کتابُ الجِهادِ کتاب جهاد
۳۹۷ -«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي أَوْفَى س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج فِي بَعْضِ أَيَّامِهِ الَّتِي لَقِيَ فِيهَا الْعَدُوَّ انْتَظَرَ حَتَّى إذَا مَالَتِ الشَّمْسُ قَامَ فِيهِمْ، فَقَالَ: أَيُّهَا النَّاسُ، لا تَتَمَنَّوْا لِقَاءَ الْعَدُوِّ، وَاسْأَلُوا اللَّهَ الْعَافِيَةَ، فَإِذَا لَقِيتُمُوهُمْ فَاصْبِرُوا، وَاعْلَمُوا أَنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ ظِلالِ السُّيُوفِ، ثُمَّ قَالَ النَّبِيُّ ج: اللَّهُمَّ مُنْزِلَ الْكِتَابِ، وَمُجْرِيَ السَّحَابِ، وَهَازِمَ الأَحْزَابِ، اهْزِمْهُمْ، وَانْصُرْنَا عَلَيْهِمْ».
واژهها:
لَقِی: دید، روبرو شد.
الظِلال: سایهها.
السُّيُوفُ: شمشیرها.
مُجْرِيُ السَّحَابِ: به حرکت در آورندۀ ابرها.
هَازِمُ الأَحْزَابِ: شکست دهندۀ احزاب و لشکرها.
اهْزِمْهُمْ: آنان را شکست بده.
مفهوم حدیث: «عبد الله بن ابی اوفی سمیفرماید: رسول الله جدر یکی از روزهایی که با دشمن روبرو شد منتظر ماند تا خورشید به سوی مغرب مایل گردد، سپس بلند شده و فرمود: ای مردم، هرگز آرزوی روبرو شدن با دشمن را نکنید، و از خداوند سلامتی را بخواهید، و اگر با دشمن روبرو شدید صبر داشته باشید، و بدانید که بهشت زیر سایۀ شمشیرها است، سپس پیامبر جفرمودند: خدایا، ای نازل کنندۀ کتاب آسمانی، و ای به حرکت در آورندۀ ابرها، و ای شکست دهندۀ احزاب، آنان را شکست بده و ما را بر آنان پیروز بگردان».
۳۹۸ -«عَنْ سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَالَ: رِبَاطُ يَوْمٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ خَيْرٌ مِنْ الدُّنْيَا وَمَا عَلَيْهَا، وَمَوْضِعُ سَوْطِ أَحَدِكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ خَيْرٌ مِنْ الدُّنْيَا وَمَا عَلَيْهَا، وَالرَّوْحَةُ يَرُوحُهَا الْعَبْدُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْغَدْوَةُ خَيْرٌ مِنْ الدُّنْيَا وَمَا فِيهَا».
واژهها:
الرِّبَاطُ: نگهبانی.
مَوْضِعُ السَّوْطِ: مقدار مکانی که یک تازیانه اشغال میکند.
الرَّوْحَةُ: حرکت کردن از زوال خورشید تا شب.
يَرُوحُ: میرود.
الْغَدْوَةُ: حرکت کردن از اول روز تا زوال خورشید.
مفهوم حدیث: «سهل بن سعد الساعدی سمیفرماید: رسول الله جفرمودند: نگهبانی یک روز در راه خدا بهتر از دنیا و هر چه بر آن است میباشد، و مقدار مکانی که تازیانۀ یکی از شما در بهشت اشغال میکند بهتر از دنیا و هر چه بر آن است میباشد، و مسافتی که بندۀ خدا از ابتدای زوال خورشید تا دخول شب و از اول روز تا زوال خورشید میپیماید بهتر از دنیا و هر چه بر آن است میباشد».
۳۹۹ -«عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س عَنْ النَّبِيِّ ج قَالَ: انْتَدَبَ اللَّهُ - وَلِمُسْلِمٍ: تَضَمُّنَ اللَّهُ - لِمَنْ خَرَجَ فِي سَبِيلِهِ لا يُخْرِجُهُ إلاَّ جِهَادٌ فِي سَبِيلِي وَإِيمَانٌ بِي وَتَصْدِيقٌ بِرَسُولِي فَهُوَ عَلِيَّ ضَامِنٌ أَنْ أُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ، أَوْ أُرْجِعَهُ إلَى مَسْكَنِهِ الَّذِي خَرَجَ مِنْهُ، نَائِلاً مَا نَالَ مِنْ أَجْرٍ أَوْ غَنِيمَةٍ.
