فایدۀ تمثیل
تمثیل بهترین وسیله است برای آنکه وهم مُسَخَّر عقل گردد و از فرمان و اطاعت او سر باز نپیچد، و نزدیکترین راه است برای فهماندن جاهلِ کندذهن و فرونشاندن حرارت سرکشان.
تمثیل، حجاب از روی معقولات خفی برمیدارد و آن را در معرض محسوسات میگذارد؛ ناشناس را معروف میکند و وحشی را مألوف [= آشنا] میسازد.
عادت پیغمبران بر این جاری بود که حکم را در بعضی از مقامات با امثال بیان مینمودند، و حقایق مشکل عقلی را به لباس مثالهای حسی میآوردند؛ زیرا بر بیشتر مردم جهت حسی غلبه دارد و نمیتوانند براهین عقلی را بفهمند و معانی را از لباس صورت، تجرید کنند [= بیرون بکشند]. کسانی که ذهنشان صاف و عقلشان کامل است به سبب زیادی هوش خود، از امثال، پی به حقایق میبرند؛ چنانکه خداوند میفرماید: ﴿وَتِلۡكَ ٱلۡأَمۡثَٰلُ نَضۡرِبُهَا لِلنَّاسِۖ وَمَا يَعۡقِلُهَآ إِلَّا ٱلۡعَٰلِمُونَ ﴾[العنکبوت: ۴۳].
ابراهیم نظّام میگوید: «چهار صفت در مَثَل موجود است که در کلامهای دیگر یافت نمیشود: ایجاز در لفظ، و رسیدن به معنى، و حُسن تنبیه، و خوبی کنایه؛ پس مَثَل، آخرین مرتبۀ بلاغت است».
ابن مُقفّع میگوید که: «هرگاه کلام را به صورت مثل آورند، برای گفتار واضحتر و برای گوش زیباتر و برای اقسام سخن پردامنهتر میگردد، و برای امثال، قاعدهای موجود نیست تا آنها را بر طبق آن قاعده منظم و مرتب سازند؛ بلکه از حیث درجات متفاوت و مختلف است؛ چنانکه در قرآن از پشه گرفته تا خود رسول اکرم جمورد مَثَل واقع شده است».
سورههایی که خداوند در آن مثل زده است عبارتند از: بقره، آل عمران، انعام، اعراف، یونس، هود، رعد، ابراهیم، نحل، بنیاسرائیل، کهف، حج، نور، فرقان، عنکبوت، روم، یس، زمر، زخرف، محمد، فتح، حدید، حشر، جمعه، تحریم و مدثر.
***