کلید فهم قرآن

فهرست کتاب

تقلید، از موانع تعقل است

تقلید، از موانع تعقل است

خدا می‌فرماید: ﴿إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّةٖ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّقۡتَدُونَ[الزخرف: ۲۳] یعنی: «ما یافتیم پدران خود را بر طریقه و دینی و ما اقتدا به آثار ایشان می‌کنیم، و نیز می‌فرماید: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ بَلۡ نَتَّبِعُ مَآ أَلۡفَيۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآۚ أَوَلَوۡ كَانَ ءَابَآؤُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ شَيۡ‍ٔٗا وَلَايَهۡتَدُونَ[البقرة: ۱۷۰] یعنی: «و هنگامی که گفته شود به ایشان که پیروی کنید آنچه خدای‌تعالی فرستاد، گفتند: بلکه پیروی می‌کنیم به آن چیزی که پدران خود را بر آن یافتیم. آیا متابعت پدران می‌کنند اگر چه پدرانشان چیزی تعقل نمی‌کنند و هدایت نشدند؟»در این دو آیه، قرآن کسانی را که تقلید کورکورانه می‌کنند، مذمت فرمود.

و تحقیق در این مطلب این است که تقلید، اقتباس است که پسران و اخلاف از پدران و اسلاف می‌کنند، و علمای اجتماع می‌گویند یکی از امتیاز انسان بر سایر حیوانات اختصاص اوست به اقتباس تقلیدی، یعنی انتقال تقالید از جیلی [= گروهی] به جیلی؛ و هرچه تقالید طولانی‌تر شود، ثابت‌تر خواهد بود و رها کردنش مشکل می‌شود؛ چون انسان هر عملی را مکرر کرد و نیکو شمرد، میل می‌کند دیگری هم این کار را انجام دهد؛ به خصوص هنگامی که دیگری محبوبش باشد؛ مثل فرزند، مسلّماً او را وادار می‌کند که اقتدا کند. و پدران و اسلاف تمامی عقاید و عادات خود را برای اخلاف و پسران به ارث می‌گذارند، و زمانی که عادات و عقاید از پدران به پسران و از سَلَف به خَلَف منتقل شد، تمامی آن‌ها در آنان ثابت می‌شود.

خلاصه کلام: تقالید و عادات مثل راهی است که هرچه بیشتر آن راه رفته شود، مهیاتر برای عبور و مرور می‌گردد؛ پس از آن بسیار مشکل می‌شود که مردم را از این راه منصرف نمود، و زندگانی بشر در هر زمانی این طور بود که انصراف آنان از تقالید و عادات، کار مشکل به شمار می‌آمد.

تقالید و عادات در جوامع بشر همیشه مقدس بود و مردم معتقدند که مخالفت تقالید و عادات موجب ضرر و بدبختی خواهد بود. جهت هم معلوم است: چون اعمال و عقایدی که از جیلی به جیلی به ارث می‌رسد، اگر ضرری هم داشته باشد، عادات او را تدارک می‌کند؛ اما اعمال و عقاید تازه مخالف با تقالید، چون امتحان نشده، مردم می‌ترسند که عادات سابق را رها کنند؛ و دیگر آنکه ترک عادت چون مولم [= دردناک] است و انسان بالطبع فرار از اَلَم می‌کند، از این جهت از مخالفت تقالید اجتناب می‌ورزد، و واهمۀ بشر صورت تقدس به آن می‌دهد و توهم می‌کند که قوۀ غیبی آنان را در مخالفت تقالید، عِقاب خواهد کرد و اگر در دنیا عِقاب نشوند، مسلماً در آخرت معذَّب خواهند بود.

***