وَلِمُسْلِمٍ: مَثَلُ الْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ - وَاَللَّهُ أَعْلَمُ بِمَنْ يُجَاهِدُ فِي سَبِيلِهِ - كَمَثَلِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ، وَتَوَكَّلَ اللَّهُ لِلْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِهِ إنْ تَوَفَّاهُ أَنْ يُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ، أَوْ يُرْجِعَهُ سَالِماً مَعَ أَجْرٍ أَوْ غَنِيمَةٍ».
واژهها:
انْتَدَبَ اللَّهُ: خداوند پاداشش را سریع داد.
تَضَمُّنَ اللَّهُ: خداوند ضمانت کرد.
نَالَ: به دست آورد.
تَوَكَّلَ اللَّهُ: خداوند ضمانت کرد، تضمین داد.
مفهوم حدیث: «ابو هریره ساز پیامبر جروایت میکند که ایشان فرمودند: خداوند اجر و پاداش کسی که در راه خدا به جهاد میرود سریع میدهد، خداوند میفرماید: کسی که جز جهاد در راه من، و ایمان به من، و تایید پیامبرم چیز دیگری باعث خروج او نشده است ضمانت میدهم که (اگر کشته شد) او را وارد بهشت کنم، یا اینکه او را سالم به خانهای که از آن خارج شده است برگردانم، حال هر چه قدر اجر و غنیمت به دست آورده باشد».
۴۰۰ -«عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: مَا مِنْ مَكْلُومٍ يُكْلَمُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ إلاَّ جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَكَلْمُهُ يَدْمَى، اللَّوْنُ لَوْنُ الدَّمِ، وَالرِّيحُ رِيحُ الْمِسْكِ».
واژهها:
مَكْلُومٍ: زخمی، مجروح.
يُكْلَمُ: زخمی میشود.
الكَلْمُ: زخم.
يَدْمَى: خون میآید.
الرِّيحُ: بو.
الـْمِسْك: مشک.
مفهوم حدیث: «ابو هریره سمیفرماید: رسول الله جفرمودند: هیچ زخمیای در راه خدا زخمی نمیشود مگر اینکه روز قیامت در حالی میآید که از زخمش خون میریزد، رنگش رنگ خون ولی بویش بوی مشک است».
۴۰۱ -«عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الأَنْصَارِيِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: غَدْوَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، أَوْ رَوْحَةٌ خَيْرٌ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَغَرَبَتْ. أَخْرَجَهُ مُسْلِمٌ».
واژهها:
الغَدْوَة: حرکت کردن از اول روز تا زوال خورشید.
الرَوْحَة: حرکت کردن از زوال خورشید تا شب.
مفهوم حدیث: «ابو ایوب انصاری سمیفرماید: رسول الله جفرمودند: یک صبح تا ظهر یا یک ظهر تا شب جهاد در راه خدا بهتر از هر چیزی است که خورشید بر آن طلوع و غروب کرده است».
این حدیث را امام مسلم در صحیحش روایت کرده است.
۴۰۲ -«عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: غَدْوَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، أَوْ رَوْحَةٌ خَيْرٌ مِنْ الدُّنْيَا وَمَا فِيهَا». أَخْرَجَهُ الْبُخَارِيُّ.
مفهوم حدیث: «انس بن مالک سمیفرماید: رسول الله جفرمودند: یک صبح تا ظهر یا یک ظهر تا شب جهاد در راه خدا بهتر از دنیا و هر چه در آن است میباشد».
این حدیث را امام بخاری در صحیحش روایت کرده است.
۴۰۳ -«عَنْ أَبِي قَتَادَةَ الأَنْصَارِيِّ س قَالَ: خَرَجْنَا مَعَ رَسُول اللَّه ج إلَى حُنَيْنٍ - وَذَكَرَ قِصَّةً - فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: مَنْ قَتَلَ قَتِيلاً، لَهُ عَلَيْهِ بَيِّنَةٌ، فَلَهُ سَلَبُهُ، قَالَهَا ثَلاثاً».
واژهها:
حُنَيْن: مکانی بین مکه و طائف است که در شوال سال هشتم هجری در آن جنگی به همین نام بین مسلمین و هوازن در گرفت. امروزه به آن الشرائح گفته میشود.
السَلَبُ: هر چیزی که همراه مقتول باشد، مانند لباس و سلاح و حیوانی که در جنگ بر آن سوار بوده است، وسایل جنگی مقتول.
