کلید فهم قرآن

فهرست کتاب

قرآن براهین بر اصول ایمان را در بر دارد

قرآن براهین بر اصول ایمان را در بر دارد

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَكُم بُرۡهَٰنٞ مِّن رَّبِّكُمۡ وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكُمۡ نُورٗا مُّبِينٗا [۹۲]

یکی از ظلم‌هایی که به قرآن وارد آمده و بی‌عنایتی‌هایی که به کتاب خدا شده‌ است، همانا قول طوایفی از متکلمین و متفلسفین است که گمان کردند قرآن در مسائل اعتقادی و اصول دین به هیچ وجه اقامه دلیل و برهان ننموده ‌است و دلالت قرآن بر امور اعتقادی از مبدأ و معاد و نبوت و قضا و قدر و خیر و شر و امثال آن از راه قبولِ قولِ مُخبرِ صادق است؛ به این معنی، چون پیغمبر راستگو و از طرف خدای جهان مبعوث است، آنچه می‌گوید، باید تصدیق کرد، و در این مبنى، غلط بزرگ و گمراهی واضحی مرتکب شدند و ندانستند که قرآن اصول دین و قواعد ایمان را با براهین مُتقَن و ادلۀ محکم بیان فرموده ‌است، و دلیل بر این مطلب:

۱- نص صریح آیه فوق است که می‌فرماید: «ای مردم، از جانب پروردگار شما برهانی آمد و نور واضحی به سوی شما فرستادیم؛

۲- اینکه چگونه تصور می‌شود شخصی مردم را به اصولی دعوت کند و برای آن اصول به هیچ وجه اقامه برهان نکند و بگوید: من این اصول را از طرف خداوند برای شما بیان می‌کنم؛ اما شما باید بروید در کتب فلاسفه و متکلمین ادله‌اش را تحصیل [= جستجو] کنید؛

۳- قرآنی که تقلید را حرام کرده و اطاعت به غیر علم را نهی فرموده، چنان‌که می‌فرماید: ﴿وَلَا تَقۡفُ مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٌ[الإسراء: ۳۶]، و همچنین یهود را مخاطب می‌سازد که اگر راستگو هستید بر عقایدتان برهان اقامه کنید، چنان‌که می‌فرماید: ﴿قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ [البقرة: ۱۱۱]، چگونه تصور می‌شود بر اصولی که خلایق را به آن دعوت می‌فرماید، اقامۀ برهان نکند؟

۴- ائمه دین و سلف صالح از اصحاب و تابعین پیش از دخول فلسفه در اسلام و پیدایش علم کلام در اثبات مبانی دین چه طریقی داشتند؟ آن مردمی که بنا بر دستور قرآن اطاعت کورکورانه را ضلالت [= گمراهی] می‌دانستند، آیا تصویر می‌شود بدون برهان و دلیل معتقد بوده و دلیلی بر آرای خود از کتاب خداوند نداشته باشد؟

خیلی جای تأسف است که بی‌اطلاعی به قرآن و عدم تدبر در آن، ملت اسلام را به جایی رسانید که در همه شئون باید محتاج به اجانب باشند؛ حتى در اقامۀ برهان بر اصول ایمان؛ و عجیب‌تر از این قول مردمانی است که به هیچ وجه نصیبی در آخرت ندارند و جزو جُنود [= سربازان] شیطانند، می‌گویند ما قرآن را نمی‌فهمیم و هیچ وقت نخواهیم فهمید، مگر اینکه امام زمان ظهور کند و آن را تفسیر فرماید. این عقیده کفری که قائلش اگر بفهمد چه می‌گوید در زمرۀ کفار خواهد بود، تیشه به ریشۀ قرآن زد و کار را به جایی رسانیده که دیگر مردم به قرآن اعتنایی ندارند و اعتقادات را از غیر قرآن اخذ نمودند، ظاهراً مسلمان نامیده می‌شوند، اما در اعتقادات، کافر محض هستند، و از اینان است که فردای قیامت، ختمی‌مرتبت در پای میزان عدل الهی شکایت می‌کند؛ چنان‌که خداوند می‌فرماید: ﴿وَقَالَ ٱلرَّسُولُ يَٰرَبِّ إِنَّ قَوۡمِي ٱتَّخَذُواْ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ مَهۡجُورٗا [۹۳]و ما در اینجا «حمایتاً للقرآن وهدایتاً لاهل الایمان» [۹۴]اول طریقی که عقلا در کشف حقایق بر آن رفته‌اند ذکر می‌کنیم و پس از آن، طریقۀ قرآن را در اقتناص [= به دست آوردن] حقایق بیان کرده و بعد براهین وارده در کتاب خدا را ذکر نموده و طریق سه‌گانۀ دعوت قرآن را، که حکمت و موعظه و مجادله ‌است، گوشزد می‌نماییم. وَلا حَولَ وَلا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ العَلِّيِ العَظِيم.

[۹۲] اى مردم، در حقیقت براى شما از جانب پروردگارتان برهانى آمده است و ما به سوى شما نورى تابناک فرو فرستاده‏ایم [النساء: ۱۷۴]. [۹۳] و پیامبر [خدا] گفت: پروردگارا، قوم من این قرآن را رها کردند [الفرقان: ۳۰]. [۹۴] برای پشتیبانی از قرآن و به منظور راهنمایی مؤمنان.