ترجمه عمدة الأحکام من کلام خیر الأنام

فهرست کتاب

باب ما یلبس المُحْرِمُ من الثیابِ: باب: شخص محرم چه لباسهایی را می پوشد

باب ما یلبس المُحْرِمُ من الثیابِ: باب: شخص محرم چه لباسهایی را می پوشد

۲۱۲-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب أَنَّ رَجُلاً قَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ، مَا يَلْبَسُ الْمُحْرِمُ مِنْ الثِّيَابِ؟ قَالَ: لايَلْبَسُ الْقُمُصَ، وَلا الْعَمَائِمَ، وَلا السَّرَاوِيلاتِ، وَلا الْبَرَانِسَ، وَلا الْخِفَافَ، إلاَّ أَحَدٌ لا يَجِدُ نَعْلَيْنِ فَلْيَلْبَسْ الخُفَّيْنِ وَلْيَقْطَعْهُمَا أَسْفَلَ مِنْ الْكَعْبَيْنِ، وَلا يَلْبَسْ مِنْ الثِّيَابِ شَيْئاً مَسَّهُ زَعْفَرَانٌ أَوْ وَرْسٌ.

وَلِلْبُخَارِيِّ: وَلا تَنْتَقِبُ الْمَرْأَةُ المحُرِمَةُ، وَلا تَلْبَسُ الْقُفَّازَيْنِ».

واژه‌ها:

القمص: جمع القمیص به معنی پیراهن.

العمائم: جمع عمامه است.

السراویلات: جمع سراویل به معنی شلوار.

البرانس: جمع بُرنُس، لباسی است که در منتهای آن کلاهی به آن دوخته شده است. امروزه لباس مردم کشور مغرب می‌باشد.

الخِفاف: جمع خُفّ است.

مسَّه: به آن مالیده شد.

الوَرس: گیاهی زرد رنگ و خوشبو که با آن لباس را رنگ می‌کنند.

لا تنتقب: آن زن نقاب نمی‌زند.

القُفَّاز: دست کش.

مفهوم حدیث: «عبد الله بن عمر بمی‌فرماید: مردی گفت: یا رسول الله، شخص محرم چه لباسهایی را می‌پوشد؟ رسول الله جفرمودند: شخص محرم پیراهن، عمامه، شلوار، برنس و خف نمی‌پوشد مگر اینکه دمپایی نداشته باشد در این صورت خفش را تا پایین قوزک پایش قطع می‌کند و آن را می‌پوشد. همچنین لباسهایی که به آن زعفران یا ورس مالیده شده باشد نیزنمی پوشد.

و در روایت امام بخاری آمده است: و زن محرم نیز نقاب نمی‌زند و دست کش به دستنمی‌کند».

۲۱۳-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ ب قَالَ: سَمِعْتُ النبَّيَّ ج يَخْطُبُ بِعَرَفَاتٍ: مَنْ لَمْ يَجِدْ نَعْلَيْنِ فَلْيَلْبَسِ خُفَّيْنِ، وَمَنْ لَمْ يَجِدْ إزَاراً فَلْيَلْبَسْ سَرَاوِيلَ (يَعْنِيْ لِلْمُحْرِمِ)».

مفهوم حدیث: «عبد الله بن عباس بمی‌فرماید: شنیدم که پیامبر جدر خطبۀ روز عرفه می‌فرمود: محرمی‌که دمپایی ندارد خف بپوشد و محرمی‌که ازار ندارد شلوار بپوشد».

۲۱۴-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب أَنَّ تَلْبِيَةَ رَسُولِ اللَّهِ ج: لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ، إنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ، لا شَرِيكَ لَكَ.

قَالَ: وَكَانَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ ب يَزِيدُ فِيهَا: لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ، وَسَعْدَيْكَ، وَالْخَيْرُ بِيَدَيْكَ، وَالرَّغْبَاءُ إلَيْكَ وَالْعَمَلُ».

واژه‌ها:

لَبَيْكَ: پیروی مداوم، مطیع و فرمانبردار تو هستم.

سعديْك: در پیروی کردن از تو مدام یاریت را می‌طلبم.

الرَّغباء: درخواست کردن همراه با تضرع و زاری.

مفهوم حدیث: «عبد الله بن عمر بمی‌فرماید: صیغۀ لبیک گفتن رسول الله جچنین بود: لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ، إنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ، لا شَرِيكَ لَكَ».

خداوندا مطیع و فرمانبردار تو هستم، مطیع پروردگاری که شریکی ندارد، حمد و سپاس و شکر نعمت و مالکیت همه چیز از آن توست، هیچگونه شریکی نداری».

راوی می‌گوید: و عبد الله بن عمر باین جملات را به صیغۀ مذکور می‌افزود: لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ وَسَعْدَيْكَ، وَالْخَيْرُ بِيَدَيْكَ، وَالرَّغْبَاءُ إلَيْكَ وَالْعَمَلُ».

مطیع و فرمانبردار تو هستم و در پیروی از تو یاری مستمرت را خواهانم، تمام نیکی‌ها و خوبی‌ها به دست توست، و تنها از تو با زاری درخواست می‌کنم و فقط برای تو عمل می‌کنم.

۲۱۵-«عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: لا يَحِلُّ لامْرَأَةٍ تُؤْمِنُ بِاَللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ أَنْ تُسَافِرَ مَسِيرَةَ يَوْمٍ وَلَيْلَةٍ لَيْسَ مَعَهَا حُرْمَةٌ.

وَفِي لَفْظِ الْبُخَارِيِّ: لا تُسَافِرُ يَوْماً وَلا لَيْلَةً إِلاَّ مَعَ ذِي مَحْرَمٍ».

واژه‌ها:

الـمَسِيرَةَ: مسافت.

الحُرْمَةُ: محرم.

مفهوم حدیث: «ابو هریره سمی‌فرماید: رسول الله جفرمودند: برای زنی که ایمان به خدا و روز آخرت دارد حلال نیست مسافت یک شبانه روز را بدون محرم سفر کند.

و در روایت امام بخاری آمده است: هیچ زنی نه مسافت یک روز و نه مسافت یک شب را مگر همراه محرم سفر نکند».