مفهوم حدیث: «ابو قتاده انصاری سمیفرماید: همراه رسول الله جبرای جنگ حنین خارج شدیم، پس از تعریف کردن ماجرایی که اتفاق افتاده بود گفت: رسول الله جفرمود: هر کس (در جنگ) کسی را بکشد و بر اینکه او آن را کشته است دلیل داشته باشد وسایل مقتول از آن او میشود. این جمله را سه بار تکرار فرمودند».
۴۰۴ -«عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الأَكْوَعِ س قَالَ: أَتَى النَّبِيَّ ج عَيْنٌ مِنْ الْمُشْرِكِينَ - وَهُوَ فِي سَفَرِهِ - فَجَلَسَ عِنْدَ أَصْحَابِهِ يَتَحَدَّثُ، ثُمَّ انْفَتَلَ، فَقَالَ النَّبِيُّ ج: اطْلُبُوهُ وَاقْتُلُوهُ، فَقَتَلْتُهُ، فَنَفَّلَنِي سَلَبَهُ.
وَفِي رِوَايَةٍ: فَقَالَ: مَنْ قَتَلَ الرَّجُلَ؟ فَقَالُوا: ابْنُ الأَكْوَعِ، فَقَالَ: لَهُ سَلَبُهُ أَجْمَعُ».
واژهها:
العَيْن: جاسوس.
يَتَحَدَّثُ: صحبت میکند.
انْفَتَلَ: فرار کرد.
نَفَّلَنِي: به من داد، به من بخشید.
أَجْمَعُ: کامل، تمام.
مفهوم حدیث: «سلمه بن الاکوع سمیفرماید: در حالی که پیامبر جدر سفر بود جاسوسی از مشرکین نزد ایشان آمد، سپس نزد اصحاب پیامبر جنشست و شروع به صحبت کردن کرد، سپس فرار کرد، پیامبر جفرمودند: به دنبالش بروید و او را بکشید، من او را کشتم و پیامبر جوسایل او را به من داد.
و در روایتی آمده است: پیامبر جفرمودند: چه کسی او را کشت؟ گفتند: ابن الاکوع، فرمودند: تمام وسایلش برای او است».
۴۰۵ -«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب قَالَ: بَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ ج سَرِيَّةً إلَى نَجْدٍ فَخَرَجْتُ فِيهَا، فَأَصَبْنَا إبِلاً وَغَنَماً، فَبَلَغَتْ سُهْمَانُنَا اثْنَيْ عَشَرَ بَعِيراً، وَنَفَّلَنَا رَسُولُ اللَّهِ ج بَعِيراً بَعِيراً».
واژهها:
بَعَثَ: فرستاد.
السَرِيَّة: دستهای از لشکر.
نَجْد: منطقهای مشهور بین مدینه و ریاض پایتخت عربستان.
البَعِير: شتر.
نَفَّلَنَا: به ما بخشید.
مفهوم حدیث: «عبد الله بن عمر بمیفرماید: رسول الله جگروهی از لشکر را به سوی نجد فرستاد، من نیز جز آن دسته بودم، در این جنگ مقداری شتر و گوسفند به غنیمت گرفتیم، سهم هر کدام از ما دوازده شتر شد، و بعد از تقسیم نیز رسول الله جبه هر کدام از ما یک شتر اضافی داد».
۴۰۶ -«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب عَنْ النَّبِيِّ ج قَالَ: إذَا جَمَعَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ الأَوَّلِينَ وَالآخَرِينَ يُرْفَعُ لِكُلِّ غَادِرٍ لِوَاءٌ، فَيُقَالُ: هَذِهِ غَدْرَةُ فُلانِ بْنِ فُلانٍ».
واژهها:
يُرْفَعُ: برافراشته میشود، برپا میشود.
الغَادِر: خیانتکار.
اللِوَاء: پرچم.
الغَدْرَةُ: خیانت.
مفهوم حدیث: «عبد الله بن عمر باز پیامبر جروایت میکند که ایشان فرمودند: وقتی خداوند (در روز قیامت) همۀ بندگان را جمع میکند برای هر خیانتکاری یک پرچم بر افراشته میشود و میگویند: این خیانت فلانی پسر فلانی است».
۴۰۷ -«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب أَنَّ امْرَأَةً وُجِدَتْ فِي بَعْضِ مَغَازِي النَّبِيِّ ج مَقْتُولَةً، فَأَنْكَرَ النَّبِيُّ ج قَتْلَ النِّسَاءِ وَالصِّبْيَانِ».
