارند؟ یعنی هم می‌گویند: از رسول صادر نشده هم می‌گویند به فرض صحت آن قابل احتجاج نیست.

می گویم: آنچه از مقاله استاد عبدالوهاب خلاف در مجله قانون و اقتصاد (س۷ ش۴ ص۶۰۱) برداشت می‌شود این است که در حجیتش اختلاف دارند نه در صحتش، اما وقتی راهی برای تشخیص سنت مبین از سنت پیدا نکردند در حالی که هردو وحی خداوند به انسان معصوم (پیامبر) هستند، خواستند موضع‌گیری خود را در مقابل مردم درست کنند و مذهب خود را زیر پرده‌ای پنهان سازند از نظر و دیدگاه خود پشیمان شدند و اتفاق بر صحت را انکار کردند و گفتند: هر چیزی از رسول اکرم صادر می‌شود مبین است و چیزی که ظاهراً مستقل است در حقیقت این هم مبین کتاب می‌باشد و تلاش کرد برای اثبات ادعاهای خود دلائل تراشی کنند که بعداً انها را ذکر می‌کنیم.

ولی شافعی از طرف مخالفین بیان می‌کند که آنها در ابتدای کار مخالف صدور حدیث مستقل از رسول اکرم ج بودند چون می‌گویند «هیچ سنتی وجود ندارد مگر اینکه مرتبط به قرآن باشد» کلام امام شاطبی در (موافقات ج ۴ ص ۱۲) مسئله سوم در این حول و حوش است که می‌گوید «هیچ حدیثی وجود ندارد مگر اینکه قرآن اجمالاً یا تفصیلاً به مفهوم آن اشاره کرده است».

هدف از جمله «هیچ سنتی وجود ندارد » در عبارت شافعی دال بر این است که چیزی تشریع نشده و از طرف پروردگار ابلاغ نگشته مگر اینکه اصلی در قرآن دارد. بنابراین اگر حدیثی صادر شد و اصلی در قرآن نداشت نه دلیل است نه قانون و نه حجت، بعضی از احادیث که در قرآن اصل دارند حجت و برخی دیگر که اصل ندارند حجت نیستند.

پس آنچه در الرساله و موافقات و مقاله استاد خلاف ذکر شده حاکی از این است که آنها قائل به صدور روایت از رسول هستند شاید استاد به تصریح آنها اطلاع پیدا کرده و آن را ذکر فرموده ولی ما آن را پیدا نکردیم.

در هر صورت به مخالفان می‌گویم: اگر روایتی از رسول خدا ج صادر شد و اصلی در قرآن نداشت در مورد حجیت یا عدم حجیت آن چه نظری دارید؟

چیزی که از تلاش آنها مشخص می‌گردد این است که می‌خواهند اثبات کنند پیامبر تنها وظیفه تبین دارد و قرآن همه احکام را بیان کرد و باید هر حدیثی را به اصل قرآنیش برگردانند و در این میدان تکلفی به خرج می‌دهند که نیازمند آن نیستم.

اما اگر معتقد می‌بودند که صدور از رسول شرط حجیت است، و تنها چیزی از رسول صادر می‌شود که مبین باشد دیگر اختلاف بدون فائده می‌گشت و از تلاش آنها بی‌نیاز نمی‌شدیم چون با ما متفق هستند هر حدیثی که صحتش به اثبات برسد حجت است.

به هر حال ما برای احتیاط بدترین فرض را در نظر می‌گیریم و در مسائل ذیل به جست و جوی حقیقت می‌پردازیم.

۱- آیا عقلاً و شرعاً استقلال سنت جائز است؟

۲- آیا استقلال سنت در قانون‌گذاری ثابت شد؟

۳- آیا سنت مستقله از رسول اکرم صادر گشته است؟.

بعد از آن، شبهه‌های مخالفین را ذکر می‌کنیم و آنها را تک تک جواب می‌دهیم

[۴۸۱] - لازم است بدانیم که مخالفت امام تنها در ظاهر و استدلال است چون در پایان مسئلۀ چهارم می‌گوید خلاف لفظی است. این مطلب را ثابت می‌کنیم و بیان می‌نمائیم که کسی به چنین چیزی دهان نگشوده است.