نتیجه
وقتی که این دو مقدمه فهمیده شد و در مباحث سابق هم دقت کامل به عمل آمد، دانسته میشود که مراد از متشابه قرآن، آن است که حقایق معقوله در مبدأ عالم و دقایق محسوسه از لذات و آلام در معاد و معانی و حقایقی را که مردمِ متوغل [= گرفتار و سرگرم] در عالم حس و خیال نتوانند آن را درک کنند، در قوالب امثله و عبارات تنزل دهد، و در لباس کنایات و استعارات و تشبیهات بنمایاند، تا اینکه فهمش بر مردم نادان آسان باشد و اینان را به حقیقت و خداشناسی راهنمایی کند و به اخلاق فاضله متخلق گرداند.
پس متشابهات بر پیغمبر نازل نگردیده است که کسی جز خداوند آن را نداند و حتى انبیا و اولیا و علما هم از درک آن عاجز باشند؛ بلکه نزول متشابه برای هدایت نادانان و تودۀ مردم است.
و متشابهات قرآن منحصر است در بیان صفات خالق جهان، مثل گوش و چشم و دست و رو و استوا بر عرش و امثال آن، و همچنین در کیفیت قیامت و معاد از آمدن خدا و ملائکه، و در کیفیت جنت، از حور و قصور و اشجار و اَنهار و سُندُس و اِستَبرَق و اکواب و اَباریق، و در کیفیت جهنم از آتش و غسلین و صدید و طبقات دوزخ و امثال آن؛ و همچنین قصص قرآن است که غرض در آن بیان تاریخ صرف نیست؛ بلکه تمامی آن، عبرت برای اولوالالباب است.
و دیگر از متشابهات قرآن، کیفیت خلقت آدم و حوا و خروج از بهشت است که تمامی اینها حقایقی است متجلی در عالم عبارات و کنایات که آن را راسخون در علم میدانند.
اما در آیات راجع به شریعت و تقنین قانون و حقوق و سیاسات و اخلاق و اجتماعیات و تدبیر منزل و مدینه به هیچ وجه متشابهى نیست و همچنین در اثبات مبدأ و معاد و نبوت تشابه راه ندارد و تمامی آیات آن محکم و امالکتاب است.
خلاصۀ کلام قرآن مشتمل است بر آیات محکم که آن آیاتی است واضح و روشن و اصل و ریشۀ کتاب و امالقرآن و مرجع و مآل آیات متشابه.
و مردم در متشابهات دو قِسمند: یک دسته آنان توقف در متشابه میکنند، بدون مراجعه به امالکتاب و محکمات، و خود گمراهند و دیگران را هم گمراه میکنند.
دستۀ دیگر راسخون در علمند و مراد از راسخ در علم، کسی است که محکمات را از متشابهات تمیز دهد و بداند [که] محکم، اصل و امکتاب است، و باید متشابهات را به آن برگردانید، و تأویل متشابه این است که متشابه را به محکم مراجعه دهد و مآل متشابه را در محکم ببیند.
و ما در اینجا امثلهای از قرآن در محکم و متشابه بیان میکنیم و طریق تأویل متشابه و برگرداندن آن را به محکم ذکر میکنیم، تا تبصرة [= توضیح] خوانندگان کتاب و متدبرین در قرآن باشد.
***