واژهها:
الـمَغَازِي: جمع غزوه، جنگها.
الصِّبْيَانِ: کودکان.
مفهوم حدیث: «عبد الله بن عمر بمیفرماید: در یکی از جنگهای پیامبر جزنی در بین کشتهها یافت شد، پیامبر جکشتن زنها و کودکان را ناپسند دانست».
۴۰۸ -«عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س أَنَّ عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ عَوْفٍ وَالزُّبَيْرَ بْنَ الْعَوَّامِ ب شَكَيَا الْقَمْلَ إلَى رَسُولِ اللَّهِ ج فِي غَزَاةٍ لَهُمَا، فَرَخَّصَ لَهُمَا فِي قَمِيصِ الْحَرِيرِ، فَرَأَيْتُه عَلَيْهِمَا».
واژهها:
شَكَيَا: آن دو نفر شکایت کردند.
الْقَمْل: شپش.
الغَزَاة: غزوه، جنگ.
مفهوم حدیث: «انس بن مالک سمیفرماید: عبد الرحمن بن عوف و الزبیر بن العوام بدر یکی از جنگها از وجود شپش در بدنشان نزد پیامبر جرفتند و ابراز ناراحتی کردند، پیامبر جنیز به آنها اجازه داد تا پیراهنی از حریر بپوشند، و من آن پیراهن را در حالی که پوشیده بودند بر تنشان دیدم».
۴۰۹ -«عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ س قَالَ: كَانَتْ أَمْوَالُ بَنِي النَّضِيرِ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ ج مِمَّا لَمْ يُوجِفِ الْمُسْلِمُونَ عَلَيْهِ بِخَيْلٍ وَلا رِكَابٍ، وَكَانَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ ج خَالِصاً، فَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج يَعْزِلُ نَفَقَةَ أَهْلِهِ سَنَةً، ثُمَّ يَجْعَلُ مَا بَقِيَ فِي الْكُرَاعِ وَالسِّلاحِ عُدَّةً فِي سَبِيلِ اللَّهِ ﻷ».
واژهها:
بَنُو النَّضِيرِ: یکی از اقوام یهود که در نزدیکی مدینه ساکن شدند.
أَفَاءَ: آن مال را بدون جنگ غنیمت آنان قرار داد.
لَمْ يُوجِف: نراندهاند، نتاختهاند.
الخَيْل: اسب.
الرِكَاب: شتر.
يَعْزِلُ: جدا میکند، سوا میکند.
الْكُرَاع: اسب.
العُدَّة: ابزار آلات، وسایل.
مفهوم حدیث: «عمر بن الخطاب سمیفرماید: اموال بنو النضیر از اموالی بود که خداوند بدون جنگ و درگیری غنیمت رسول الله جقرار داد، اموالی بود که مسلمانان برای گرفتن آن اسب و شتری را نرانده بودند، و همهاش برای رسول الله جبود، رسول الله جنیز از این اموال هزینۀ یک سال خانواده اش را جدا میکرد و بقیه را در جمعآوری اسب و سلاح خرج میکرد تا برای جهاد در راه خدا ابزار آلات جنگی داشته باشند».
۴۱۰ -«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب قَالَ: أَجْرَى النَّبِيُّ ج مَا ضُمِّرَ مِنْ الْخَيْلِ مِنْ الْحَفْيَاءِ إلَى ثَنِيَّةِ الْوَدَاعِ، وَأَجْرَى مَا لَمْ يُضَمَّرْ مِنْ الثَّنِيَّةِ إلَى مَسْجِدِ بَنِي زُرَيْقٍ.
قَالَ ابْنُ عُمَرَ ب: وَكُنْتُ فِيمَنْ أَجْرَى.
قَالَ سُفْيَانُ: مِنَ الْحَفْيَاءِ إلَى ثَنِيَّةِ الْوَدَاعِ خَمْسَةُ أَمْيَالٍ أَوْ سِتَّةٌ، وَمَنْ ثَنِيَّةِ الْوَدَاعِ إلَى مَسْجِدِ بَنِي زُرَيْقٍ مِيلٌ».
واژهها:
أَجْرَى: دواند.
ضُمِّرَ: به آن اسب علف داده شد تا چاق شود سپس آن را با دویدن زیاد لاغر کردند تا ورزیده گردد.
الْحَفْيَاءِ: نام مکانی خارج مدینه.
ثَنِيَّةِ الْوَدَاعِ: مکانی در مدینه، خود ثَنِیة یعنی گردنه.
