کلید فهم قرآن

فهرست کتاب

سوم از موانع تعقل، پیروی هوی است

سوم از موانع تعقل، پیروی هوی است

«هوی» آن میلِ نفس به شهوات است، و وجه تسمیه آن به هوی، این است که صاحب آن در دنیا به بدبختی می‌افتد و در آخرت به هاویه [= جهنم] پرت می‌شود.

هوی انسان را از خیر باز می‌دارد و با عقل ضدیت می‌کند و شخص هوی‌پرست همیشه از اخلاق، قبایح آن را انتخاب می‌نماید و از افعال، فَضایح آن را ظاهر می‌سازد و پردۀ مردانگی را پاره می‌کند و راه شرور را باز می‌گرداند. هوی، خدای معبود در ارض است خداوند می‌فرماید: ﴿أَفَرَءَيۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ [۱۰۰]و در قرآن مجید موارد هوی را مذمت می‌کند؛ چنان‌که می‌فرماید: ﴿إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَمَا تَهۡوَى ٱلۡأَنفُسُ [۱۰۱]و نیز فرماید: ﴿قُل لَّآ أَتَّبِعُ أَهۡوَآءَكُمۡ [۱۰۲]و امثال آن از رسول اکرم مأثور است که فرمود: «طاعة الشهوة داءٌ وعصيانها دواءٌ»یعنی: «طاعت شهوت درد است و نافرمانی آن دوا».

علی÷ می‌فرماید: «إِنَّمَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ اثْنَتَيْنِ‏ اتِّبَاعَ الهَوَى وَطُولَ الأَمَلِ أَمَّا اتِّبَاعُ الهَوَى فَإِنَّهُ يَصُدُّ عَنِ الحَقِّ وَأَمَّا طُولُ الأَمَلِ فَيُنْسِي الآخِرَة» یعنی: «بر شما دو چیز را می‌ترسم: متابعت هوی و طول آرزو پس به تحقیق، متابعت هوی سد می‌کند از حق و طول آرزو آخرت را از یاد بیرون می‌کند».

و باید دانست که سلطان هوی قوی می‌گردد تا به جایی می‌رسد که شهوات بر انسان غالب می‌شود، برای عقل قوۀ مقاومت نمی‌ماند و به منتهی مرتبۀ ضعف می‌رسد، با اینکه قبح شهوات نزد عقل مقهور واضح و هویداست و این مرتبه از هوی در جوانان به واسطۀ قوت شهوت و کثرت دواعی [= انگیزه‌ها]، بیشتر و غالب است.

هوی در انسان پنهان است و افعال خود را در مقابل عقل جلوه می‌دهد، به طوری که قبیح را حسن، و ضارّ [= مضر] را نافع، و باطل را حق می‌پندارد؛ و جهتش آن است که نفس متمایل به آن چیز است و به واسطۀ شدت میلی که دارد، زشتی و بطلان آن شیء بر عقل پوشیده می‌گردد تا به جایی که باطل را حقِ صِرف و قبیح را حسن می‌پندارد، «حُبُّكَ الشّـَيْءَ يُعْمِي وَيُصِمُّ» یعنی: «حب تو چیزی را از رشد کور می‌کند و از شنیدن موعظه کر». علی÷ می‌فرماید: «الهوى عَمًى»یعنی: «هوس، کور است».

و دیگر آنکه انسان به واسطۀ تنبلی و راحت‌طلبی همیشه متمایل است سهل‌ترین امور را مرتکب شود؛ از این جهت، طالبِ آسان‌تر می‌باشد؛ هنگامی که ارادۀ کاری کرد آن روحِ راحت‌طلبی آسانتر را نزد او جلوه می‌دهد؛ اگرچه قبیح و ضار باشد، و فرار از کار سخت می‌کند؛ اگرچه نیکو و پرنفع باشد؛ چنان‌که بزرگان گفته‌اند: «الهوى يقظانٌ والعقلُ راقدٌ فمن ثمَّ غلبَ»یعنی: «هوی بیدار است و عقل خواب»؛ از این جهت هوی بر عقل غلبه می‌کند؛ و فرق میان هوی و شهوت این است که هوی مختص به آرا و عقاید است و شهوت مختص به نیل لذات می‌باشد؛ پس شهوت از نتایج هوی و اخصّ [=ویژه‌تر] از آن است.

***

[۱۰۰] پس آیا دیدى کسى را که هوس خویش را معبود خود قرار داده ...؟ [الجاثیة: ۲۳]. [۱۰۱] [آنان] جز گمان و آنچه را که دلخواهشان است پیروى نمى‌کنند‏ [النجم: ۲۳]. [۱۰۲] بگو من از هوس‌هاى شما پیروى نمى‏کنم [الأنعام: ۵۶].