خود اجتهاد، وحی حقیقی است
گو اینکه ابن السبکی/ گمان برده این جهتی که آمدی آن را ذکر کرده ـ در اعتبار کردن خود اجتهاد به عنوان وحی ـ همانند جهت دوم آینده است و اعتراض خود را مبنی بر اینکه در تعبیر، امر به اجتهاد وجود ندارد، بر این گمان مبتنی ساخته است.
۲- آنچه جمهور مولفان ذکر کردهاند که ما نمیپذیریم آیهی: ﴿وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ٤﴾[النجم: ۳-۴] با جایز بودن اجتهاد پیامبر منافات داشته باشد زیرا مکلف نمودنش به اجتهاد اگر از طریق وحی باشد تلفظش به حکم اجتهادی دستوری از طرف وحی است نه از روی هوا. [۲۴۱]
[۲۴۱] - (شرح المختصر ۲/۲۹۲، التلویح ۲/۲۷۵، التقریر ۳/۲۹۹، شرح المسلم ۲/۳۶۹).