لَمْ يُضَمَّرْ: اسبی که ورزیده نشده است.
مَسْجِدِ بَنِي زُرَيْقٍ: زریق یکی از قبیلههای انصار هستند که در مدینه ساکن بودند.
سُفْيَانُ: سفیان الثوری یکی از راویان حدیث است.
أَمْيَالٍ: جمع میل، هر میل برابر با ۱۸۴۸ متر میباشد.
مفهوم حدیث: «عبد الله بن عمر بمیفرماید: پیامبر جاسبهای ورزیده را از الحیفاء تا ثنیه الوداع دوانید، و اسبهای غیر ورزیده را از ثنیه الوداع تا مسجد بنی زریق دوانید.
ابن عمر بمیفرماید: و من نیز از جمله کسانی بودم که اسب دوانی کردم.
سفیان ثوری میگوید: از الحیفاء تا ثینه الوداع پنج میل یا شش میل میباشد، و از ثنیه الوداع تا مسجد بنی زریق یک میل میباشد».
۴۱۱ -«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ ب قَالَ: عُرِضْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ج يَوْمَ أُحُدٍ وَأَنَا ابْنُ أَرْبَعَ عَشْرَةَ فَلَمْ يُجِزْنِي في المُقَاتَلَةِ، وَعُرِضْتُ عَلَيْهِ يَوْمَ الْخَنْدَقِ وَأَنَا ابْنُ خَمْسَ عَشْرَةَ فَأَجَازَنِي».
مفهوم حدیث: «عبد الله بن عمر بمیفرماید: روز جنگ احد بر پیامبر جعرضه شدم و من آن روز چهارده سال داشتم و پیامبر جبه من اجازۀ شرکت در جنگ را ندادند، و روز جنگ خندق پانزده ساله بودم و بر پیامبرجعرضه شدم و ایشان به من اجازۀ شرکت در جنگ را دادند».
۴۱۲ -«وَعَنْهُ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَسَمَ فِي النَّفَلِ لِلْفَرَسِ سَهْمَيْنِ، وَلِلرَّجُلِ سَهْماً».
واژهها:
النَّفَل: غنیمت.
مفهوم حدیث: «ابن عمر بمیفرماید: رسول الله جدر تقسیم غنیمت جنگی برای اسب دو سهم و برای شخص یک سهم قرار دادند».
توضیح: یعنی برای هر سوار کار سه سهم و برای هر پیاده نظام یک سهم قرار دادند.
۴۱۳ -«وَعَنْهُ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج كَانَ يُنَفِّلُ بَعْضَ مَنْ يَبْعَثُ مِنَ السَّرَايَا لأَنْفُسِهِمْ خَاصَّةً سِوَى قَسْمِ عَامَّةِ الْجَيْشِ».
واژهها:
يُنَفِّلُ: غنیمت میداد.
السَّرَايَا: جمع سریه، دستهای از لشکر.
مفهوم حدیث: «ابن عمر بمیفرماید: رسول الله جبه بعضی از گروههای لشکر که برای ماموریت میفرستاد به جز سهم کل لشکر مقداری اضافه نیز میداد».
۴۱۴ -«عَنْ أَبِي مُوسَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ قَيْسٍ س عَنْ النَّبِيِّ ج قَالَ: مَنْ حَمَلَ عَلَيْنَا السِّلاحَ فَلَيْسَ مِنَّا».
مفهوم حدیث: «ابو موسی عبد الله بن قیس سمیفرماید: پیامبر جفرمودند: هر کس بر روی ما سلاح بکشد از ما نیست».
۴۱۵ -«عَنْ أَبِي مُوسَى س قَالَ: سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ج عَنْ الرَّجُلِ يُقَاتِلُ شَجَاعَةً، وَيُقَاتِلُ حَمِيَّةً، وَيُقَاتِلُ رِيَاءً، أَيُّ ذَلِكَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: مَنْ قَاتَلَ لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا فَهُوَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ».
واژهها:
حَمِيَّةً: از روی تعصب.
كَلِمَةُ اللَّهِ: دین خدا.
الْعُلْيَا: برتر، بالاتر.
مفهوم حدیث: «ابو موسی سمیفرماید: از رسول الله جدربارۀ شخصی که از روی شجاعت و از روی تعصب و از روی ریا جنگ میکند سوال کردند، کدامیک از آنها در راه خدا جنگ کرده است؟ رسول الله جفرمودند: هر کس بجنگد تا اینکه دین خدا برتر و والاتر باشد همان در راه خدا جنگیده است».