بابُ الفِدْیَةِ: باب فدیه
۲۱۶-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَعْقِلٍ قَالَ: جَلَسْتُ إلَى كَعْبِ بْنِ عُجْرَةَ س فَسَأَلَتْهُ عَنِ الْفِدْيَةِ؟ فَقَالَ: نَزَلَتْ فِي خَاصَّةً، وَهِيَ لَكُمْ عَامَّةً. حُمِلْتُ إلَى رَسُولِ اللَّهِ ج وَالْقَمْلُ يَتَنَاثَرُ عَلَى وَجْهِي. فَقَالَ: مَا كُنْتُ أُرَى الْوَجَعَ بَلَغَ بِكَ مَا أَرَى، أَوْ مَا كُنْتُ أُرَى الْجَهْدَ بَلَغَ بِكَ مَا أَرَى، أَتَجِدُ شَاةً؟ فَقُلْتُ:لا. فَقَالَ: صُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ، أَوْ أَطْعِمْ سِتَّةَ مَسَاكِينَ، لِكُلِّ مِسْكِينٍ نِصْفُ صَاعٍ.
وَفِي رِوَايَةٍ: أَمَرَهُ رَسُولُ اللَّهِ ج أَنْ يُطْعِمَ فَرَقاً بَيْنَ سِتَّةٍ، أَوْ يُهْدِيَ شَاةً، أَوْ يَصُومَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ».
واژهها:
الفِدْيَةِ: چیزی که بابت کفارۀ گناه یا ناتوانی در انجام واجبات داده شود.
القمل: شپش.
یتناثر: میریزد.
مَا كُنْتُ أُرَى: گمان نمیکنم، فکر نمیکنم.
الوجع: درد و بیماری.
الجَهد: مشقت و ناتوانی.
الشَاة: گوسفند.
الصاع: چهار مُدّ است، وهر مُدّ نیز به اندازۀ دو کف دست یک انسان بالغ متوسط است. تقریباً یک صاع برابر با ۷۵/۲ لیتر یا ۲ کیلو و ۱۷۵ گرم است.
الفَرَق: پیمانهای معادل با سه صاع پیامبر جاست.
يُهْدِي: هدیه و تقدیم میکند.
مفهوم حدیث: «عبد الله بن معقل میگوید: کنار کعب بن عجره سنشستم و از او دربارۀ فدیه پرسیدم، او چنین پاسخ داد: حکم فدیه دربارۀ من نازل شد ولی برای همه عمومیت دارد، مرا در حالی به نزد رسول الله جبردند که شپش از سرم بر روی صورتم میریخت، ایشان فرمودند: فکر نمیکردم که چنین بیمار باشی، یا فرمود: گمان نمیکردم که اینگونه درمانده شده باشی، آیا گوسفندی داری (که در ازای کوتاه کردن موی سرت آن را قربانی کنی)؟ گفتم: خیر. فرمود: بنابراین سه روز روزه بگیر، یا به شش مسکین هر کدام نصف صاع غذا بده.
و در روایتی: رسول الله جبه او دستور داد تا سه صاع غذا را بین شش مسکین توزیع کند، یا گوسفندی را قربانی کند، ویا سه روز روزه بگیرد».