اما اخبار
رسول اکرم جمیفرماید: «إِنِّي تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللهِ وَسُنَّتي أو وَعِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي».
یعنی: «من در میان شما چیزی گذاردم که اگر تمسک به آن کنید، هیچ وقت گمراه نخواهید شد؛ و آن، کتاب خدا و سنت من است [به روایات دیگر: و عترت من است]،
و چگونه ممکن است تمسک به کتاب کرد با اینکه غیر مفهوم باشد؟
و از امیر المؤمنین، علی بن ابی طالب÷ از رسول خدا جنقل شدهاست: «قال: عليكُم بِكِتَابِ الله فِيهِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ، وَخَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ، وَحُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ. هُوَ الفَصْلُ لَيْسَ بِالْهَزْلِ، مَنْ تَرَكَهُ مِنْ جَبّارٍ قَصَمَهُ الله، وَمَنْ ابَتَغَى الهُدَى فِي غَيْرِهِ أَضَلّهُ الله، وَهُوَ حَبْلُ الله المَتِينُ، وَهُوَ الذّكْرُ الْحَكِيمُ وَالصّرَاطُ المُسْتَقِيمُ، هُوَ الّذِي لاَ تَزِيعُ بِهِ الأَهْوَاءُ، وَلاَ تَلْتَبِسُ بِهِ الألْسِنَةُ، وَلاَ تَشْبَعُ مِنْهُ الْعُلَمَاءُ، وَلاَ يَخْلَقُ عَلى كَثْرَةِ الرّدّ، وَلاَ تَنْقَضَي عَجَائِبُهُ، مَنْ قالَ بِهِ صَدَقَ، وَمَنْ عَمِلَ بِهِ أُجِرَ، وَمَنْ حَكَمَ بِهِ عَدَلَ، وَمَن خاصَمَ به فلَجَ، وَمَنْ دَعَا إِلَيْهِ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ... ».
یعنی: «رسول اکرم جفرمود: به کتاب خدا تمسک بجویید که در آن، خبر گذشتگان و آیندگان شماست. قرآن حاکم عادلی است در میان شما؛ قرآن جدی و قطعی و فصل است؛ هَزْل و لَغْو [= بیهوده و باطل] نیست؛ هر گردنکشی که آن را ترک کند، خداوند پشت او را خواهد شکست؛ و کسی که هدایت را از غیر قرآن بخواهد، خداوند او را گمراه میکند. قرآن ریسمان محکم خداست و پند راست و درست و راه راست است، و هوای مردم آن را از حق منحرف نمیکند، و دانشمندان از آن سیر نمیشوند، و به کثرتِ تکرار، کهنه نمیشود، و شگفتىهای آن پایان ندارد؛ گوینده به قرآن راستگوست و حاکم به آن، عادل [است]؛ و کسی که مُخاصمه و احتجاج [= بحث و جدل] به قرآن کند، پیروزمند میشود، و کسی که دعوت به سوی قرآن کند به راهِ است هدایت میشود».
چگونه چنین قرآنی، با این همه اوصاف که ذکر شد، قابل فهم نباشد؟ در این کلام شریف تصریح است بر اینکه هرکس هدایت از غیر قرآن بخواهد، گمراه خواهد شد. اگر قرآن غیرقابلفهم است، مسلّماً باید از غیر قرآن هدایت بخواهد، و بنابراین گمراه خواهد شد، و این خود واضح است که گمراهی مسلمانان از این است که هدایت را از غیر قرآن خواستند و آرا و افکار خود را مدخلیت [= دخالت] در دین و مجادلهها کردند، تا روزگار اسلام و مسلمین به اینجا رسید که هر فرقه، آن دیگر را تکفیر میکند و چهارصد میلیون مسلمان به هیچ وجه اتفاق ندارند؛ اگر مسلمانان مرجع را قرآن قرار دهند و دین را از آن اتخاذ کنند این بدبختی مبدل به سعادت، و تفرق مبدل به وحدت خواهد شد؛ خداوند میفرماید: ﴿وَٱعۡتَصِمُواْ بِحَبۡلِ ٱللَّهِ جَمِيعٗا وَلَا تَفَرَّقُواْۚ وَٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ إِذۡ كُنتُمۡ أَعۡدَآءٗ فَأَلَّفَ بَيۡنَ قُلُوبِكُمۡ فَأَصۡبَحۡتُم بِنِعۡمَتِهِۦٓ إِخۡوَٰنٗا﴾ [۱۸].
[۱۸] و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید، و نعمتخدا را بر خود یاد کنید آنگاه که دشمنان [یکدیگر] بودید، پس میان دلهاى شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شدید [آل عمران: ۱۰۳].