دلیل اختلاف بر اثبات خالق جهان
و آن، آن است که هنگامی که مشاهده کنیم، عالم موجودات را میبینیم که موجودات بعضی از آنها یک فعل از او صادر میشود، مثل آتش که کارش سوزاندن است و صورت نوعیۀ آتش، مبدأ یک فعل است و صاحب شعور و اراده نیست؛ و اگر موجودی را دیدیم [که] افعال گوناگون از آن صادر میشود، مییابیم که آن موجود مرتبهای از شعور را واجد است؛ چنانکه نبات افعال مختلف از آن صادر میشود از جذب غذا و مَسک [گرفتن] و هضم آن و دفع فضولات، و همچنین تغذیه و تَنْمیه [= رشد و نمو] و تولید مثل، البته موجودی که افعال مختلف از آن صادر میشود، اکمل و اشرف است از موجودی که یک فعل از آن صادر میشود، پس از آن، عالم حیوان را تحت مطالعه در میآوریم میبینیم حیوانات حرکات مختلف از آنها صادر میشود، میفهمیم که صاحب اراده و شعورند؛ اگر شعور و اراده نبود، افعال مختلف از آنها صادر نمیشد.
و معنی کمال در موجود آن است که قوای گوناگون در برداشته باشد و هرچه در یک موجود قوا بیشتر باشد، کمال در آن بیشتر است؛ مثلاً مدینۀ کامل آن است که واجد شئون مختلف [باشد]، و نیز شخصی که عالم به فنون کثیره باشد، کامل تر از کسی است که ی کرشته یا چند رشته را واجد باشد.
از این بیان نتیجه میگیریم، اگر مبدأ عالمِ طبیعت، بیشعور بود، باید یک رویه بیش نداشته باشد؛ اما هنگامی که به عالم نظر میکنیم، میبینیم سرتاسر عالم اختلاف و غیریت است، دو موجود شبیه یکدیگر نیست، موجودات مختلف و گوناگون در این عالم وجود دارد از این اختلاف باشعور و مختار و مریدی باشد یفعل ما یشاء و یحکم ما یرید [= هرچه بخواهد انجام میدهد و هرچه اراده نماید حکم میکند] و اراده و علم و حکمت در این نظام مدخلیت تام دارد، پس آشفتگی جهان ما را راهنمایی میکند به غیب عالم و در پشت این پرده خدای مرید و مختاری است.
خلاصه تمامی این کثرات واختلافات و همچنین تغییراتی که در عالم واقع میشود و هر روز عالم رویهای دارد که سابق نداشت، دلیل واضح و برهان قاطع است بر اینکه مبدأ بااختیار و ارادهای مصدر امور [میباشد] و همه بازگشتشان به خدای جهان است ﴿أَلَآ إِلَى ٱللَّهِ تَصِيرُ ٱلۡأُمُورُ﴾[الشورى: ۵۳]، و اراده سنیه حضرت حق، مدبّر و مدیر عالم است.