بابُ الحیض: باب حیض
۴۰-«عَنْ عَائِشَةَ ل أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَبِي حُبَيْشٍ سَأَلَتِ النَّبِيَّ ج فَقَالَتْ: إنِّي أُسْتَحَاضُ فَلاأَطْهُرُ، أَفَأَدَعُ الصَّلاةَ؟ قَالَ: لا، إنَّ ذَلِكَ عِرْقٌ، وَلَكِنْ دَعِي الصَّلاةَ قَدْرَ الأَيَّامِ الَّتِي كُنْتِ تَحِيضِينَ فِيهَا، ثُمَّ اغْتَسِلِي وَصَلِّي.
وَفِي رِوَايَةٍ: وَلَيْسَ بِالْحَيْضَةِ، فَإِذَا أَقْبَلَتِ الْحَيْضَةُ فَاتْرُكِي الصَّلاةَ فِيهَا، فَإِذَا ذَهَبَ قَدْرُهَا فَاغْسِلِي عَنْكِ الدَّمَ وَصَلِّي».
واژهها:
أستحاض: دچار استحاضه میشوم، و منظور از استحاضه خونریزی داخلی رحم زن است که در اثر پارگی رگی به نام العاذل صورت میگیرد و در بعضی حالتها، خونریزی طولانی و مستمرمیشود. و باید دانست که استحاضه خونریزی ناشی از عادت ماهیانه زنان نیست.
عِرْقٌ: پارگی رگ.
مفهوم حدیث: «از عائشه لروایت است که فاطمه بنت أبی حبیش از پیامبر جپرسید: من دچار خونریزی مستمر میشوم به گونهای که هرگز پاک نمیشوم، آیا جایز است که نمازنخوانم؟ پیامبر جفرمود: خیر، این خونریزی ناشی از پارگی رگ است، به اندازهای که برابر با روزهای عادتت هست نماز خواندن را رها کن سپس غسل کن و نماز بخوان.
و در روایت دیگری آمده است: این خونریزی عادت ماهیانه نیست، هر گاه روزهایی که در آن عادت میشوی فرا رسید نماز خواندن را رها کن، و وقتی روزهای عادتت به پایان رسید بدن خود را از آن خون بشور و نماز بخوان».
۴۱-«عَنْ عَائِشَةَ ل أَنَّ أُمَّ حَبِيبَةَ ل اسْتُحِيضَتْ سَبْعَ سِنِينَ، فَسَأَلَتْ رَسُولَ اللَّهِ ج عَنْ ذَلِكَ؟ فَأَمَرَهَا أَنْ تَغْتَسِلَ، قَالَتْ: فَكَانَتْ تَغْتَسِلُ لِكُلِّ صَلاةٍ».
مفهوم حدیث: «از عائشه لچنین روایت است که أم حبیبه ل هفت سال استحاضه شد، و از رسول الله جدربارۀ حکم آن پرسید، پیامبر جبه او فرمود که باید غسل کند، عائشه لمیفرماید: أم حبیبه ل برای هر نماز غسل میکرد».
۴۲-«عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: كُنْتُ أَغْتَسِلُ أَنَا وَرَسُولُ اللَّهِ ج مِنْ إنَاءٍ وَاحِد، كِلانا جُنُبٌ، وَكَانَ يَأْمُرُنِي فَأَتَّزِرُ، فَيُبَاشِرُنِي وَأَنَا حَائِضٌ، وَكَانَ يُخْرِجُ رَأْسَهُ إلَيَّ، وَهُوَ مُعْتَكِفٌ، فَأَغْسِلُهُ وَأَنَا حَائِضٌ».
واژهها:
أتزر: (عورت) خود را با پارچه میبندم.
مفهوم حدیث: «عائشه لمیفرماید: من و پیامبر جبا هم در حالی که هر دویمان جنب بودیم از یک ظرف آب غسل میکردیم، و وقتی عادت ماهیانه بودم به من میفرمود تا (عورت) خود را با پارچهای ببندم سپس با من مباشرت میکرد، و ایشان در حالی که معتکف بودند سر خود را از مسجد بیرون میآورد، سپس من در حالی که عادت بودم آن را میشستم».
۴۳-«عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج يَتَّكِئُ فِي حِجْرِي وَأَنَا حَائِضٌ فَيَقْرَأُ الْقُرْآنَ».
واژهها:
یتکئ: تکیه میکند.
حِجْرِي: دامانم.
مفهوم حدیث: «عائشه لمیفرماید: پیامبر جدر حالی که من عادت ماهیانه بودم بر دامان من تکیه میداد و قرآن میخواند».
۴۴-«عَنْ مُعَاذَةَ قَالَتْ: سَأَلْتُ عَائِشَةَ ل فَقُلْتُ: مَا بَالُ الْحَائِضِ تَقْضِي الصَّوْمَ، وَلا تَقْضِي الصَّلاةَ؟ فَقَالَتْ: أَحَرُورِيَّةٌ أَنْتِ؟ فَقُلْتُ: لَسْتُ بِحَرُورِيَّةٍ، وَلَكِنِّي أَسْأَلُ. فَقَالَتْ: كَانَ يُصِيبُنَاذَلِكَ، فَنُؤْمَرُ بِقَضَاءِ الصَّوْمِ، وَلا نُؤْمَرُ بِقَضَاءِ الصَّلاةِ».
واژهها:
ما بال: چگونه است؟
حروری: نسبت به شهر حروراء (نزدیکی کوفه) است که از آن فرقهای از فرقههای خوارج بر علیه علی بن أبی طالب سشورش کردند، و حروریها معروف به تشدد در امور دینی بودند، به این علت وقتی عائشه لمتوجه شد که این زن چنین سوالهایی میکند او را به علت تشددش به این گروه تشبیه کرد.
مفهوم حدیث: «از معاذه روایت است که از عائشه لپرسیدم: چگونه است که زن حایض روزه را قضا میکند ولی نماز را قضا نمیکند؟! عائشه لبه او گفت: آیا تو حروری هستی؟ گفت: نه، فقط میخواهم بپرسم، عائشه لفرمود: این حالت در زمان پیامبر جبرای ما زنها پیشمی آمد، و ما بعد از پاک شدن به قضای روزه امر میشدیم ولی به قضای نماز امر نمیشدیم».