ترجمه عمدة الأحکام من کلام خیر الأنام

فهرست کتاب

بابُ صلاةِ الخوفِ: باب نماز خوف (ترس)

بابُ صلاةِ الخوفِ: باب نماز خوف (ترس)

۱۵۱-«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ ب قَالَ: صَلَّى بِنَا رَسُولُ اللَّهِ ج صَلاةَ الْخَوْفِ فِي بَعْضِ أَيَّامِهِ الَّتي لَقِيَ فيها العَدُوَّ، فَقَامَتْ طَائِفَةٌ مَعَهُ، وَطَائِفَةٌ بِإِزَاءِ الْعَدُوِّ، فَصَلَّى بِاَلَّذِينَ مَعَهُ رَكْعَةً ثُمَّ ذَهَبُوا، وَجَاءَ الآخَرُونَ فَصَلَّى بِهِمْ رَكْعَةً، وَقَضَتِ الطَّائِفَتَانِ رَكْعَةً رَكْعَةً».

واژه‌ها:

لَقِيَ: روبرو شد.

إزاء: مقابل، رو در رو.

مفهوم حدیث: «عبد الله بن عمر بن الخطاب بمی‌فرماید: رسول الله جدر یکی از روزهایی که با دشمن روبرو شد برای ما نماز خوف خواند، به اینگونه که گروهی با ایشان به نماز ایستادند و گروه دیگر رو در روی دشمن قرار گرفتند، آنگاه رسول الله جبا کسانی که همراه ایشان بودند یک رکعت نماز خواند، سپس این گروه برای نگهبانی در حالی که در نماز بودند به عقب رفتند و گروه دومی‌که نماز نخوانده بودند آمدند و به رسول الله جپیوستند و رسول الله جبا ایشان نیز یک رکعت نماز خواند، سپس گروه دوم بلند شدند و یک رکعتی که باقی مانده بود قضا کردند و برای نگهبانی به سمت دشمن رفتند، آنگاه گروه اول نیز یک رکعتی که باقی مانده بود قضا کردند».

۱۵۲-«عَنْ يَزِيدَ بْنِ رُومَانَ عَنْ صَالِحِ بْنِ خَوَّاتِ بْنِ جُبَيْرٍ عَمَّنْ صَلَّى مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج صَلاةَ ذَاتِ الرِّقَاعِ صَلاةَ الْخَوْفِ أَنَّ طَائِفَةً صَفَّتْ مَعَهُ، وَطَائِفَةٌ وِجَاهَ الْعَدُوِّ، فَصَلَّى بِاَلَّذِينَ مَعَهُ رَكْعَةً، ثُمَّ ثَبَتَ قَائِماً، فَأَتَمُّوا لأَنْفُسِهِمْ، ثُمَّ انْصَرَفُوا، فَصَفُّوا وِجَاهَ الْعَدُوِّ، وَجَاءَتْ الطَّائِفَةُ الأُخْرَى، فَصَلَّى بِهِمْ الرَّكْعَةَ الَّتِي بَقِيَتْ، ثُمَّ ثَبَتَ جَالِساً، وَأَتَمُّوا لأَنْفُسِهِمْ، ثُمَّ سَلَّمَ بِهِمْ.

الرَّجُلُ الَّذِيْ صَلَّى مَعَ رَسُولِ اللهِ ج هُوَ سَهْلُ بْنُ أَبي حَثْمَةَ».

واژه‌ها:

ذَاتُ الرِّقَاعِ: نام غزوه‌ای است که در آن رسول الله جبه سمت غطفان که منطقه‌ای بین نجد و مدینه است حرکت کرد، و در آن غزوه جنگی صورت نگرفت بلکه با امضای صلحنامه به توافق رسیدند.

وجاه: سمت، جهت.

انصرفوا: رفتند.

مفهوم حدیث: «یزید بن رومان از صالح بن خوات بن جبیر از کسی که با رسول الله جدر غزوۀ ذات الرقاع نماز خوف خوانده بود روایت می‌کند: گروهی با پیامبر جبه صف نماز ایستادند و گروهی دیگر در مقابل دشمن صف آرایی کردند، پیامبر جبا گروهی که با ایشان به نماز ایستاده بودند یک رکعت نماز خواند، سپس ایستاد تا این گروه نماز خود را کامل کردند و رفتند در مقابل دشمن ایستادند، آنگاه گروه دوم آمدند و یک رکعتی که باقی مانده بود با آنها خواند، سپس نشست و منتظر شد تا آنها یک رکعت دیگر خود را بخوانند، سپس همراه آنان سلام نماز داد.

مردی که با رسول الله جنماز خوانده بود سهل بن ابی حثمه نام دارد».

