ترجمه عمدة الأحکام من کلام خیر الأنام

فهرست کتاب

بابٌ فی المذیِ وغیرِهِ: بابی در مذی وچیزهای دیگر

بابٌ فی المذیِ وغیرِهِ: بابی در مذی وچیزهای دیگر

۲۳-«عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ س قَالَ: كُنْتُ رَجُلاً مَذَّاءً، فَاسْتَحْيَيْتُ أَنْ أَسْأَلَ رَسُولَ اللَّهِ ج لِمَكَانِ ابْنَتِهِ مِنِّي، فَأَمَرْتُ الْمِقْدَادَ بْنَ الأَسْوَدِ فَسَأَلَهُ، فَقَالَ: يَغْسِلُ ذَكَرَهُ، وَيَتَوَضَّأُ.

وَلِلْبُخَارِيِّ: اغْسِلْ ذَكَرَكَ وَتَوَضَّأْ.

وَلِمُسْلِمٍ: تَوَضَّأْ وَانْضَحْ فَرْجَكَ».

واژه‌ها:

مذاء: کسی که دارای مذی زیاد است، ومذی مایع سفید رنگ شفافی است که هنگام تحریک شهوت از آلت مرد خارج می‌شود.

انْضَحْ فَرْجَكَ: بر روی آلتت با آب رش کن.

مفهوم حدیث: «علی بن أبی طالب سمی‌فرماید: شخصی بودم که زیاد از من مذی خارجمی‌شد، به سبب منزلت دختر پیامبر ج(فاطمه ل) نزد من خجالت می‌کشیدم تا از پیامبر جحکم آن را بپرسم، به مقداد سپردم تا از پیامبر جسوال کند، ایشان فرمودند: باید آلتش را بشوید و وضو بگیرد.

و در صحیح بخاری آمده است: آلتت را بشور ووضو بگیر.

و در صحیح مسلم نیز آمده است: وضو بگیر و بر روی آلتت با آب رش کن».

۲۴-«عَنْ عَبَّادِ بْنِ تَمِيمٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زَيْدٍ بْنِ عَاصِمٍ الْمَازِنِيِّ س قَالَ: شُكِيَ إلَى النَّبِيِّ ج الرَّجُلُ يُخَيَّلُ إلَيْهِ أَنَّهُ يَجِدُ الشَّيْءَ فِي الصَّلاةِ، فَقَالَ: لا يَنْصَرِفُ حَتَّى يَسْمَعَ صَوْتاً، أَوْ يَجِدَ رِيحاً».

واژه‌ها:

شکی: شکایت شد.

یخیل إلیه: احساس می‌کند، چنین به نظرش می‌رسد.

مفهوم حدیث: «عباد بن تمیم از عبد الله بن زید بن عاصم المازنی سچنین روایت می‌کند: از پیامبر جسوال شد اگر شخصی در نماز احساس کند وضویش باطل شده است چه کاری باید انجام بدهد؟ ایشان فرمودند: تا وقتی که صدایی یا بویی نشنود نماز خود را رها نکند».

۲۵-«عَنْ أُمِّ قَيْسِ بِنْتِ مِحْصَنٍ الأَسَدِيَّةِ أَنَّهَا أَتَتْ بِابْنٍ لَهَا صَغِيرٍ، لَمْ يَأْكُلِ الطَّعَامَ إلَىرَسُولِ اللَّهِ ج فَأَجْلَسَهُ فِي حِجْرِهِ، فَبَالَ عَلَى ثَوْبِهِ، فَدَعَا بِمَاءٍ فَنَضَحَهُ عَلَى ثَوْبِهِ، وَلَمْ يَغْسِلْهُ».

واژه‌ها:

الحِجْر: در اصل به قسمت جلوی لباس گفته می‌شود، و منظور از آن دامان است.

مفهوم حدیث: «از أم قیس بنت محصن الأسدیه ل روایت است که ایشان با پسر بچۀ کوچک شیر خوارش به نزد پیامبر جآمد، بلا فاصله بعد از اینکه پیامبر جپسر بچه را در دامان خود گذاشت روی لباس ایشان ادرار کرد، آن وقت پیامبر جدرخواست آب نمود، سپس آب فراهم شده را فقط بر روی لباسش رش کرد و آن را نشست».

۲۶-«وَعَنْ عَائِشَةَ أُمِّ الْمُؤْمِنِينَ ل أَنَّ النَّبِيَّ ج أُتِيَ بِصَبِيٍّ، فَبَالَ عَلَى ثَوْبِهِ، فَدَعَا بِمَاءٍ، فَأَتْبَعَهُ إيَّاهُ.

وَلِمُسْلِمٍ: فَأَتْبَعَهُ بَوْلَهُ، وَلَمْ يَغْسِلْهُ».

واژه‌ها:

الصَبِيّ: پسر بچه.

مفهوم حدیث: «عائشه لمی‌فرماید: پسر بچه‌ای را نزد پیامبر جآوردند، بچه بر روی لباس پیامبر جادرار کرد، سپس ایشان درخواست آب کرد ولباسش را با آن آب رش کرد.

و در صحیح مسلم چنین آمده است: ادرار بچه را با آب رش کرد و آن را نشست».

۲۷-«عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س قَالَ: جَاءَ أَعْرَابِيٌّ، فَبَالَ فِي طَائِفَةِ الْمَسْجِد، فَزَجَرَهُ النَّاسُ، فَنَهَاهُمُ النَّبِيُّ ج فَلَمَّا قَضَى بَوْلَهُ أَمَرَ النَّبِيُّ ج بِذَنُوبٍ مِنْ مَاءٍ، فَأُهْرِيقَ عَلَيْهِ».

الأَعْرَابِيّ: عرب بادیه نشین.

طائفة المسجد: گوشۀ مسجد.

فزجره الناس: مردم او را نکوهش کردند. او را سرزنش کردند.

الذَنوب: دَلْو.

فأهریق علیه: بر روی آن ریخته شد.

مفهوم حدیث: «از انس بن مالک سروایت است که یکی از عربهای بادیه نشین به مسجد پیامبر جآمد و در گوشه‌ای از مسجد شروع به ادرار کرد، وقتی مردم این صحنه را دیدند او را نکوهش و سرزنش کردند، پیامبر جاصحابش را از سرزنش کردن آن مرد نهی فرمود، سپس هنگامی‌که آن مرد ادرارش را به پایان رسانید دستور داد تا یک دلو آب بر روی آن ریخته شود».

۲۸-«عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج يَقُولُ: الْفِطْرَةُ خَمْسٌ: الْخِتَانُ، وَالاسْتِحْدَاد، وَقَصُّ الشَّارِبِ، وَتَقْلِيمُ الأَظْفَارِ، وَنَتْفُ الإِبِطِ».

واژه‌ها:

الفطرة: در اصل به معنی سرشت و طینت پاک می‌باشد، ولی منظور از آن در این حدیث سنت و راه و روش پیامبران است.

الختان: ختنه کردن.

الاستحداد: تراشیدن موی شرمگاه با تیغ.

قص الشارب: کوتاه کردن سبیل.

تقلیم الأظفار: کوتاه کردن ناخن.

نتف الإبط: کندن موی زیر بغل.

مفهوم حدیث: «ابو هریره سمی‌فرماید: از پیامبر جشنیدم که ایشان فرمودند: پنج چیز از سنت پیامبران می‌باشد، ختنه کردن، تراشیدن موی شرمگاه، کوتاه کردن سبیل، کوتاه کردن ناخن، و کندن موی زیر بغل».