۱۵۳-«عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الأَنْصَارِيِّ ب قَالَ: شَهِدْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج صَلاةَ الْخَوْفِ، فَصَفَفْنَا صَفَّيْنِ خَلْفَ رَسُولِ اللَّهِ ج وَالْعَدُوُّ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقِبْلَةِ، فَكَبَّرَ النَّبِيُّ ج وَكَبَّرْنَا جَمِيعاً، ثُمَّ رَكَعَ وَرَكَعْنَا جَمِيعاً، ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ مِنْ الرُّكُوعِ وَرَفَعْنَا جَمِيعاً، ثُمَّ انْحَدَرَ بِالسُّجُودِ وَالصَّفُّ الَّذِي يَلِيهِ، وَقَامَ الصَّفُّ الْمُؤَخَّرُ فِي نَحْرِ الْعَدُوِّ، فَلَمَّا قَضَى النَّبِيُّ ج السُّجُودَ وَقَامَ الصَّفُّ الَّذِي يَلِيهِ انْحَدَرَ الصَّفُّ الْمُؤَخَّرُ بِالسُّجُود، وَقَامُوا، ثُمَّ تَقَدَّمَ الصَّفُّ الْمُؤَخَّرُ، وَتَأَخَّرَ الصَّفُّ الْمُقَدَّمُ، ثُمَّ رَكَعَ النَّبِيُّ ج وَرَكَعْنَا جَمِيعاً، ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ مِنْ الرُّكُوعِ فَرَفَعْنَا جَمِيعاً، ثُمَّ انْحَدَرَ بِالسُّجُودِ وَالصَّفُّ الَّذِي يَلِيهِ- الَّذِي كَانَ مُؤَخَّرًا فِي الرَّكْعَةِ الأُولَى- فَقَامَ الصَّفُّ الْمُؤَخَّرُ فِي نَحْرِ الْعَدُوِّ، فَلَمَّا قَضَى النَّبِيُّ ج السُّجُودَ وَالصَّفُّ الَّذِي يَلِيهِ انْحَدَرَ الصَّفُّ الْمُؤَخَّرُ بِالسُّجُودِ فَسَجَدُوا، ثُمَّ سَلَّمَ النبيُّ ج وَسَلَّمْنَاجَمِيعاً.

قَالَ جَابِرٌ س: كَمَا يَصْنَعُ حَرَسُكُمْ هَؤُلاءِ بِأُمَرَائِهِمْ.

ذَكَرَهُ مُسْلِمٌ بِتَمَامِهِ. وَذَكَرَ الْبُخَارِيُّ طَرَفاً مِنْهُ، وَأَنَّهُ صَلَّى صَلاةَ الْخَوْفِ مَعَ النَّبِيِّ ج فِي الْغَزْوَةِ السَّابِعَةِ، غَزْوَةِ ذَاتِ الرِّقَاعِ».

واژه‌ها:

انحدر: پایین رفت.

نحر العدو: سینۀ دشمن.

مفهوم حدیث: «جابر بن عبد الله انصاری بمی‌فرماید: همراه رسول الله جدر خواندن نماز خوف حاضر بودم، در دو صف پشت سر رسول الله جایستادیم در حالیکه دشمن بین ما و قبله بود، پیامبر جتکبیر نماز گفتند و ما نیز همگی تکبیر گفتیم، سپس همگی با رکوع ایشان به رکوع رفتیم، سپس ایشان سر را از رکوع بالا آوردند و ما نیز همگی از رکوع بالا آمدیم، سپس ایشان همراه با صف اولی به سجده رفتند، و صف دوم در مقابل دشمن ایستادند، وقتی که پیامبر جسجده را به پایان رساندند و صف اول بلند شدند صف دوم به سجده رفتند و سپس بلند شدند، سپس صف اول جای خود را با صف دوم عوض کردند، سپس پیامبر جبه رکوع رفتند و ما نیز همگی به رکوع رفتیم، سپس سر از رکوع بالا آوردند و ما نیز همگی از رکوع بالا آمدیم، سپس با صف اولی که در رکعت اول صف دوم بود به سجده رفتند، و صف دوم مقابل دشمن قرار گرفتند، وقتی که پیامبر جوصف اول سجده را به پایان بردند صف دوم به سجده رفتند، سپس پیامبر جسلام دادند و ما نیز همگی با هم سلام دادیم.

جابر سمی‌فرماید: همانگونه که نگهبانان شما با امرایشان انجام می‌دهند».

این حدیث را امام مسلم به طور کامل روایت کرده است، و امام بخاری مقداری از آن را روایت کرده است، و اینکه جابر سبا پیامبر جدر غزوۀ هفتم که غزوۀ ذات الرقاع نام دارد نماز خوف خوانده است.